برنامه‌های آگاهی‌دهی از حقوق زنان، چقدر موثر بوده است؟

بی‌گمان زنان در دو دهه‌ی پسین، به آزادی‌های زیادی دست یافتند؛ صدها نهاد پس از روی‌کار آمدن نظام جدید برای حمایت از حقوق زنان به کار آغاز کردند، اما در کنار افزایش ناامنی، انتحار و انفجار، همه روزه شاهد افزایش رویداد‌های خشونت در کشور بر زنان نیز استیم. زنان زیادی در گوشه‌ و کنار کشور کشته، سوزانده و لت‌وکوب می‌شوند و هنوز کودکی مادر می‌شود. شمار قربانیان زن بر اثر خشونت در افغانستان مدام رو به رشد بوده است. گزارش‌های کمسیون مستقل حقوق بشر در چند سال پسین گراف رو‌به‌رشد خشونت علیه زنان را نشان می‌دهد. پرسش‌های اساسی این است که برنامه‌های نهادهای حامی حقوق زنان و حقوق بشری چقدر کارساز بوده، کارکرد این نهاد‌ها چقدر توانسته است فضای امنی را برای زنان ایجاد کند؟ طی سال‌های گذشته عمده‌ترین کاری را که در راستای برابری جنسیتی انجام داده‌اند چه بوده است؟

وزارت امور زنان، موسسه‌ی ندای زن، پروژه‌ی پروموت و برخی دیگر از نهادها، بخش‌هایی اند که در این راستا کار کرده اند. هویداست که نمی‌توانیم از تغییراتی که در وضعیت زنان آمده است، چشم‌پوشی کنیم. زنانی که پس از رژیم طالبان کم‌تر جرات می‌کردند با چادری برقع از خانه بیرون شوند، اکنون به صورت آزادانه و شانه‌ به شانه‌ی مردان در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی گام برمی‌دارند.

اما زنانی چون لیلا هم هستند که صدای دادخواهی شان هنوز به جایی نمی‌رسد و تنها پس از مرگ شان است که هم‌همه برپا می‌شود.

هنوز هم عده‌ای هستند که به دادخواهی‌های فیس‌بوکی بسنده می‌کنند و شماری از پروژه‌هایی که به جای تغییر در وضعیت زنان، هنوز هم برای عده‌ای درآمدزاست.

از برنامه‌های آگاهی‌دهی از حقوق زنان که تنها برای زنان برگزار می‌شود و بر عکس آن، مردان در مسجد‌ها علیه زنان، تحریک می‌شوند. مسئله‌یی که ریشه‌ی اصلی افزایش خشونت‌ها بر زنان عنوان می‌شود. برنامه‌های آگاهی‌دهی که تنها ویژه‌ی شهر است و کم‌تر زن و مردی در شهرستان‌ها را آموزش می‌دهد.

هنوز هم در شهرستان‌های دوردست ولایت‌ها، زنان به جرم‌های عدم تحمل خشونت، تن ندادن به ازدواج اجباری و فرار از زور و ستم، محکمه‌ی صحرایی می‌شوند. ولایت‌هایی که زیر حاکمیت طالبان است، بدترین مکان برای زندگی زنان است، جایی که زنان حتی به راحتی نمی‌توانند نفس بکشند.

در کنار این، برخی از علمای دینی نیز کم نگذاشتند و در گوشه و کنار و در هر خطبه‌ی مردان را به ستیز با زنان تشویق کردند.

حقیقت امر این است که چون برنامه‌های آگاهی‌دهی و افزایش مهارت‌های زنان به دلیل چالش‌های امنیتی، تنها  در سطح شهر برگزار می‌شود، نتوانسته آن‌چنان که باید، برای بهبود وضعیت زنان موثر باشد و در کاهش آمار واقعی خشونت نقش داشته باشد. هر چند که زنان زیادی در سطح کلان‌شهرها از حقوق خود آگاه شدند اما زنانی در هم هستند که هنوز قربانی خشونت‌های خانوادگی اند، در انتخاب همسرشان نقش ندارند و از کم‌ترین حقوق خود محروم اند.

به همین دلیل، برداشت‌ها این است که برنامه‌های آگاهی‌دهی که برای افزایش آگاهی مردم از حقوق زنان برگزار شده است، آن‌چنان که باید برنامه‌ریزی شده و موثر نبود است برای همین نتوانسته برابری جنسیتی را در جامعه تامین کند.

نویسنده: سیمین صدف

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا