زنان زیر فشار تغییرات فزیولوژیک

سلامت روان یکی از مهم‌ترین ابعاد سلامتی بدن به شمار می‌آید که تاثیر جدی بر سلامت جسمانی، اجتماعی و معنوی افراد باقی می‌گذارد.
سلامتی روان از جمله حقوق اولیه انسان‌ها و شاخص‌های عدالت در جامعه است. حق سلامتی به معنی برخورداری از یک زندگی سالم و با کیفیت، توأم با طول عمر قابل قبول و عاری از بیماری و ناتوانی است.
افراد جامعه برای برخورداری از یک زندگی آرام نیاز دارند تا هم‌چنان که از سلامت جسمی برخوردارند از سلامتی روان نیز برخوردار باشند. سلامتی روان، مسئله‌ای است که در کشورهای توسعه‌یافته در بحث‌های پزشکی-جسمی اولویت دارد، افرادی‌که دارای سلامتی روان استند، به مراتب قدرت بیشتری در مقابله با بیماری‌ها و مشکلات جسمی دارند.
اوضاع نابسامان دوران کودکی، تجربه جنگ، مهاجرت، آزار و شکنجه، به انزوا کشیده شدن توسط اجتماع، بیکاری، محرومیت اجتماعی، فقر، سطح پایین تحصیل، تبعیض و نابرابری‌های جنسیتی از جمله شرایط اجتماعی جهان امروز است، که به شدت روی سلامتی افراد تاثیر منفی به جای می‌گذارند.
بنا به این افغانستان کشوری‌که سال‌ها جنگ و خشونت در آن ریشه دوانده است، در جریان دهه‌هـای گذشـته مطالعـات سلامتی روان در افغانسـتان شمار بسـیار بلنـدی از شـیوع مشـکلات سلامتی روان را در بیـن افغانستانی‌ها نشان داده است، مطابق به پژوهش وزارت صحت عامه کشور، در ماه دسامبر سال 2018 میلادی از هر دو نفر، یک نفر از مشکلات روانی متضرر شده است و از هر پنج نفر یک نفر مشکلات روانی سبب مختل شدن کار هایش شده است.
زنان نیز به عنوان نیمی از پیکر این اجتماع دچار مشکلات روانی زیادی شده‌اند، عوامل مختلفی سبب شده تا زنان بیشتر در برابر افسردگی و مشکلات روحی قرار بگیرند. همه‌ی افغانستانی‌ها به عنوان بازماندگان جنگ و ناامنی به شمار می‌روند اما بدن زنان نیز بستری برای شدت گرفتن مشکلات روانی است. ساختار بدنی زنان و تغییراتی که در بدن آنان ایجاد می‌شود می‌تواند زنان را بیشتر از مردان در برابر استرس و مشکلات روانی قرار دهد.

 سلامت زنان پایه‌ی سلامتی خانواده و یکی از محورها و شاخص‌های جامعه سالم هستند. بنابر این شناخت نیازها و ویژگی های روانی، عاطفی و توانایی‌های زنان در ابعاد اجتماعی و اقتصادی اهمیت زیادی دارد. (رضایی، 1395)

طوری‌که که قبلاً ذکر شد زنان به صورت طبیعی در طول تاریخ جنگ، دچار آسیب‌های روانی شده اند اما در کنار این با زندگی کردن در یک جامعه سنتی و مردباور همواره در خانواده، محیط کار واجتماع نیز مورد هجوم روانی قرار می‌گیرند.
عوامل زیست شناختی، هورمونی، اجتماعی از جمله موارد تشدیدکننده اختلالات روانی در زنان هستند که باعث می‌شوند زنان بیشتر از مردان به مشکلات روانی دچار شوند. (جورجیا، 1388)
ازآنجایی‌که زنان از کودکی تا مرحله وارد شدن در اجتماع با مشکلات زیادی روبرو می‌شوند و فشارهای روانی فراوانی به آنان وارد می‌شود، نباید این مسئله را فراموش کرد که در یک جامعه مردباور روان زنان بیشتر در معرض آسیب‌پذیری قرار دارد.
به نقل از گزارش شفقنا افغانستان، در سال 1396به صورت کل ۷۳ درصد زنان و ۵۹ درصد مردان در کشور نشانه‌های بیماری افسردگی را دارند.
شرایط پیچیده و دشوار زندگی اجتماعی موجب شده است که با گذشت هر روز به آمار زنانی که درگیر اختلالات روانی اند افزوده شود. به ویژه زنانی‌که در متن جامعه شروع به رشد کرده و تلاش می‌کنند که در عرصه‌های مختلف سیاسی یا اجتماعی بدرخشند و این تلاش‌ها با فشار های روانی و انواع استرس‌ها همراه است.
زن افغانستانی در کنار انواع استرس‌های روزمره زندگی از ناامنی و جنگ شروع تا ازدواج‌های زیر سن و اجباری، طلاق‌ها، اجبار در رابطه‌ی جنسی، آزارهای جنسی و لفظی در اجتماع و محیط کار تحت تاثیر آسیب‌های روانی دیگری نیز قرار می‌گیرد؛ که این ناشی از فزیولوژی خاص بدن زنان است.
زنان به لحاظ فیزیولوژیک با سه وظیفه خاص در بدن خود رو به رو هستند؛ 1: دوران پیش و پس از پریود، بارداری و یائستگی. البته چیزی که اینجا قابل بحث است، موارد فزیولوژیکی بدن که ریشه در مراحل تولید مثل دارد از جمله منابع استرس در بدن زنان نیز به شمار می‌آیند. ( ویت کین، 1388)
نوسانات هورمونی در افراد خاص می‌تواند موجب بروز بیماری‌های روحی در زنان شود. دکتر جارد هیت‌من، روانشناس خانواده در هیوستون، تگزاس می‌گوید، هورمون‌ها نقش مهمی در دوران بارداری ایفا می‌کنند که منجر به افسردگی پس از زایمان می‌شوند.
هیت‌من معتقد است، علایم اختلال بی‌قراری پیش از قاعدگی بسیار شبیه اختلالات افسردگی است، بنابراین بسیاری از متخصصان آن را اختلال افسردگی حاد می‌خوانند.
همچنین داکترویت کین یکی از متخصصان روان درمان، با توجه به تحولات گسترده اجتماعی سال‌های اخیر، بیان می‌دارد که انواع استرس‌هایی که زنان با آن رو به رو هستند تحت تأثیر پریود، بارداری، عشق، روابط جنسی، و ازدواج ناسالم است.
اکثریت این استرس‌ها بلند مدت هستند و زنان بر آن کنترولی ندارند، بنابر این نیاز به توجه جدی داشته در غیر این صورت پیامدهای خطرناکی مانند اختلال در روابط بین‌فردی، مشکلات زناشویی و بالا رفتن آمار طلاق، اختلال در تربیت فرزند، استرس و اضطراب، افزایش رفتارهای پرخاشگرانه و خشونت‌آمیز، اختلال در عملکرد شغلی و اجتماعی را در قبال خواهد داشت که توسعه و کیفیت زندگی اعضای یک جامعه را نشانه می گیرد. ( ویت کین، 1388)
استرس‌های ویژه‌ی زنان ناشی از این عوامل است:
• تنش قبل از عادت ماهانه
• مشکلات در عادت ماهانه
• سردمزاجی جنسی
• نرسیدن به اوج لذت جنسی
• مقاربت دردناک
• اوایل بارداری
• افسردگی پس از زایمان
• نازایی
• سقط جنین
• یائستگی

مشکلات روانی قبل از عادت ماهانه تنش‌های قبل از قاعدگی منشا علمی داشته، که ناشی از ترشح هورمون‌ها و فعالیت‌های فزیولوژیک بدن است. در فاصله هفت تا چهارده روز مانده به شروع عادت ماهانه و گاه در جریان عادت شمار زیادی از زنان که در سن تولید مثل هستند برخی از این نشانه ها را تجربه می‌کنند. مثل سردرد، اضطراب، افسردگی، دم دمی مزاجی، بلند رفتن درجه حرارت، رنجش‌پذیری، میگرن، کاهش میل جنسی، رفتارهای پرخاشگرانه و از دست رفتن تمرکز. ( زف گبر، 1391)
افسردگی پس از زایمان یا سقط جنین، استرس پس از سقط جنین؛ بیماری افسردگی و استرسی است که نظر به فزیولوژی زنان بر آنان تاثیر می‌گذارد. علایم آن ناشی از کم‌خلقی، تشویش، احساس گناه، زودرنجی، خستگی، احساس بغض و نارضایتی، بی‌خوابی، تغییر اشتها، لذت نبردن از هیچ چیز، از دست دادن علاقه به رابطه جنسی، افکار منفی، بی‌اعتمادی، اضطراب و ناامیدی است که ممکن است حد اقل دو هفته را در بر بگیرد.
همچنان 20 تا 65 درصد از زنانی‌که زایمان می‌کنند، دچار افسردگی می‌شوند. از آن‌جایی‌که افسردگی پس از زایمان دلایل هورمونی دارد اما از دست رفتن آزادی، تحرک و جابجایی، امکان انتخاب و احساسات آمیخته درباره مادری کردن و مسئولیت های خاص آن از دلایل افسردگی پس از زایمان می باشند. ( ویت کین، 1388)
استرس های ناشی از یائسگی:
یائستگی یا Menopause نشانه‌ی گذر از دوران باروری و قطع عادت ماهانه است که میل جنسی کاهش یافته و نمایان‌گر شروع سال‌خوردگی است. این مرحله بین سنین 40-60 سالگی و به طور متوسط در 51 سالگی در زنان اتفاق افتاده و فرد دچار علائم و مشکلات غدد درون‌ریز، جسمی و روانی می‌شود. یائستگی روی تمامی اندام های بدن به ویژه روان فرد تاثیر می‌گذارد. این مرحله به تدریج ایجاد شده و شمار تخمک‌ها در زنان کاهش یافته مقدار تولید استروژن پایین آمده و باعث تغییرات هورمونی زیادی می‌شود. مونوفیز یا یائستگی مشکلات روانی شامل بی خوابی و خستگی در 30-40 درصد زنان ایجاد کرده و افسردگی، اضطراب، تحریک‌پذیری، کاهش تمرکز و فراموشی را به بار می‌آورد. (موسوی،1398)
نوت:
زندگی زنان پر از تغییرات هورمونی و فزیولوژیکی است بنابه این زنان بیشتر از مردان به مشکلات روانی روبرو می‌شوند. در کنار عادت ماهانه، زایمان، یائسگی موارد مختلف دیگری مانند مقاربت‌های دردناک، سردمزاجی جنسی، ارضا نشدن در رابطه جنسی، نازایی و… هم هر کدام به نوبه‌ی خود مشکلات زیادی را بر روح و روان زنان وارد می‌کند، که در این مقاله به سه مرحله مهم پرداخته شده است.
نتیجه گیری:
استرس‌هایی که دامن‌گیر زنان می‌شود، بخشی از زندگی آنان است که باید به گونه‌ی درست مدیریت شود تا روان زن دچار بحران نشود.

هرگاه جامعه پیرامون تغییرات روانی زنان بر اساس ساختار بدن آنان معلومات داشته باشد، تغییرات روانی در زنان را درک کند، زنان و مردان می‌توانند در یک خانواده، محیط کار و اجتماع به صورت آرام‌تر زندگی کنند.
هرگاه پدر و برادر در مورد تغییرات روانی دوران پریود زنان معلومات داشته باشند و وقتی زنان ناآرام‌اند با ایشان همدردی و هم‌یاری کنند و یا زمانی‌که افراد در محیط کار پیرامون انواع افسردگی، اضطراب که بر اساس فزیولوژی زنان ایجاد می‌شود، معلومات داشته باشند و درک کنند که اگر گاهی زنان به گونه‌ی غیر منتظره در محیط کار گاهی عصبی و بی‌صبر می‌شوند، دلیل بر تغییرات هورمونی بدن ایشان است؛ این مسئله می‌تواند تاثیرات بسیار خوبی بر روان زنان به جای بگذارد.

 طوری‌که زندگی زنان و مردان در یک جامعه به هم گره خورده، نیاز هست تا زنان در یک جامعه حمایت اجتماعی شوند.
یافته‌های تحقیق مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی در سال 1389 نشان می‌دهد که هرچه زنان از حمایت اجتماعی بالاتری برخوردار باشند، متناسب با آن از سلامتی روان بیشتری برخوردار خواهند شد. (دانشگاهی، 1389)
حمایت اجتماعی احساس تعلق داشتن، پذیرفته شدن و مورد محبت و احترام قرار گرفتن است در واقع حمایت اجتماعی برای هر فردی یک ارتباط امن به وجود می‌آورد که احساس محبت و نزدیکی از ویژگی‌های اصلی این ارتباط است و هم‌چنان کمکی دو جانبه است که موجب خلق تصور مثبت از خود، پذیرش خویشتن، خلق احساس عشق و ارزشمندی می‌شود وفرصت خود شکوفایی و رشد را به زنان می‌دهد.
در اخیر چه خوب است که زنان نیز در جامعه با انواع سنت‌های ناپسند و زن‌ستیزانه مبارزه کرده و به خاطر عرف، تغییرات روحی و روانی خود را پنهان نکنند. از خود و تن خود مراقبت کزده و تغذیه‌ی مناسب داشته، از سبزیجات و میوه‌ها استفاده کنند. مورد دیگری که می‌تواند بالای سلامتی روان زنان تاثیر فوق العاده‌ای به جای بگذارد یوگا است که از قدیمی‌ترین تکنیک‌های جسمی و روانی برای تندرستی است. خواب سالم و کافی داشته و بیشتر کتاب مطالعه کنند. مطالعه می‌تواند در کنار بلند بردن سطح آگاهی افراد، آنان را از لحاظ روانی آرام کند.

منابع:
1. آدام، فلیپ و هرتسلیک، کلودین (1386). جامعه شناسی بیماری و پزشکی، ترجمه دکتر لورانس- دنیاکتبی، تهران، نشر نی.
2. رضایی، صدیقه.(1395). آسیب شناسی اجتماعی زنان افغانستان، انتشارات خراسان قدیم.
3. ویت کین،جورجیا؛ قراچه داغی، مهدی. ( 1388). فشار روانی بر زن. انتشارات نقش و نگار
4. هورنای، کارن.(1395). روانشناسی زن: انتشارات ققنوس
5. ماتلین، مارگارت؛ گنجی، مهدی. (1390). روانشناسی زنان. انتشارات طیف نگار
6. موسوی، منصوره.(1398).زنانگی و بدن نگاهی جامعه شناسانه به بلوغ. انتشارات گنج شایگان.
7. زف گبر، سارا؛ کسایی، مسعود.(1391). مقابله موفقیت آمیز با استرس. انتشارات همشهری.
8. فروید، زیگموند؛ وقار، محمد حسین.(1395). آسیب شناسی روانی زندگی روزمره،انتشارات اطلاعات. چاپ چهارم.
9. رسولی، فاطمه.(1383). مشکلات روانی زنان یائسه، انتشارات حیات شماره20.
10. تقی پور، ملیحه.(1389). بررسی تاثیر حمایت اجتماعی بر سلامت اجتماعی زنان سرپرست خانوار. فصل نامه پژوهش اجتماعی.
11. گزارش سمپوزیم ملی صحت روانی در ماه می 2018 تحت عنوان: باز گرداندن تعادل: تقویت صحت روانی، صلح و ثبات اقتصادی.

شکریه مشعل

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا