جایگاه زن در اندیشۀ طالب چیست؟

مثل این‌ روزها، 26 سال پیش نیز طالبان سرخط اصلی رسانه‌ها بودند. گروهی با پرچم سفید که خود را امارت اسلامی می‌خواندند، یکی پی دیگر ولایت‌های افغانستان را زیر حاکمیت خود در می‌آورد. دیری نگذشت که تقریباً بر کل افغانستان مسلط شد. از همان زمان دامن سیاهی هم نیز شروع به بازشدن کرد. این سیاهی همه جا را فراگرفت. اما سرنوشت زنان سیاه‌تر از هر چیزی دیگری شد. دروازه‌های مکتب‌ها و دانشگاه‌ها به‌ روی زنان بسته شد. در شش سال امارت طالبان در افغانستان، زنان نه تنها که حق تحصیل و کار نداشتند که حتا نمی‌توانستند بدون همراه شرعی ازخانه بیرون شوند. زنان افغانستانی در این دوره از همه‌ی حقوق فردی و اجتماعی محروم بودند. اجرای احکامی چون سنگ‌سار، تازیانه زدن و پوشش اجباری در ملاءعام به وحشت شرایط  زنان در آن زمان افزوده بود.

بعد از سال۲۰۰۱م، فصل تازه‌ای در زندگی زنان افغانستانی رقم خورد. با کمک و همیاری جامعه بین‌الملل، به‌ویژه ایالات متحده امریکا، وضعیت زنان رو به تحول گرایید، با الهام از نظام حقوقی بین‌الملل و رویکرد غالب جهانی در زمینه‌ی حقوق زنان هزینه‌های فراوانی اختصاص یافت و فرصت شهروند بودن به زنان داده شد. زنان در داخل و خارج کشور شروع کردن به تحصیل و فعالیت‌های سیاسی، مدنی و اجتماعی. زنانی خود را نامزد مقامِ ریاست‌جمهوری کردند. زنانی وزیر شدند و خیلی‌ها به مجلس نمایندگان کشور راه یافتند.

حالا که بیست سال از آغاز فصل دموکراسی گذشته است، فصلی که با هیجان و اشتیاق تمام آغاز یافت، بیم توقف آن می‌رود، با افزایش ناامنی‌ها، بسیاری از جمله زنان در افغانستان با یادآوری خاطرات دوران حکومت طالبان، ابراز نگرانی می‌کنند نگرانی زنان از سر چیست؟

در نگاه نخست دو دلیل برجسته به نظر می‌رسد.

یکم: زلمی خلیل‌زاد، در روزهای نخستی که طالبان با آمریکا تفاهم‌نامه صلح امضاء کردند گفت که طالبان امروزی، طالبان گذشته نیستند، ذهنیت آنان تغییر کرده و از اشتباهات‌شان پند گرفته‌اند. در همان روز‌ها، سید اکبر آغا، یکی از فرماندهان پیشین طالبان در صحبت با یکی از رسانه‌های دیداری گفت که «زنان ناقص‌العقل و ناقص‌الدین هستند.» بناً زنان حق دارند که نگران باشند، زیرا زنان جایگاه شان را در اندیشه‌ی طالب می‌دانند، یعنی زن تاریک‌تر از هر سیاهی.

دوم: دریکی دو ماه پسین که طالبان بیشتر شهرستان‌های کشور را تصرف کردند. اعلامیه‌هایی نشر کردند که در آن به محدودیت زندگی زنان تاکید شده. هرچند طالبان تاکنون نشر این اعلامیه ها را رد یا تایید نکردند اما نمایندگان طالبان در صحبت با رسانه‌ها گفته اند که حقوق زنان، آزادی‌های مدنی و آزادی بیان را بر اساس قوانین و مطابق به «اصول اسلامی» می‌پذیرند. حالا پرسش اساسی این است که آیا خوانش طالبان از اصول و قوانین اسلامی مطابق به تفسیری است که در زمان حاکمیت شان به آن باور داشتند و اجرا کردند؟

اگر چه در دوهه پسین زندگی زنان فراز و فرودهای فراوانی داشته است، زنان نگران هستند که ممکن آزادی و دستاورد‌هایی که پس از سال ۲۰۰۱م به آن دست یافته‌اند با آمدن طالبان از دست دهند.

در پایان، این روز‌ها زنان نگران نظم و ساختاری اند که طی بیست سال گذشته تاکنون کسب کرده‌اند. هرچند کم‌بودهای خودش را دارد، اما ارزش حفظ‌‌‌کردن هم دارد. این‌ها مطالبات زنانه یا مردانه نیستند؛ این‌ها نگرانی‌های عمومی مردم هستند.

ضیاگل عظیمی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا