زنان یک جانب سناریوی صلح؛ به عقب بر‌نمی‌گردیم

عارفه پیکار، استاد دانشگاه و فعال حقوق زن

واقعیت این است که زنان در طول تاریخ چه در حکومت‌های شاهی و چه در حکومت‌های مردمی یک جانب جنگ، صلح، اقتدار و سقوط دولت‌ها بوده‌اند؛ اما چون تاریخ به دست مردان نوشته شده، از اهمیت نقش زنان در تحولات سیاسی چشم‌پوشی شده است. زنان افغانستان با وجودی که قربانیان اصلی چهار دهه جنگ‌اند، اما در نظام جدید نقش غیر قابل انکار را در ترویج و تقویت ارزش‌های جدید ایفا کرده‌اند. اکنون اما دست‌آوردهای نوزده‌ساله زنان افغانستان یک بار دیگر در معرض کتمان تاریخ قرار دارد. با گذشت هر روز از تلاش‌ها برای شروع گفت‌وگوهای صلح، دیدگاه طالبان در مورد حقوق زنان روشن‌تر می‌شود و طالبان نشان می‌دهند که گذشت زمان روی‌کرد آن‌ها را نسبت به حقوق زنان تغییر نداده است و هنوز در ذهنیت این گروه روایت شریعت‌مدارانه امارات اسلامی اصول حاکم بر سرنوشت زنان دانسته می‌شود. از سوی دیگر اختلاف نظر‌ها میان جناح‌های سیاسی افغانستان، نشان می‌دهد که خطوط سرخ و ارزش‌های جمعی پاس داشته نمی‌شود. از زمان داغ شدن بحث صلح، زنان یگانه گروه منسجم بوده‌اند که بر جمهوریت نظام، حفاظت از قانون اساسی و حفظ دست‌آوردهای نوزده سال اخیر بدون اختلاف نظر تاکید کرده‌اند. زنان به اهمیت حمایت از موقف دولت جمهوری اسلامی افغانستان در حفاظت از جمهوریت پی برده‌اند.

زنان به خوبی درک کرده‌اند که با اندک‌ترین عقب‌گرد، زنان قربانیان اصلی پروسه صلح خواهند بود و حقوق آنان که با سال‌ها مبارزه و قربانی به دست آمده است، به عنوان تحفه صلح به طالبان پیش‌کش خواهد شد. از چند سال گذشته که زمزمه‌های صلح سوژه گفتمان‌های سیاسی افغانستان و جهان را تشکیل داده است، آن‌چه کاملاً هویدا شده است، این است که حقوق و آزادی‌های انسانی زنان محوری‌ترین دغدغه گروه طالبان را تشکیل می‌دهد. از سوی دیگر زنان افغانستان به دلیل نداشتن تشکل‌های منسجم تا اکنون نتوانسته‌اند فشار لازم را در گفت‌وگوهای صلح  بر طرف‌های درگیر جنگ اعمال کنند. دولت و مردم افغانستان با موافقت به رهایی بیش‌تر از پنج هزار زندانی گروه طالبان، آخرین موانع بر سر راه آغاز گفت‌وگوهای صلح را از میان برداشتند. آزادی زندانیانی که در کشتارهای گروهی و حملات خون‌بار انتحاری سال‌های اخیر دست داشتند، تصمیمی است که شاید در پروسه‌های صلح جهان مانند نداشته باشد. اما با گذشت بیش‌تر از سه هفته از ختم لویه‌جرگه مشورتی صلح که در آن تصمیم آزادی زندانیان خطرناک طالبان گرفته شد، هیچ تمایلی برای اجرای فیصله‌های مردم افغانستان از سوی رهبران گروه طالبان مشاهده نمی‌شود. مردم افغانستان در تاریخی‌‌ترین اقدام در مورد آزادی زندانیان خطرناک گروه طالبان به امید صلح و اعلام آتش‌بَس فوری رای مثبت دادند، اما اکنون آن‌چه همه شاهد هستیم، افزایش حملات مرگ‌بار گروه طالبان بر سربازان و غیرنظامیان است.

