نیمۀ پنهان؛ زنان، خشونت و جامعه

سید محمدامین صمدی؛ کارشناسی حقوق

در جهانی زندگی می‌کنیم که علاوه بر خصلت‌ها و رفتارهای نیک که مبنای یک ارتباط خوب و ارزشمند برای انسان‌ها است، شاهد رفتارهای ناهنجار و خارج از عرف اخلاق مانند خشونت هم هستیم؛ که از نادانی سرچشمه ‌گرفته است.

در علم روانشناسی، خشم یک پدیدۀ کاملاً طبیعی شناخته شده، اما مرحله غیر طبیعی آن که انتخاب آگاهانه‌ خود شخص است، «عصبانیت» نام دارد. عصبانیت منجر به آسیب‌های روحی و جسمی شده و خشونت را نمایان می‌سازد.

امروزه اکثر افراد جامعه، خصوصا زنان، به‌نوعی با پدیدۀ خشونت در زندگی روزانه‌ خود مواجه هستند. خشونتی که مبدأ آن، باورها و فرهنگ‌های نامعقولی است که باعث تباهی جامعه می‌شود.

زنان همواره، مظهر عطوفت، ظرافت و تضمین‌کننده‌ آرامش و امنیت در کانون خانواده هستند، اما مورد خشونت‌های بی‌دلیل و هتک حرمت مردان قرار می‌گیرند. حرمتی که خداوند(ج)، در قرآن کریم از آن یاد کرده و مقام زن را به اندازه‌یی والا نهاده که جایگاه بهشت را نیز از گذرگاه رضایت یک زن (مادر)  معین کرده است.

زن منشا سلامت روانی یک خانواده تلقی می‌شود. او با تربیت فرزندان صالح و شایسته، سعادت یک جامعه را تضمین می‌کنند. اما چطور ممکن است زنی که مورد خشونت‌های فراوان قرار می‌گیرد و دچار اختلالات روحی بسیار جدی می‌شود، فرزندان صالحی تربیت کند؟

آمارهای موجود نشان می‌دهد بیشترین صدمات روحی و جسمی به زنان از سوی شوهران‌شان بوده که تا پای مرگ آن‌ها را مورد لت‌وکوب قرار داده‌اند. این آمارها باعث شده چشم فعالان حقوق زنان باز شود تا به‌دنبال راه‌حلی برای رفع این خشونت‌ها باشند. از دیدگاه حقوقی این اعمال مورد ملامت قرار گرفته و قانون منع خشونت علیه زن، در سال ۱۳۸۸ در چهار فصل و ۴۴ماده در جریده رسمی شماره ۹۸۹ منتشر شده‌است.

خشونت در برابر زنان، بر اثر عدم اجرای قوانین، فرهنگ پایین، جهل، بی‌سوادی، امراض مذهبی و… است. عام‌ترین خشونت‌ها در برابر زنان افغانستان عبارتند از: تجاوزجنسی، اجبار به فحشا، جراحت و‌ معلولیت، نکاح اجباری، نکاح قبل ‌از بلوغ، دشنام‌ و تحقیر، لت‌وکتک و مجبور نمودن به اعتیاد.

قانون‌گذار برای حمایت از زنان قوانین سخت و قاطعی بر ضد این‌گونه اعمال، تصویب و با افرادی که چنین اعمالی را انجام می‌دهند، برخورد قانونی می‌کند.

برای این‌که یک جامعه به فضایی امن برای زنان تبدیل شود، باید زمینه‌ آرامش و آسایش آنان فراهم شود. این هدف نیازمند اطلاع‌رسانی وسیع توسط رسانه‌های جمعی، نوشتاری، فعالان حقوق زنان و فعالان مدنی نیز می‌باشد.

در گزارش درج‌شده در سایت «‌شبکه جامعه مدنی و حقوق بشر» بر مبنای تعریف جامع زیر‌ از‌خشونت علیه زنان، تهیه گردیده است:

«هرعملی که اضرار فیزیکی، جنسی و روانی را برای زنان به‌بار آورد و یا تهدیدی در‌این زمینه تلقی گردد، به‌شمول تهدید و اقدام به محرومیت از آزادی در حوزۀ زندگی خصوصی و اجتماعی، خشونت علیه زنان نامیده می‌شود.»

خشونت علیه زنان در دو مورد شایع است، اول: خشونت خانوادگی. دوم: خشونت در محیط کار.

شایان ذکر است تبعیض علیه زنان در خانواده‌هایی که بر مبنای باورهای غلط زندگی می‌کنند، تاثیرات مخربی در تعادل روحی در زندگی روزمره آن‌ها خواهد داشت.

نتیجه

صیانت و کرامت زنان اهمیت بالایی دارد. می‌بایست تلاش‌های فراوانی صورت بگیرد تا آن‌ها بتوانند امنیت و آرامش را به‌طور حقیقی در جامعه احساس کنند و با آرامش خاطر در جهت پیشرفت جامعه گام بردارند. مطمینا این تاثیر به‌سزایی در راستای اهداف ملی داشته و جامعه را به‌سوی سعادت و کمال هدایت می‌کند.

منبع: راه مدنیت

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا