دیالکتیک چیست؟
دیالکتیک در لغت به معنای گفتوگو و مکالمه است، اما در اصطلاح به معنای در حرکت بودن و تغییر مداوم در برابر متافزیک که تفکری ساکن و بیتحریک است، قرار میگیرد. در دیالکتیک، حرکت جهان را حرکتی مارپیچی و رو به جلو فرض میکنند. به عبارت دیگر دیالکتیک یعنی تنشی در یک نظام، فرایندی که به وسیلهی آن تغییراتی در نقش و تضادهای حاصل شده رخ میدهد. همچنین به معنی رسیدن به حقایق و اثبات هدف از طریق کشف و تعقیب تناقضها در فکر و سخن است.
مشهورترین مباحثهی دیالکتیک روش سقراط است؛ سقراط با شیوهی تناقضها، سخن حریف را کشف میکرد و تناقضها را رفع میکرد و پس از رفع این تناقضها، به نتیجهی مطلوبی میرسید. بنابراین باید دانست که دیالکتیک جریانی است که تمام هستی را در بر میگیرد. هم جریان فکر دیالکتیکی است و هم جریان طبیعت و جامعه و تناقض نیز شرط اساسی این جریان است. دیالکتیک یکی از روشهای فلسفه و نظریهای دربارهی سرشت منطق است. پیشینهی روش دیالکتیکی به یونان باستان و به طور مشخص به سقراط و قبل از آن به هراکلیتوس باز میگردد.
به بیان ساده هرگاه دو دیدگاه فلسفی در تضاد با همدیگر باشند، همان دیالکتیک است. نخستین کسی که این لفظ را به کار برد، هراکلیتوس (فیلسوف یونانی) بود. او باور داشت که عالم همواره در حال تغییر و حرکت است و هیچ چیز پابرجا نیست؛ ولی هدف سقراط از این روش رفع اشتباه و رسیدن به حقیقت بود و هدف افلاطون دستیابی به شناخت حقیقت بود و تمام آثارش نیز به روش بحث و گفتوگو و یا به عبارت دیگر به روش دیالکتیکی نوشته شدهاست. در قرون جدید از عصر رنسانس به بعد حتا لفظ دیالکتیک رفتهرفته از فرهنگ اصطلاحات فلسفی حذف شد و منطق جای آن را گرفت.
پیشتر ما تفاوت دیالکتیک قدیم و جدید را در رعایت اصل عدم تناقض دانستیم. در دیالکتیک قدیم اصل عدم تناقض مطلق اشیاء ذهن آدمی است؛ ولی دیالکتیک جدید بر عکس تناقض را در اشیاء میبیند که در عین حال هم هستند و هم نیستند و این تناقض خود محرک اصلی فعالیت اشیاء است که بی آن در حال جمود، خواهد بود.
ولی متاسفانه دیالکتیکی که در افغانستان به کار میبریم در گفتوگوهای جمعی بوده و بیشتر کنش فردی و نظری دارد و زمانی که واقعیتهای جامعه افغانستان بهروز میشود، همه در مقابل این واقعیتها واکنش خود را نشان میدهند و به نوعی میخواهند که خود را بیطرف نشان دهند در حالی که مقصر اصلی خود ایشان هستند و طرف مقابل خود را از این که واقعیتهای جامعه را بیان کردهاست، مقصر میدانند.
همچنین در جامعهی ما زمانی که بر کدام کار یا عملی، نقد صورت میگیرد به جای این که خلای کار خود را بپذیرند، واکنشهای دگماندیشانه نشانه میدهند و به نوعی میخواهند در همین بحثها موفق شوند و به وسیلهی حرفهای خودشان مردم را قانع سازند (سفسطه).
استقلال باعث آزادی مردم یک جامعه میشود و آزادی مردم یک جامعه باعث استقلال آن. ولی زمانی به چنین امر دیاللکتیکی دست پیدا میکنیم که در مبارزات خود حرکت را از این وضع نابسامانی، ناامنی، بیسوادی… به سوی وضعیت متعالی جهت دهیم؛ چون خود واژه دیالکتیک به معنای حرکت و تحول در تمام جنبههای مادی، اجتماعی، اقتصادی، اخلاقی، طبیعی… به کار رفته است.
امروز در جامعهی ما گفتوگوهای زیادی برای تامین صلح شدهاست، حتا چندین ماه میشود که در قَطَر درباره تامین صلح بحث و گفتوگو میشود؛ ولی متاسفانه تا حال کدام عملی بر این گفتار نشده است و این میتواند بدترین نوع گفتوگو باشد. در جامعهی ما که تا به حال به هیچ نتیجهی نرسیده است به جز ضایع کردن وقت. اگر واقعبینانه به چنین گفتاری توجه صورت گیرد، میتوان کشور خود را به پلههای موفقیت سوق داد؛ ولی متاسفانه در کشور ما سکوت حکمفرما شده حتا برای از بین بردن این سکوت و گرفتن حق خود تا حال کدام اقدامی انجام نداده ایم و به همین دلیل است که تا به حال به برای بهبود وضع فعلی ما جوانان اقدامی صورت نگرفته است. بسیاری از افرادی که به مقامات بالا دولتی کار میکنند، فقط به خاطر منفعت خود کاری را انجام میدهند، نه برای پیشرفت کشور.
برای بالا بردن اندیشه و تفکر خود، باید آگاهی از طریق عمل اجتماعی، سکوتی را که حکمفرمای جامعهی ما شده را بشکنیم؛ چون چیزی که سرنوشت انسان را میسازد، استعدادهایش نیست؛ بلکه انتخابهایش است. از توقف تا پیشرفت یک حرکت لازم است با حرکتی که کردیم چه خوب است جامعه و ملت خود را تغییر دهیم و نهراسیم از عقاید و عادتها؛ چون تغییر داشتههای ما را نمیگیرد، بلکه چیزیهای جدیدی را به ما میبخشد. بیاییم برای خاتمه دادن به این اوضاع که جز نابسامانی چیز دیگری ندارد، تغییر ایجاد کنیم و کشور ما شامل کشورهایی شود که با حرکت جوانان توانسته است به پیشرفت خود دست یابد.
نویسنده: لطیفه سادات، عضو گروه حرکت برای تغییر
عالی نوشتید،
باید برای ایجاد تݝییر تلاش کنبم