قبل از آزادی زندانیان طالب اکثریت جریان‌های سیاسی حکومت را مقصر آغاز نشدن گفت‌وگوهای رسمی صلح می‌خواندند، اما آن‌چه اکنون مشاهده می‌کنیم، این است که طالبان به کم‌تر از استقرار امارت اسلامی راضی نمی‌شوند. از سوی دیگر رقابت‌های دوران انتخابات آن‌قدر میان سیاسیون افغانستان فاصله ایجاد کرده است که حتا منافع جمعی که صلح و سرنوشت مردم افغانستان است، باعث نشده است که دور هم جمع شده و از آدرس واحد جمهوری اسلامی افغانستان در برابر طالبان سخن بگویند. آن‌چه که در شرایط فعلی بر هر شهروند مسوول، رهبران سیاسی و زنان افغانستان فرض است تا انجام دهند، ایجاد صف واحد در برابر گروه طالبان است. منطق طالبان حمله بر غیرنظامیان، خلق خشونت و وحشت است تا با چنین روی‌کردی مورد توجه جهان قرار گرفته و آدرس مردم افغانستان را تضعیف بسازند. برای این‌که بتوانیم مواضع جداگانه احزاب سیاسی، جامعه مدنی، زنان و رهبران جهادی را به موضع واحد دولت جمهوری اسلامی افغانستان مبدل بسازیم، نیاز است تا افکار و ظرفیت عمومی در محورهای ذیل بسیج شود:

صدای پراگنده زنان به موضع واحد مبدل شود

آن‌چه تا اکنون زنان هم‌صدا از آن دفاع کرده‌اند، اصل حفظ جمهوریت نظام و حفظ دست‌آوردهای نوزده سال اخیر در پروسه صلح است. اما نگرانی اساسی مرتبط به حقوق و آزادی‌های زنان هنوز فهرست نشده است. هنوز زنان سیاسی، مدنی-‌فرهنگی تصویر واحد از آن‌چه باید از آن دفاع کنند، ندارند. نیاز است میان فعالان حقوق زن، گروه‌‌های کاری مشخص شکل بگیرد تا فعالیت‌ها را در مرکز و ولایات سازمان‌دهی کند. نیاز است میان نهادهای مدنی، وزارت امور زنان، نماینده‌گان زن در پارلمان و نماینده‌گان زنان در تیم مذاکره صلح، انسجام برای کار مشترک پیرامون صلح تقویت شود. نیاز است اتاق فکر زنان برای مدیریت مسایل زنان در پروسه صلح ایجاد شود و وزارت امور زنان با همکاری فعالان حقوق زن پیش‌قدم این اقدامات شود تا هر اجندای مورد بحث در میز مذاکره از دیدگاه حقوق نصف نفوس کشور تحلیل گردد.

نگذاریم یک عده فرصت‌طلب افغانستان را به ۲۰ سال قبل بازگردانند‌

متاسفانه تداوم جنگ در افغانستان به دلیل این نیست که طالبان از آدرس‌های مختلف تمویل فکری و مالی می‌شوند؛ تداوم جنگ افغانستان به دلیل اختلاف‌های داخلی رهبران سیاسی است که برای حصول منفعت شخصی و حزبی، فرصت‌های بزرگ صلح را ضایع کرده و حاکمیت قانون را سال‌ها است به چالش به کشیده‌اند. اکنون که در آستانه برداشتن جدی‌ترین گام‌ها برای صلح رسیده‌ایم، یک بار دیگر با ترفند‌های سیاسی خواهان امتیاز‌گیری از پروسه صلح‌اند. سال‌ها قربانی مردم افغانستان برای این گروه جنگ‌طلب ارزش ندارد، بحث حفظ نظام برای این مجموعه بی‌ارزش است و آن‌چه برای این مجموعه مهم است، انتقام از رقبای انتخاباتی حتا به قیمت حاکمیت امارت اسلامی است. مشکل ما تنها گروه طالبان نیست که در برابر مردم بی‌دفاع افغانستان و سربازان افغانستان در جنگ‌اند، مشکل ما کسانی‌اند که در نظام و با استفاده از امکانات دولت افغانستان با تفکر طالبانی علیه مردم افغانستان قرار می‌گیرند. عقب کشیدن از فهرست اعضای شورای مصالحه هیچ مفهومی برای مردم افغانستان ندارد الا تضعیف پروسه صلح. آن‌هایی که شامل نیستند، بر فهرست منتشر شده معترض‌اند و آن‌هایی که درج فهرست‌اند، خود را عقب می‌کشند. این چیزی نیست جز بازی با پروسه‌ای که با سرنوشت مردم افغانستان گره خورده است. مردم باور دارند که «اداره موقت خواهان» آدرس موازی را در مقابل آدرس دولت و مردم افغانستان ایجاد خواهند کرد تا در همکاری با طالبان موقف دولت افغانستان را تضعیف ساخته و یک بار دیگر برای بازگشت افغانستان به نقطه صفری بیست سال قبل (اداره موقت) پروسه ملی را به بازی بگیرند و وضعیت را پیچیده سازند. بازگشت به بیست سال قبل دور باطلی است که هیچ یک از شهروندان افغانستان خصوصاً زنان به هیچ وجه اجازه نمی‌دهند تا به بهانه صلح با گروهی که معلوم نیست چه تعداد‌شان تمایل به ختم جنگ دارند، اقدام شود.

