بیسوادی دختران؛ سم‌کشنده برای نسل آینده

از شرق تا غرب و از جنوب تا شمال افغانستان، به هر ولایتی که سر بزنید، شمار دخترانی که رویای آموزش آنان به کابوس محرومیت از ادامه‌ی آموزش مبدل شده بیش از پسران است. پس از روی کار آمدن نظام جدید در کشور، جامعه‌ی جهانی در سه عرصه‌ی امنیت، معارف و صحت بیش‌تر توجه کرد و بیش‌ترین کمک‌ها را به این عرصه‌ها در افغانستان متمرکز ساخت، با آن‌هم پس از دو دهه، شمار کودکانی‌که از آموزش محروم اند نزدیک به سه میلیون است. سهم دختران از این محرومیت بیشتر از پسران است چنان که 70 درصد از کودکان محروم از آموزش دختران اند. پرسش‌های که اینجا مطرح بحث است چه عواملی در محروم شدن دختران از آموزش نقش دارد؟ تبعات محرومیت دختران از آموزش چیست؟ در ادامه‌ی این نوشته به این پرسش‌ها پاسخ داده‌ام.

براساس گزارش تحقیقی «نهاد تحقیقاتی حقوق زنان و اطفال»، درصدی دختران باسواد در مقایسه با پسران ۴۴ درصد پایین‌تر است. به این معنی که در افغانستان ۶۶ درصد پسران و ۳۷ درصد دختران باسواد‌ اند. از مجموع ۳.۷ میلیون کودک محروم از مکتب بین ۶۵ تا ۷۰ درصد آن‌را دختران تشکیل می‌دهند.

یکی از دست‌آورد‌های مهم هژده سال پسین، آمدن امنیت و زمینه‌ی آموزش و تحصیلات عالی برای کودکان و جوانان است. در طول این مدت در بیشتر مناطق افغانستان، به جز ولایت‌هایی که تحت کنترول طالبان است، دروازه‌ی مکتب‌ها باز شد و مکتب‌های جدید ساخته شده است. اما با وجود این همه دست‌آورد ارزشمند، اکنون بیشتر از یک میلیون کودک واجد شرایط، از رفتن به مکتب محروم اند و نزدیک به سه میلیون از آموزش محروم هستند که بیش‌تر آنان را دختران تشکیل می‌دهند.

موانع آموزش دختران تقریبا یک‌سان و شبیه به هم

موانع فرهنگی در برابر آموزش دختران در مناطق مختلف افغانستان، با در نظرداشت سطح رشد آگاهی و فرهنگی، فرق می‌کند. اما در اکثر ولایت‌ها، تقریبا یک‌سان و شبیه به هم است. باور‌های مذهبی، ارزش‌های سنتی، فقر و ناآگاهی اجتماعی از جمله‌ عوامل ریشه‌دار اجتماعی و فرهنگی است که سبب می‌شود کودکان و به ویژه دختران از آموزش محروم شوند. مناطقی که از نظر فرهنگی به یک سطح قابل ملاحظه‌ای از رشد فرهنگی رسیده‌اند، اکثریت خانواده‌ها، فرزندان پسر و دختر‌شان را برای فراگیری آموزش به مکتب می‌فرستند و پس از سپری کردن دوره‌ی مکتب، به آنان اجازه می‌دهند تحصیلات عالی‌شان را در دانشگاه‌های کشور و حتا از طریق بورس‌های تحصیلی در خارج از کشور ادامه دهند. رفتن دختران به مکتب نه تنها که ننگ نیست، بل؛ مانع شدن دختران از رفتن به مکتب، ننگ پنداشته می‌شود. اما در شماری از ولایت‌ها به ویژه کلان‌شهرها عکس این مسئله جریان دارد؛ به گونه‌ی مثال، هرات که یکی از کلان‌شهرها و معروف به شهر علم و فرهنگ است حدود 70 هزار دختر در آن از آموزش محروم اند. عامل آن هم از سوی مسؤولان آموزش و پرورش این ولایت، سنت‌های ناپسند نسبت به تحصیل دختران خوانده می‌شود.

در شمار از ولایت‌ها و مناطقی که زیر نفوذ طالبان است، بر اساس باورهای مذهبی‌ای که طالبان دارند، دروازه‌های مکتب‌های دخترانه را بسته‌اند و به دختران اجازه نمی‌دهند که به مکتب بروند.

تبعات محروم ماندن از آموزش، جبران‌ناپذیر و ویران‌گر

تبعات محروم ماندن دختران از آموزش جبران‌ناپذیر، ویران‌کننده و برای نسل آینده سم‌کشنده است. دختران اگر از آموزش محروم بمانند، ممکن در آینده، رقم وحشتناکی از زنان بیسواد را در کشور داشته باشیم. بخش بزرگی از قابلیت‌هایی که برای بازار کار نیاز است را زنان از دست می‌دهند و این موضوع سبب می‌شود که زنان هم‌چنان در حاشیه و انزوا در اجتماع قرار داشته باشند و جامعه با زوال رقم بالای از زنان آگاه و تحصیل‌کرده روبرو خواهد شد.

در پایان آن‌چه برای جلوگیری از رشد روزافزون شمار دختران محروم از آموزش توصیه می‌شود. حساسیت‌های فرهنگی در برابر رفتن دختران به مکتب و دانشگاه بشکند و سنت جدیدی را به جا بگذارد که خانواده‌ها تلاش کنند، مانند دخترانی‌که پیش از آن درس خوانده‌اند، دختران‌شان را حمایت کنند که تحصیلات‌شان را تمام کنند. ذهنیت‌های بدبینانه و حساسیت‌های کاذب سنتی نسبت به آموز دختران باید رفع شود و این وظیفه و رسالت نهاد‌های است که در حمایت از حقوق زنان فعالیت دارند. در قدم بعدی، دولت و به ویژه وزارت معارف مکلف است تا در قسمت آموزش دختران توجه ویژه‌ای داشته باشند. دولت باید با استفاده‌ از استعداد‌های پنهان از فرار سرمایه جلوگیری و وزارت معارف کشور، با درک حساسیت‌ها و مشکلات دختران در جامعه روند آموزش را برای دختران تسهیل کند و برای خانواده‌ها در مورد اهمیت آموزش دختران آگاهی دهد.

ضیاگل عظیمی

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

  1. در جهان امروز نه تنها تحصیل یکی از حقوق اولیه محسوب می‌شود بلکی در شماری از کشورها اجباری است.
    در کشورهای پیش‌رفته، تعلیم و تحصیل اجباری است که توانسته برای پیش‌رفت شان به‌سوی جامعه‌ای متمدن و مدرن بیش‌ترین سهم را داشته باشد.
    امید روزی در برنامه‌های دولت ما نیز تعلیم و تحصیل در اولویت تمام برنامه‌ها قرارگیرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا