چگونه از خود مراقبت کنیم و احساس گناه نکنیم
منبع: سایکالوجی تودی
نویسنده: پرفیسور *کارل مکبراید
ترجمه: زهرا بهرهمندی
این گفتههای قدیمی را به خاطر دارید؟ «اول از خود مراقبت کن وگرنه دیگر چیزی برای بخشیدن به دیگران نخواهی داشت.» یا «ما نمیتوانیم آنچه را که نداریم، به دیگران بدهیم.» مراقبت از خود چیست؟ چرا این کار بسیار دشوار است و چرا ما از انجام آن احساس گناه میکنیم؟
این خانه و سرای خاص به همه ما اعطا شده تا در میان آن زندگی کنیم: بدن، ذهن و روح ما. وظیفه ماست که به خوبی از آن مراقبت و با احترام زیاد با آن رفتار کنیم. بدن ما حامل استعدادها و تواناییهای خاص ماست که هر شخص را منحصر بهفرد میسازد. خودمراقبتی عبارت است از جستجو و پرورش ارزشهای داخلی؛ یافتن کودک درون و بخشیدن آرامش، اطمینان خاطر و افکار و آرزوهای محبتآمیز و دوستداشتنی به او. این مساله مربوط به مراقبت از وجهه عاطفی درونی وجود ما و یادگیری خودشفقتی است.
به کودکانی که والدین خودشیفته دارند و مطمینا به بسیاری دیگر نیز اغلب گفته میشود که در دوران کودکی خودخواه بودهاند. ابراز امیال و آرزوها برای کودکان امری طبیعی است و این امر والدین آنها را گاهی مانده میسازد؛ با بروز احساس گناه یا مشکل، ناخواسته این برچسب را به کودک زده میشود. این حرکت برای کودک مخرب است؛ زیرا ما خواستار این هستیم که کودکان را تشویق کنیم جرات داشته باشند و احساسات خود را بیان کنند. این گونه است که آنها آگاهی از «خود» را پرورش میدهند.
بین خودپرستی، خودشیفتگی و خودمراقبتی درونی تفاوت وجود دارد. خودمراقبتی عبارت است از مراقبت خوب از احساسات خود به گونهیی که احساساتمان را به دیگران وابسته نسازیم، بدرفتاری نکنیم یا در روابط مشکل ایجاد نکنیم. آگاهی از احساسات خود و پذیرفتن آنها بهترین و صحیترین کاری است که میتوانیم انجام دهیم.
تا کنون چند بار تعبیر نادرستی درباره مراقبت از خود شنیدهاید؟ این جملات را در نظر بگیرید: «من از خودم مراقبت میکنم؛ من همین لحظه یک جوره بوت عالی برای خودم خریدم؛ من به یک مسافرت عالی رفتم؛ من تازه اولین موتر سایکلم را خریداری کردهام.» هیچ یک از این کارها اشتباه نیست و بخشی دیگر از مراقبت از خود است. به عبارتی دیگر، این کارها نشاندهنده در آغوش گرفتن کودک درون شما و مراقبت از آن طفل کوچک است. شما تنها کسی هستید که میتوانید این کار را انجام دهید!
اگر در محیطی بزرگ شدهاید که نیازهای عاطفی شما برآورده نشده است، یا عمدتا شما از والدین خود مراقبت میکردید و نه آنها از شما، احتمالا یاد گرفتهاید که هموابسته(codependence) باشید و از دیگران به بهای کنار گذاشتن نیازهای خود مراقبت کنید. جای تعجب است که چه تعداد افردی که والدین خودشیفته داشتهاند، اکنون در زمینههای مراقبت از دیگران و نرسنگ فعالیت میکنند. خدا را شکر، ما به این کار شما نیاز داریم، اما یادگیری مراقبت از خود ممکن است برای شما چیزی جدید باشد و این یک فرآیند تربیت مجدد خودتان است.
من برای یادگیری مراقبت از خود، از گودیگک استفاده میکنم. نگهداری از یک گودی یا خرسک، پرسیدن از او که چه چیزی نیاز دارد، گوش دادن به افکار و احساسات درونی او، و در آخر پیشنهاد مراقبت بسیار مهم است. وقتی برای اولین بار این کار را یاد گرفتم، روی یک چوکی راحتی مینشستم و احساس میکردم که خود جوانترم در آغوشم میپرد و با من صحبت میکند. وقتی او را برای اولین بار تصور کردم، عصبانی بود. او به وضوح به من گفت که نیاز به عشق و توجه بیشتری از سوی من دارد. پسر درون یا دختر درون شما چه چیزی برای گفتن دارد؟
از کودک درون خود بپرسید که به چه چیزی نیاز دارد. هر روز به او گوش دهید. به راستی او بصیرت شماست که با شما صحبت میکند. اجازه دهید احساسات مجاز باشند. وقتی اشتباه میکنید، با کودک درون خود صحبت و او را آرام کنید، در حالی که به او اطمینان هم میدهید. به کودک درون خود بگویید مشکلی نیست و به بهتر شدن او کمک خواهید کرد. وقتی او به شما میگوید گرسنه، مانده، آسیب دیده، غمگین، یا تنهاست… گوش دهید، مراقبت کنید و کاری برای کمک به طفل درون خود انجام دهید. هیچکس نمیتواند این کار را برای شما انجام دهد.
همانطور که خودمراقبتی را بهتر یاد میگیریم، به طور کلی افراد بهتری میشویم. وقتی با احساسات خودمان در ارتباط هستیم، میتوانیم به طور موثرتری با دیگران ارتباط برقرار کنیم و به آنها نیز عشق و همدلی نشان دهیم. اگر مخازن عاطفی خود را با احترام به خود و مراقبتهای عاشقانه پر کنیم، چیزهای بیشتری برای خانواده، دوستان و به طور کلی جهان داریم.
دوباره در مورد تصمیمات و برنامههای سال جدید خود فکر کنید… آیا در میان آنها خودمراقبتی جایی دارد؟ اگر نیست، هم اکنون اضافه کنید. به خود یک تحفه عاشقانه بدهید. کملطفی است اگر بگوییم این روزها ما در یک فرهنگ استرسزا زندگی میکنیم. مشکلات جاری که همه جا میبینیم و احساس میکنیم، بینهایت هستند. اما آنچه میتوانیم کنترول کنیم در درون ماست: احساسی که نسبت به خود داریم و ین واقعیت که چگونه با خود رفتار میکنیم. من به حمایت از اطفال اعتقاد دارم و این امر با طفلی که در درون خودم است، شروع میشود.
اجازه دادن به دیگران برای واضح ساختن حد و حدود شما یا جستجوی اعتبار بیرونی کارایی ندارد. این یک چسبزخم موقتی است که نمیچسبد. ای.ای. کامینگز گفته است: «بزرگ شدن و تبدیل شدن به آنچه شما واقعا هستید، شهامت میخواهد.» پرورش خود به هر راه ممکن به شکوفایی و رشد شما کمک میکند تا مبدل به کسی بشوید که میخواهید. همه ما اهداف خود را دنبال کرده و مسیرهای خاصی را باید طی کنیم. استفاده از خودمراقبتی سالم برای حفظ آرامش درونی تحفهیی است که ارزش دارد همین لحظه آن را به خود اهدا کنید. به خودت عشق اهدا کن.
پینوشت
*کارل مکبراید، داکتر مشاور در زمینه ازدواج و مسایل فامیلی، نویسنده کتابهای «آیا من همیشه به اندازه کافی خوب خواهم بود؟» و«تداوی دختران مادران خودشیفته» است.