نتیجۀ رایزنیها برای حضور زنان در نشست استانبول چه خواهد شد؟
قرار است در 27 حمل سال جاری، شهر استانبول ترکیه میزبان نشست هیات حکومت افغانستان و طالبان برای چانهزنی جهت تامین صلح در کشور باشد آنچه اما هنوز پرسش باقیمانده است این است که آیا در این مذاکرات نیز نیمی از نفوس افغانستان یعنی زنان، یک نماینده خواهند داشت؟
از آغاز مذاکرات صلح در کشور زمان زیادی میگذرد و در این مدت طولانی، زنان به گونههای مختلف تلاش کردند صدای خود را به گوش مسؤولان حکومتی و هیات مذاکرهکننده برسانند تا سهم زنان در این مذکرات بیشتر باشد و بتوانند از حقوق، جایگاه و دستاوردهای زنان به خوبی دفاع کنند اما آنچه مایهی نگرانی است، این است که روزبهروز سهم زنان در این مذاکرات کمتر شده رفته است. در مذاکرات بینالافغانی در دوحه 5 زن به نمایندگی از زنان کشور حضور داشتند اما این آمار در نشست مسکو به یک تن رسید و حبیه سرابی تنها زنی بود که به نمایندگی از زنان افغانستان در این مذاکرات حضور داشت.
با وجود تلاش زیاد زنان برای دیده شده اما دیده میشود که زنان افغانستانی، هنوز هم نادیده گرفته میشوند و صدای شان به جایی نمیرسد.
پرسش اینجاست که آیا واقعا در افغانستان زنانی نیستند که بتوانند در میان اینهمه مرد از حقوق و جایگاه زنان دفاع کنند و شرایط اشتراک در این مذاکرات را داشته باشند؟
مسئلهی نگرانکنندهی دیگر در معادلهی صلح افغانستان این است که در میان هیات مذاکرهکنندهی افغانستان هر کدام از هیات مذاکرهکنندهی حکومت افغانستان، نمایندهی یک حزب یا یک گروه اند که بیشتر برای چانهزنی و امتیازگیری برای خود و اعضای حزب و یا گروه شان در این مذاکرات اشتراک کرده اند و چون تقریبا هیچکدام دغدغهی آیندهی زنان را ندارند، موضوع و مسایل زنان کمتر مورد بحث بوده است، طوریکه دیده میشود در جریان اینهمه دادخواهی زنان، کمتر صدای شان شنیده شده است.
زنان اما همچنان که خواهان ختم جنگ و آتشبس فوری اند، نمیخواهند به وضعیت و زندگی دودهه پیش شان برگردند. نمیخواهند از حق آموزش، کار و زندگی محروم باشند و به جرم بیرون رفتن از خانه از سوی مردان مسلح و یا چماق به دست، لت و کوب شده و به سمت خانههای شان رانده شوند. زنان امیدوار اند که در فکر و اندیشهی طالبان نسبت به زنان تغییر آمده باشد و در صورت سهیم شدن در حکومت، آنان را از حقوق انسانی شان محروم نکنند نه این که چون گذشته ریش مردان را وجب کرده و چادری برقع بر سر زنان بگذارند.
اما آنچه دیده میشود در مناطقی که طالبان هنوز حکومت میکنند، با زنان همچون متاع مردان رفتار میشود و خشونت در برابر زنان در این مناطق به پیمانهی زیادی وجود دارد.
در دودههی اخیر زنان در بخشهای مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی پیشرفتهای چشمگیری داشته اند اما چه تضمینی وجود دارد که این دستاوردها از ریشه خشک نشود و یا هم روند آن متوقف نشود؟
آنچه تا کنون دیده میشود، دادخواهیهای زنان به جایی نرسیده است. نه از سوی حکومت، طالبان و یا هم جامعهی جهانی حتا وعدهیی مبنی بر حفظ وضعیت موجود زنان داده نشده است و این کمتوجهی به مسایل زنان، آنان را واداشته تا در مناسبتها و فرصتهای مختلف برای دادخواهی و شنیده شدن صدای شان تلاش کنند.
دیده شود که این تلاشها چقدر میتواند توجه جامعهی جهانی را به خود جلب کند و یا هم تمرکز هیات مذاکرهکنندهی افغانستان را از منافع شخصی شان به سوی منافع ملی و به ویژه مسایل زنان متمرکز سازد.
نویسنده: سیمین صدف