گفت‌و‌گوی تهی از روح دیالکتیک

در افغانستان گفت‌وگوهای جمعی، بیشتر کیش ‌فرد محور و نظری دارد تا دیالکتیک. در بیشتر گفت‌وگو‌ها، وقتی بحث داغ می‌شود اصلا توجهی به گفته‌ی‌ طرف مقابل نمی‌کنیم، فقط می‌خواهیم حرف خود را به کرسی بنشانیم. این بدترین نوع گفت‌وگوست که به هیچ نتیجه‌یی نمی‌رسد فقط وقت ضایع می‌شود. اگر واقع‌بینانه به چنین بحث‌ها توجه شود، انگار هر فرد به خودش حرف و دلیل می‌گوید، نه به طرف مقابل خود، چرا که هیچ کدام به گفته‌ی یکدیگر توجه نمی‌کنند. فقط یک هدف دارند آن هم به اثبات‌رساندن حرف خود و تحمیل آن بر دیگران.

هم‌چنین اگر شخصی از طبقه‌ی پایین‌ اجتماعی در مقابل طبقه‌ی بالای اجتماعی قرار گیرد، گفته‌هایش کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد که هیچ، حتا خودش هم به این باور دارد که باید حرفش مورد توجه قرار نگیرد؛ چون بارها قرار نگرفته است. یا اگر کسی بخواهد به حرف‌های نظریه‌های ما گوش کند، برای وی قابل قدر ‌باشد با خود فکر می‌کنیم که حتما کدام هدفی دارد!

چرا ‌چنین فکر می‌کنیم؟ این یک عالم حرف دارد که مهم‌ترین دلیلش این است که سال‌ها حرف ما را گوش نکردند، اگر هم حرف‌های ما را گوش گرفتند، سوءاستفاده صورت گرفته‌ است. قانونی ترویج شده در بین همه‌ی اقشار که هر کس باید حرف خود را بگوید و به کرسی بنشاند مبارزه کند و در این گیرودار دیالکتیک را کلا فراموش کردیم.

در بحث‌ها به جای این که از تحلیل و گفت‌وگو با یکدیگر به نتیجه برسیم، می‌خواهیم خود را بزرگ نشان دهیم، تا حرف، حرف ما باشد و همه آن را قبول کنند. در صورتی که فراموش کردیم بزرگ ‌بودن به حرف نیست به عمل ‌کردن است.

متاسفانه پای عمل که باشد هر کدام ما سکوت می‌کنیم و می‌گوییم به ما چه، اما اگر پای حرف باشد همه‌ی ما بزرگ‌ترین انسان‌ها هستیم. خوب است به کاری که اعتراض داریم بدیلی برایش داشته باشیم،  با دگم‌اندیشی نباید به سمت پدیده‌های عینی برویم.

یا این که باید نقدپذیر باشیم؛ چون هر نقد، خلایی را پر می‌کند؛ متاسفانه این نقد کردن خوب و نقدپذیر بودن از جامعه‌ی ما گم شده ‌است.

منتقد، بدیلی برای نقدش ندارد، کسی که مورد نقد قرار می‌گیرد به جای این که خوش شود، ناراحت می‌شود. جامعه‌یی با چنین برخورد و رفتار، انتظار نمی‌رود که تغییر کند. باید این هنجارهای نادرست را بشکنیم اگر بخواهیم تغییر کنیم.

رایج نبودن دیالکتیک در جامعه‌ی ما، محصول سال‌های گذشته است که بر ما تحمیل شده و ما ستم‌دیدگان این قانون شده‌ایم. به قول فریره در کتاب ستم‌دیدگان، ما ستم‌دیدگان هستیم که روح ستم‌گر به وجود ما زنده مانده‌است و آن را با خود حمل می‌کنیم، بدون آگاهی قبلی قضاوت می‌کنیم و می‌خواهیم قضاوت ما مورد قبول همگان باشد این اوج فاجعه است که انتظار داریم باید مورد قبول همگان باشیم، این کار در اصل استعدادکشی است؛ چون نمی‌خواهیم دیگران نظری داشته باشند، این جا دو ضرر است اول به نتیجه‌ی مطلوب دست پیداکرده نمی‌توانیم، دوم خود را از بحث‌های سازنده محروم ساختیم. نتیجه‌ی مطلوب همیشه از دیالکتیک به دست می‌آید نه از تحمیل نظر خود بر دیگری.

اگر بدیل ندارم از کجا می‌دانم که خوب است یا بد؟ نمی‌شود همه را با مقایسه قضاوت کرد؛ فلان خوب نبود از این راه می‌رفت این شخص هم خوب نیست چون از همان راه می‌رود. خوب است که شیوه‌ی رفتار را تشخیص داد تا مقایسه با دیگران، این‌گونه می‌توانیم بهتر قضاوت کنیم. جدلی که از سر آگاهی باشد به نتیجه‌ی خوب ختم می‌شود؛ اما جدل و کش‌مکشی که از سر دگم‌اندیشی باشد به بدتر شدن وضع ختم می‌شود به این دلیل خوب است که هر دیالکتیکی که بین ما صورت می‌گیرد، از سر آگاهی و انتقادپذیری باشد نه از سر کرسی نشاندن حرف خود و به سکوت ‌واداشتن دیگران؛ چون با سکوت هر شخص یک طرح خوب را از دست می‌دهیم.

قرار نیست که یک نفر همیشه نظر بدهد باید همه در نظرخواهی سهیم باشند تا فرهنگ سکوت شکسته شود و رواج آن در میان مردم، از یک نسل به نسل دیگر منتقل نشود.

اگر بخواهیم به نتیجه‌ی مطلوب برسیم، باید همه را وادار به گفتار کنیم، نه وادار به سکوت و تحمیل حرف خود بر آن‌ها. خوب است پیش از هر اقدامی بارها فکر کرده و پس از آن دیالکتیک صورت گیرد. درباره آن نه گفت‌وگوی یک طرفه که هر کسی حرف خود را بگوید و بشنود و به نظر دیگرن احترام قایل نباشد، که متاسفانه این قانون دیالکتیک‌ بودن بحث‌ها در کشور ما از بین رفته، باید آن را دوباره در اذهان افراد جامعه زنده ‌کرد. با روش‌هایی از قبیل: فرصت‌دادن به همه برای نقدکارهای ما و انتقادپذیر بودن از نقد آن‌ها و خواستن راه‌کارهای جدید از منتقد برای کارخود، تایید نظر خوب و رد نظر نامناسب، اما‌ با بدیلش خواستن توضیح در مورد طرح پیشنهاد شده در صورتی که مطلب را درست نگرفتیم.

نویسنده: امین‌الله رحمانی، عضو گروه حرکت برای تغییر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا