شیوهی زندگی انسانها نمایشگر سطح آگاهی آنان
«همهچیز در گذر است، هیچ چیز آرام نمیماند، هیچ گاه نمیتوان دوباره در یک رودخانه شنا کرد؛ چون برای دوباره شناکردن، همان قطرههای آب را نمیتوان یافت.» (هراکلیتوس)
اگر شخصی یک هدف خوب داشته باشد، به این معناست که برای همه خوب خواهد بود و برای رسیدن به آن باید تلاش کرد، نه تلاش از راهی فریبنده.
برای رسیدن به آرزوها، باید هدف مشخص باشد، با این کار میتوانید تمرکز بیشتری روی رسیدن به هدفتان داشته باشید. اگر هدف معلوم نباشد باعث اشتباه، سردرگمی و در نهایت ناکامی خواهد شد.
در ذهن انسان اندیشههای خوبی است که هرگز فرسوده نخواهد شد، تفکر فناناپذیر است، ممکن را ناممکن و ناممکن را ممکن میسازد. یکی از راههای رسیدن به هدف، تقویت هنر گفتوگو و مباحثه است.
افلاطون گفته است: «وقتی محبوسی را که مدت زیادی در غار بوده، روی زمین برگردانیده شود و بخواهند اشیاء را که مستقیما در زیر آفتاب نمایان است، یا خود خورشید را به او نشان دهند، چشمهایش خیره خواهد شد و چیزی را نخواهد دید. نخست باید بیناییاش را تربیت کرد، چیزهایی را در نیمسایه به او نشان داد، سپس به تدریج روشنایی را زیاد کرد تا جای که بتواند به خود خورشید چشم بدوزد.»
برای رسیدن به هدف باید مشکلات را ریشهیابی کرد، هرگاه هدف به نفع همه باشد، حتما عملی میشود. در این دنیا ما همه چیز را کمکم و پلهبهپله پیمودیم، حتا آسمان از آن جا خورشید و ماه و ستارهگان که نور خود را به زمین میپراکندند، با اندیشه و فکر این هستی را میتوان درک کرد.
برای رسیدن به اهداف مشترک نباید پیروزی را محدود به دوران خود کرد، اگر در زمان حیات تعدادی از اهداف عملی نشد، نباید از نسلهای آینده ناامید شد. اشخاصی هستند که در پی به بازی گرفتن هدف و نقض کردن سخنان دیگران اند، اما باید با این گونه مشکلات روبهرو شد و با حرکت ذهنی مقاومت نشان داد.
در اهداف مشترک افراد مختلف با افکار، مکان و سطح آگاهی مختلف گرد هم میآیند و این خود نوعی بیانگر رسیدن به هدف است. نقاش رنگ سیاه و سفید را با هم میآمیزد و از آن رنگ جدیدی را بهدست میآورد. موسیقی، صوت زیر و بم را ترکیب میکند و از آن نغمههایی بهوجود میآید و نغمههای کوتاه و طولانی را با هم میآمیزد تا یک آهنگ واحد بهوجود آید.
شیوهی زندگی انسانها نمایانگر سطح آگاهی آنهاست، اگر یک ملت میخواهد که استقلال داشته باشد، باید شناخت انتقادی خود را به حد ممکن برساند.
و در آخر این نکتهی ارزشمند را باید بهخاطر داشت؛ همهچیز در حال شدن است. همه چیز بیوقفه تغییر مییابد. جهان مادهی خام و زندگی و خود اندیشه نیز در حرکت دایم هستند و برای آنها درنگ یعنی مرگ.
نویسنده: نادیه ناصری، عضو گروه حرکت برای تغییر