عکاسی؛ آرزوی جدید شماری از دختران هرات
گزارشگر:حسینه عظیمی
شمار زیادی از دختران هراتی در کنار مشغولیتهای روزانه ، به عکاسی علاقمندی نشان داده و حضورشان در این راستا پررنگ شده است.
در میان این دختران شماری عکاسی را بصورت حرفهی و عدههم به صورت غیر حرفهی آموخته اند.
شماری از این دختران توانسته اند در مدت کوتاهی به موفقیتهای چشمگیری دست یابند.
“الهه ساحل هستم دانش آموخته دانشکده زبان وادبیات دری، در 2013 عکاسی را با عشق وعلاقه آغاز کردهام،به مرور زمان با فنون عکاسی آشنا شدم و این هنر را با آموزش چند دوره بصورت حرفهای آموختهام.
کارمن زیاد تر روی زنان ودختران کوچک است.”
خانم ساحل با بیان مشکلات سد راه عکاسان ادامه داد:
“مشكلات اجتماعي در همه عرصهها تاثير خود را بر رفتار و كاركرد زنان گذاشته است، وعكاسي نيز مانند دیگر زمینههای شغلی چالشهای خود را دارد. جامعه ما هنوز آمادگی پذیریش زنان عکاس را ندارد. اما زنان هم با این چالشها مقابله میکنند.”
ساحل از دستآوردهایش میگوید”: در نوامبر سال 2014 درست زمانیکه یک سال از عکاسیام میگذشت در یک جشنواره محلی شرکت کردم و مقام دوم را بدست آوردم و دریک سال بعدش در یک جشنواره دیگر مقام اول را بدست آوردم که برایم جای خوشبختی است.”
حرفه ای نیاموختهام ولی حرفه ای شدهام
“فرشته هستم دانشجو دانشکدهی پزشکی در هرات، عکاسی را به صورت حرفهای نیاموختهام ولی حالا دیگر عکاس حرفهای شدهام.
مدت پنچ سال است که عکاسی عشقم شده است، بیشتر سوژههایم دخترم است، سعی کردم تمام زندگی دخترم را به تصویر بکشم، با هر قدم آن را توسط دوربینم تعقیب کرده تا برایش در آینده همه زندگیاش را مستند بسازم.
درطول دوران عکاسی با مشکلات زیادی روبرو شدم. بیشتر اوقات نگاهها و حرفهای مردم سبب شده که تمرکزم درعکس گرفتن را از دست بدهم، هربار با دوربینم بیرون میروم، همه به من با چشمی مینگرند که انگار دارم کار خلاف انجام میدهم.”
“مرضیه هستم دانشجوی دانشکدهی اقتصاد سه سال است در عرصهی عکاسی قدم نهادهام، در اوایل با مشکلات زیادی مواجه شدم و با همهی آنها شجاعانه مبارزه کردم و به خیلی از آرزوهای در زمینه عکاسی داشتم دست یافتهام.
آرزوی بزرگم این است؛ که هرات را با دوربینام به جهانیان نشان بدهم، با چشمی که من میبینم آنها هم هرات را دیده بتوانند.
در بیرون با آزار و اذیتهای مردم روبرو هستم حتی این آزارها سبب شد دو هفته از عکاسی بازبمانم، دو هفته قبل موقع که داشتم عکاسی میکردم اذیتها خیابانی باعث شد دوربینام از دستم بیفتد و لنزاش بشکند و من تا بحال نتوانستهام درستاش کنم.”
“حوریه کبیری هستم دانشجوی دانشکدهی هنرهای زیبا درهرات، بعد از آموختن عکاسی بصورت حرفهای وارد دنیای پر جنب و چوش عکاسی شدم.
دوربین همدم روزهای دلتنگیام شده است ،با کمک دوربین میتوانم دغدغهها زنده گیام را بیان نمایم.
بیشتر به سوژههای اجتماعی علاقه دارم، اما بعضی وقت هوای عکاسی در جنگ بسرم میزند.
در اوایل عکاسی در کوچه خیابانهای هرات برایم دشوار بود،هرموقع کامره را برمیداشتم ترس همرایم بود، در اوایل نمیتوانستم با این مشکل مقابله کنم از عکاسی صرف نظر میکردم، اما عشق به عکاسی نگذاشت عقب نشینی کنم با ترسی که داشتم جلو رفتم و توانستم بر همه مشکلات غلبه نمایم. حالا دیگر ترسی همراهم نیست عشق به عکاسی من را دلیر ساخت.”
سمیرا هستم دختر که شاید نتواند بدون دوربین زنده گی کند، همیشه دوربینم همراهام است هرآنچه که به چشمم زیبا میآید دوست دارم به تصویر بکشم.
خاطرات زیادی از عکاسی دارم بهترین اتفاقهای زندگیام را ثبت دوربینام کردم.
هیچ کاری بدون مشکل نیست. ولی این مهم است که چگونه از پس این مشکلات برآییم. نبود امنیت و جامعه سنتی بزرگترین مشکل ما دختران عکاس است. گاهی هم حرفها وتحقیرهای نابجای مردان جامعه براین مشکلات میافزاید .
“صفیه سوری هستم دانشجوی دانشکده هنرهای زیبا، عکاسی را حرفهای آموختهام، قبول دارم که عکاس شدن در هرات با دشواریها همراه است، اما وقتی دوربین را برمیدارم و از سوژههای مورد نظرم عکس میگیرم همهی مشکلات را فراموش میکنم و عشق به عکاسی همیشه مرا وا داشته تا دوربین را به دست گیرم .
دوربینم حالا چشم سومم شده و میخواهم دنیا را بیشتر با همین چشم سوم ثبت و در حافظهام بسپارم”
محیط سنتی هرات باعث شده تا دختران به راحتی نتوانند لنز دوربین را به چشم گذاشته وبه عکاسی بپردازند، اما با این حال دختران زیادی اند که با این موانع مبارزه کرده و توانستند مشکلات را کنار بزنند و هرآنچه در ذهن دارند و به چشم میببنند به تصویر بکشند.
سلام! بسیار ممنون میشم اگه بفرمایید برای خرید دوربین عکاسی دست دوم در هرات به چه وب سایت مربوطه مراجعه کنم؟