روایتی از زندگی زنان بادامشکن
شماری از زنان با شکستن بادام، به اقتصاد خانوادهی شان کمک میکنند. آنان میگویند که با این کار اوقات فراغت شان را پر میکنند و همچنان در تامین مخارج زندگی شان کمک میکنند.
بیشتر این زنان، کسانی اند که یا بی سواد اند و یا در بیرون از خانه کار کرده نمیتوانند، از طریق شکستن بادام یک گوشه از مخارج زندگیشان را تامین میکند.
ریحانه دو سال میشود بادام میشکند. او هر کیسه بادام را در بدل پنجاه افغانی میشکند. اما به گفتهی او پنجاه افغانی در مقابل کاری که آنها میکنند خیلی کم است.
او اما میافزاید شرایط بد اقتصادی او را مجبور به این کار میکند. ریحانه از پوست بادام برای پختن نان و برای آتش در بخاری استفاده میکند و این را غنیمت میداند.
معصومه نیز از پنج سال به این سو بادام میشکند. به گفتهی معصومه آنها بادام را میشکنند و پوست آنرا میفروشند و از این طریق منبع درآمد برای خانوادهی خود شده است.
این کار اما دشواریهایی نیز دارد به گفتهی معصومه آنان پیش از این که بخواهند بادام را بشکنند، باید یک شب پیش آن را تر کنند تا پوست آن نرمتر شود.
او افزود: «کار خیلی سختی است که از صبح تا شب فقط بشینی و بادام بشکنی٬ پا و کمر بر آدم نمیگذاره».
فاطمه نیز با شکستن بادام، در تامین مخارج زندگی به همسرش کمک میکند.
به گفتهی فاطمه او از پوست بادام برای پختن نان در تنور و هم در زمستان برای گرم کردن بخاری استفاده میکند.
صغرا نیز با شکستن بادام و پسته نیازهای فرزندان خود را تامین میکند.
او میگوید، خیلی از نیازهای فرزندان خود را مثل قلم، کتا، کتابچه و دیگر وسایل مکتب را با شکستن بادام و پسته رفع کرده است و تا امروز دستشان پیش کسی دراز نبوده است.
او در آخر میگوید «دست خوده خار کو منت مردم نکش».
گزارشی از: فاطمه صالحی