صدای ملت، صدای خداست
«حضور طالبان در افغانستان به عنوان نقطهی تاریک در طول تاریخ برای جهانیان مشخص است. زنان قشری بودند که در این دوران آسیب دیدند و از آموزش، تحصیل و مشاغل اجتماعی عقب ماندند و در واقع از بدنهی اجتماع جدا شدند.» اینهای گوشهیی صحبتهای سهیلا عرفانی، استاد دانشکدهی روزنامهنگاری دانشگاه هرات است. برای صحبت بیشتر در مورد نقش و نگرانی زنان در مورد مذاکرات صلح، با وی گفتوگویی داریم که در ادامه میخوانید.
معرفی:
من از سال 1385 به این سو، عضو کدر علمی دانشگاه هستم و تا کنون که دانشجوی دورهی دکترا هستم، در دانشکدهی روزنامهنگاری تدریس میکنم. از شش سال به این سو نیز مسؤولیت رادیو معراج را به عهده دارم و امسال نیز تلویزیون معراج را فعال خواهیم کرد.
پرسش: چقدر نگراناید از این که ممکن است طالبان به حکومت بپیوندند؟
پاسخ: با توجه به تجربهی تاریخی که از دوران حکومت طالبان دارم، این تجربهی تلخی است. در واقع، حضور طالبان در افغانستان به عنوان نقطهی تاریک در طول تاریخ برای جهانیان مشخص است. زنان مهمترین قشری بودند که در این دوران آسیب دیدند و از آموزش، تحصیل و مشاغل اجتماعی عقب ماندند و در واقع از بدنهی اجتماع جدا شدند. به همین دلیل، شما میدیدید که یک عقب ماندگی حاکم بود. اما پس از دوران طالبان، زنان دوباره روی صحنه آمدند و بیش از 60 درصد دانشگاهها و مکاتب را دختران تشکیل میدهند. معلمهای زن بهتر میتوانند کار کنند، کار زنان در ادارههای دولتی و غیردولتی، موثرتر واقع شده اند و دیده میشود در فساد اداری نیز کمتر نقش داشته اند. زنان به عنوان جز جداییناپذیر از یک نسل استند. به عنوان زنی که 18 سال است که در این جامعه کار میکنم و درس میخوانم طبیعی است که نگران باشم که اگر طالبان دوباره بیایند، چه بر سر ما خواهد آمد. البته با توجه به این که دیدگاههای آنان در مورد زنان تغییر نکرده و به هیچ عنوان نمیخواهند به زنان حق بدهند. زنان همیشه ابراز نگرانی کرده اند اما چیزی که در این میان مبهم است، این است که چقدر این نگرانیها جدی گرفته میشود؟ خیلی از زنان هستند که به فکر مهاجرت اند، چون پس از پیوستن طالبان به حکومت، جایی برای ماندن ندارند.
پرسش: در جریان مذاکرت صلح، زنان گروههای دادخواهی ایجاد کردند و صدای خود را بلند کردند، این دادخواهیها چقدر نتیجه داده است؟
پاسخ: زنان در خیلی از کشورهای دیگر نیز حقی نداشتند اما توانستند با دادخواهی و مبارزات این حقوق را به دست بیاورند. در افغانستان هم اگر حکومت و جامعهی جهانی نسبت به مسئلهی زنان بیتوجه باشد، طبیعی است که جنبشهای زنان سر برمیآورد. زنان دوباره خانهنشین نمیشوند و به عقب بر نمیگردند و حکومت مجبور است! چه حکومت کنونی و چه حکومتی که ممکن طالبان هم در آن شریک باشند، به خواستهای زنان سر تعظیم فرود بیاورد.
پرسش: از دیدگاه شما، آیا میزان حضور زنان در مذاکرات صلح کافی است؟
پاسخ: خوب، طبیعی است که کافی نیست. شاید صدای شان کمتر شنیده شود اما از دیدگاه من، همهی تصمیمها مبتنی بر گفتوگوهای صلح نیست و باید هم طرف حکومت، جامعهی جهانی و طالبان به خواست ملت افغانستان توجه کنند، چون از گذشته گفته اند که صدای ملت، صدای خداست و صدای زنان نیز جزیی از صدای خداست.
پرسش: دلیل خاموشی حکومت و طالبان در برابر خواستهای زنان چیست؟
پاسخ: حکومت متاسفانه در برابر طالبان محافظهکاری میکند. مذاکره روندی است که بازی برد و باخت در آن مطرح نیست و باید بازی برد-برد باشد به این معنا که هر دو طرف مذاکره باید خواستههای شان در نظر گرفته شود. اما متاسفانه در افغانستان چنین چیزی نیست. طوری که دیده میشود طالبان تاکنون به اکثر خواستهای خود رسیده اند اما حکومت افغانستان نتوانسته حقوق و خواستههایی که دارد را به طالبان بقبولاند. حملاتی که طالبان دارند در جریان مذاکرات صلح انجام میدهند، نقض اصل ساختار مذاکره است. در اینجا میبینیم که بازی برد-برد نیست و بازی برد و باخت است و اگر همین روند ادامه داشته باشد بازندهی این جریان، حکومت و مردم افغانستان خواهند بود.
پرسش: فکر میکنید 5 زنی که در مذاکرات اشتراک دارند، بتوانند آنطور که باید از حقوق زنان دفاع کنند؟
پاسخ: من در نخبه بودن این زنان شکی ندارم، اما بحث کمیت هم مطرح است. اگر در چنین مذاکراتی سهم زنان بیشتر میبود، میتوانستند نقش بیشتری داشته باشند.
ترتیب: سیمین صدف