جایگاه واهمیت کانون خانواده برای مقابله با بحران کرونا

وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ

سوره نور/22

سست نشوید ، غمگین نشوید شما پیروزید اگر ایمان داشته باشید.
کرونا به سرعت جهان و از جمله کشور ما را در نوردید.
در افغانستان بدلایلی که قبلا توضیح داده شده بود روند ابتلا چنان کند و آهسته بود که خیلی‌ها گمان می‌کردند مردم ما در مقابل ابتلا به این ویروس ذاتا مقاوم هستند.
اما پیش بینی ما درست از آب درآمد که نقطه اوج این ابتلا در هرات افعانستان برخلاف سایر کشورها که در ظرف 45 روز به نقطه اوج خودش میرسد ؛ اینجا بعداز چند ماه به نقطه اوج رسیده و همه را گرفتار خودش کرده است.
بگذریم که این عدم تحلیل درست از مراحل بحران؛ منجر به قرنطینه کردن‌های زود هنگام شد ودست دولت را برای قرنطینه در زمان مناسب بسته کرد.
و اینک که زمان حقیقی قرنطینه است ؛ عملا شهر به حال خودش رها گردیده است. اما واقعیت اینست که کرونا بجز کهنسالان یا افرادی که بیماری‌های قلبی و….برای اکثریت افراد جامعه آنچنان خطرناک ونابود کننده نیست. اما حکومت‌ها برای مدیریت تلفات در همین اقشار آسیب پذیر از انتشار ویروس مجبور شده اند یک فضای رعب و وحشت همگانی ایجاد کنند تا ملت‌ها بیش از پیش فاصله‌گذاری اجتماعی و فیزیکی را جدی بگیرند.
این کار، دولت‌ها را کمک می‌کرد تا سیر ابتلا و مراجعه به مراکز بهداشتی را بتوانند مدیریت کنند.
اما اینک که در کشور ما بدلیل عدم شکل گیری یک نظام سلامت قوی در طول این 20 سال و فساد گسترده در توزیع منابع اختصاص یافته برای مدیریت بحران کرونا؛ همه چیز به حال خودش رها شده و ما لاجرم به سوی ابتلای عمومی به پیش میرویم؛ زمان آن رسیده که دیگر از ایجاد وحشت غیر واقعی نسبت به این ویروس دست بکشیم و واقعیت‌ها را بیان کنیم؛ بیان این واقعیت‌ها افراد جامعه ما را در گذر از دوران ابتلا مقاوم تر می‌سازد.
واقعیت‌ها اینست :
کرونا 80 درصد افراد جامعه را بصورت بسیار خفیف نوازش میدهد و آنها بسیار آسانتر از چیزی که فکر می‌کنند از آن عبور می‌کنند. پس برای اکثریت مطلق جامعه اصلا جای نگرانی نیست.
تنها 2 درصد افراد جامعه در معرض علائم خطرناک قرار میگیرند.
و18 درصد هم در دوره معافیت مقداری اذیت می‌شوند.
آنچه برای برخورد با این 20 درصد بسیار مهم است در کنار تطبیق توصیه‌های اطبا ؛ تقویت روحیه آنهاست.
چرا در کشوری مثل آمریکا؛ که خود را به لحاظ امکانات در رتبه اول جهانی میبیند تلفات بالاست؟ اما در کشوری مثل افغانستان که احتمالا در رتبه آخر جهان از لحاظ برخورداری از امکانات هست؛ ما میتوانیم تلفات بسیار کمتری را شاهد باشیم؟
راز مسئله در از هم پاشیدگی کانون خانواده در غرب و از جمله در آمریکاست. وجود کانون گرم خانواده در کنار توکل واعتقاد به امدادهای الهی در افزایش روحیه افراد معجزه میکند.ملت ما هنوز از مهرورزی‌های خانوادگی وفامیلی بهره می‌برد.قدر این نعمت بزرگ را بدانیم و بر تحکیم آنها تلاش مضاعف کنیم. غرب امروز دارد با این تلفات گسترده تاوان گسیخته شدن کانون خانواده را پس میدهد.
مشاهدات میدانی نشان میدهد که در غرب در همه گیری کرونا همچون روز قیامت هر کس به فکر نجات خودش از این مصیبت است.
در حالیکه در کشوری مثل ما ؛ برغم فقر فرهنگی وفقر گسترده اقتصادی؛ وجود کانون خانواده بستر مناسب برای گذر از این بحران را نوید میدهد.
در کانون خانواده همه برای یکدیگر منحیث پرستاران دلسوز و عاشق انجام وظیفه میکنند.
واین مهرورزی‌های عاشقانه روح وروان مبتلایان به بیماری را تا نهایت درجه ممکن مقاوم میسازد.

نویسنده: محمد داود افشار

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا