نسل امروز زنان پُتکی بر تابوها و سنتها
نویسنده: نیلوفر لنگر شاعر و نویسنده
زنها به عنوان لایهی از یاد رفتهی اجتماع و انسانهای محکوم به خشونت و تسلیم در اجتماعی مانند افغانستان اکثرا نقش انسانی، ارزشها و تواناییهای شان را از یاد برده اند و چه بسا نظام مرد سالار شدیدا حاکم بر جامعه، آنان را محکوم به سکوت ممتد در مقابل آنچه بر آنان روا داشته میشود میکند.
هرچند در گذر سدهها همواره کسی یا کسانی از میان این لایهی همیشه ساکت جامعه بیرون جهیده اند و ضرباتی کوبنده بر پیکر نظام حاکم وارد کرده اند که نمیتوان چشم پوشید. اما نسل جدید مدعیان زیادی برای آزادی و حقوق انسانی را در مشت دارد، زنانی که دیگر نقش جنسیتی را هویت انسانی خود نمیشمارند، زنانی که ارزشهای انسانی شان را فراتر از محدوده ی خانه میدانند، و تنها همسر شدن و مادر بودن محک خوب زیستن نیست برای شان.
نسل جدید حتی در جامعهی مانند افغانستان که خون مکدر خشونت در رگ رگش دوران دارد و در زیر پوست هر پدیدهی بگونه نامرئی میدود، حضور زنانی را تجربه میکند که با حرف، حرکت، اندیشه و حتی پوشش شان ضرباتی آهنین بر پیکر ساختار ناعادلانه این کشور وارد میکنند!
بانوان نسل امروز میدانند که هویت انسانی چیزی فراتر از نقش بیولوژیک است، و انسانها قبل از زن و مرد بودن به طور یک سان موجوداتی با اندیشه، احساس، غریزه و دارای حق زندگی کردن استنند. آنان پی برده اند که یک زن تنها مادر، همسر، خواهر و دختر نیست، بلکه موجودیت او بدون داشتن ارتباط با یک مرد هم معنای انسانی دارد. او یک انسان، جزی از بشر، دارای نیروی فکری و غرایز انسانی است.
هنگامی که بحث غرایز انسانی پیش میاید و انسان به عنوان یک فاعل نفسانی مطرح میگردد، معمولا تنها مردان مورد توجه اند، نه زنان. و از اینجاست که حتی بخشی از داشتههای طبیعی زن عمداَ حذف میگردد. چه بسا زنانی که امروز هنجار سکوت را شکسته و از نقش واقعی انسانی شان حرف میزنند، و اکثرا مورد خشم و اتهام واقع میشوند.
فضای کنونی افغانستان هرچند گنجایش و ظرفیت زیادی برای جادادن به بانوان تابوشکن و مدعیان راستین آزادی و عدالت در لایههای اصلی اجتماع ندارد و هر از گاهی موانع بی شمار سر راه آنان قرار میدهد، اما درین کشکمش همچنان تلاش برای تغییر وضعیت و عصیانگری در برابر ساختار حاکم در جریان است و این تلاش گاهی دستی پر و گاهی دست خالی اما کوله باری از تجربه و شور مبارزه را کمایی میکند.
بانوان نسل نو افغانستان اندک اندک پرده ی کشیده شده بر روی موقعیت انسانی شان را میدرند و برای رسیدن به موقعیتی که حق انسانی و اجتماعی شان است دست به طغیان علیه ساختار سرکوبگر میزنند. در کنار زنانی که در عرصههای مدنی، حقوقی، سیاسی و اجتماعی دست به فعالیتهای برابری خواه و هنجار شکن میزنند، عصیانگریهای بانوان عرصه ادبیات و فرهنگ را نیزنمیتوان نادیده گرفت.
در دهههای اخیر شاهد ظهور بانوانی استیم که سکوت قرنها را شکسته اند و صدای که از حنجره آنان بر میخیزد صدای خفتهی انسانی سالها در غربت است، انسانی که قرنها از خودش بیگانه بوده است و در زندان سنت و خرافات پوسیده است.