ماهیت گروه طالبان، منابع و آدرس‌های تمویل درونی و بیرونی این گروه برای شهروندان افغانستان روشن است و اطمینان از این‌که طالبان با تمام شاخه‌ها و زیر‌مجموعه‌هایش به پروسه صلح فعلی می‌پیوندند، فقط یک خیال است. در روزهای آتش‌بس همه شاهد حملات این گروه بر نیروهای امنیتی و انفجارات بزرگ بودیم. پس اجازه ندهیم بابت صلح با گروهی که در چندین کشور بانی فکری و مالی دارد، یک بار دیگر بازی بازگشت به نقطه صفری را تکرار کنیم. هیچ بهانه‌ای برای آغاز نشدن گفت‌وگوهای صلح از سوی دولت و مردم افغانستان باقی نمانده است. زندانیان جنایت‌کار گروه طالبان آزاد شدند و این بزرگ‌ترین هزینه‌ای بود که مردم افغانستان به امید صلح پرداختند. تیم مذاکره‌کننده تعیین و اعضای شورای عالی مصالحه گزینش شده‌اند. برای شمولیت شخصیت‌هایی که تمایل به اشتراک در شورای عالی مصالحه دارند، هنوز هم مانع جدی وجود ندارد، اما ایجاد آدرس سومی در پروسه صلح می‌تواند نتایج صلح را به نفع طالبان رقم بزند. این گروه سومی برای مردم افغانستان طالب پنداشته می‌شود که برای رسیدن به منافع شخصی و انتقام‌گیری از رقبای سیاسی، تمایل به معامله با سرنوشت مردم افغانستان دارند.

جهان و نهادهای مدنی جهانی را با خود همراه سازیم‌

با توجه به فرامرزی شدن تاثیرات جنگ‌ها، جنگ و منازعات در یک کشور تنها مساله داخلی یک کشور پنداشته نمی‌شود. از آن‌جایی که جنگ ابعاد پیچیده دارد، صلح در یک کشور نیز به ابعاد و مولفه‌های بیرون‌مرزی گره خورده است. به هر اندازه‌ای که شهروندان افغانستان خصوصاً زنان که قربانیان اصلی نظام طالبانی و جنگ این گروه در افغانستان‌اند بتوانند برای هم‌صدا‌سازی جهان در حمایت از حقوق‌شان برنامه‌ریزی کنند، به همان اندازه می‌توانند در حمایت از حقوق‌شان در میز مذاکره میان دولت افغانستان و گروه طالبان ابزار فشار قوی شده و مانع توافقی شوند که به حقوق و آزادی‌های انسانی زنان و شهروندان آسیب می‌رساند. نیاز است ارتباط نهادهای مدنی و فعالان مدنی و متخصصان عرصه صلح با نهادهای بین‌المللی تقویت و هدف‌مند شود تا بتوانیم مانع توافقی شویم که به دست‌آورد‌های نوزده سال پسین در عرصه آزادی بیان، حقوق زنان و قانون اساسی افغانستان آسیب برساند.

منبع: روزنامه هشت صبح

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا