روزگاری پریود، نشانه‌ای از الهه بودن زن بود

عادت ماهوار یا قاعدگی دوره‌ای است که زنان نخستین بار بین سنین 12_18 سالگی آن را تجربه می‌کنند. این چرخه‌ی کاملا طبیعی تأثیر قابل توجه‌ی بر سلامتی آنان دارد.

زنان معمولاً در دوران عادت ماهوار از دردهای کمر، زیر شکم، پهلوها و پاها، ورم بدن و هم‌چنان از بی‌اشتهایی و نوسانات خلقی رنج می‌برند و گاهی این دردها با تهوع، ضعف، فشار پایین و سردرد نیز همراه است.

تغذیه‌ی مناسب، آشامیدن انواع نوشیدنی‌ها، استفاده از میوه‌های مختلف، خوردن ماهی و حیوانات دریایی برای کاهش درد این دوره مؤثر است. به طور مشخص‌تر استفاده از چای عسل و بابونه، میوه‌های مانند: کیله، پرتقال، هندوانه، انجیر، توت، کلم بروکلی و یا آشامیدن آب جوش و عسل می‌توانند تقویت کننده‌ی بدن وآرام‌کننده‌ی درد باشند.

از نگاه ساختار فیزیکی بدن، تمام هورمون‌های موجود در سیستم اندوکراین یا دستگاه درون‌ریز برای انسجام وظایف حیاتی و ترویج هموستاز یا قطع خونریزی با یک‌دیگر فعالیت می‌کنند. این هورمون‌ها تحت تاثیر عوامل متعددی بویژه تغذیه هستند و تعادل در ترشح آن‌ها با سلامتی جسمی و روحی زنان تأثیر مستقیم دارد.

در افغانستان  شمار زیادی از زنان، در ماه رمضان به دلیل کتمان این چرخه‌ی طبیعی از خوردن و آشامیدن دست برداشته تا مبادا شخصی از خانواده یا اطرافیان‌شان متوجه این مسئله شوند. این محرومیت از تغذیه و بعضاً عدم توانایی برای رعایت نکات بهداشتی سبب بروز مشکلات جدی بر سلامت جسمی و روحی شان می‌شود.

بدن با از دست دادن خون، به مقدار قابل توجه‌ی با کمبود آب، آهن، ویتامین و پروتئین مواجه می‌شود. زمانی که به مدت طولانی مواد مورد نیاز به بدن نرسد، سیستم ایمنی و دفاعی بدن تضعیف شده و کمترین علائم آن در کوتاه مدت مانند پایین آمدن فشار خون، ضعف و احتمالاً افزایش درد، فشار مضاعفی را بر جسم وارد می‌کند.

اما مسئله‌ی مهم پیوند میان یک امر طبیعی و برخورد سنتی با آن است. از آنجایی‌که بدن زن به عنوان تابو تعریف شده و آن را مانند یک میدان پر از ماین تصور می‌کنند، هرگونه صحبت در مورد آن نیز همراه با نگرانی، شرم، ممنوعیت و خطر است.

براستی چرا یک موضوع طبیعی پنهان نگه داشته می‌شود؟ پاسخ به این پرسش را می‌توان با بررسی ریشه‌های ممنوعیت بدن و شیوهی تفکری دانست که در آن جسم زن پلید، تحریک‌آمیز و ویران‌کننده پنداشته میشود. در دوره‌های مختلف رویکردهای قابل توجهی به این مسئله وجود دارد.

روزگاری پریود زنان نشانه‌ای از الهه بودن زن بود. انسان‌ها در آن زمان از این‌که زنان بدون هیچ زخم و آسیبی زنده مانده و در اثر خونریزی مثل مردان که در جنگ زخمی می‌شوند اما نمی‌میرند، شگفت‌زده می‌شدند و آن را موهبتی الهی می‌پنداشتند.

روزگاری پریود به عنوان قدرت زنان و نشانه‌ای از مقاومت‌شان بود و با دگرگونی در ساختار روابط زنان و مردان شیوۀ برخورد با پریود نیز دگرگون شد. از زمان شروع شکل‌گیری مالکیت، بدن زن در زمرۀ متاع قرار گرفت و از آن‌جا که عامل زایش بود و منبعی برای استمرار و گسترش قدرت خانواده، گروه و قبیله حکم شئ قابل خرید و فروش را پیدا کرد. پیوند میان مذاهب و فرهنگ‌ها شالوده‌ی سنتی پیچیده‌ای را ساخت که در آن بدن نه تنها از نگاه کار ویژۀ طبیعی آن بلکه به عنوان یک مسئلۀ اجتماعی نیز تبارز کرد. به همین صورت با پلید شمرده شدن بدن زن، هر آن‌چه که به آن ارتباط داشت به دیدۀ شک، تهدید، انکار و طرد نگریسته شد.

مسئلۀ شرم از بدن از همین آبشخور، تغذیه می‌کند. نوع نگرش زنان به بدن خود، چه در جوامع صنعتی و چه در جوامع سنتی، بایسته‌های فرهنگی و ارزشی آن جامعه را آشکار می‌کند. زمانی در چین پاهای دختران را سخت می‌بستند تا از اندازۀ مورد نظر بزرگ‌تر نشود. در جغرافیایی دیگر دختران را ختنه می‌کردند، به گمان این افراد با ختنۀ زنان نیروی شریر جنسی کنترل می‌شود و حرمت و باکره‌گی دختران حفظ خواهد شد. می‌بینیم که پیوند میان بدن و عرف و ارزش‌ها تا چه اندازه عمیق است و عمری دراز دارد.

در مورد عادت ماهانه هم برخورد هایی از این دست می‌شود و توقع نمی‌رود که در کشور سنتی مانند افغانستان صحبت کرردن پیرامون پریود ساده باشد و یا این‌که استفاده از مواد تغذیوی در رمضان بتواند راحت باشد. این چنین است که یک دختر در رمضان نیز با این‌که شرعاً روزه‌اش قبول نمی‌شود دست از تغذیه برداشته و یا هم بصورت خیلی پنهانی غذا استفاده می‌کند.

اما از آن‌جایی که این مسئله کاملا یک چرخه طبیعی است باید زنان افغان هم به این مسئله به‌صورت طبیعی نگاه کرده و برای عادی‌سازی آن تلاش کنند.

خود زنان افغان برای پریود یا قاعدگی از کلماتی مانند: مریض شدن، نجس شدن، ناپاکی استفاده نکرده، و تمام شدن این دوره را به‌نام پاکی و نجات از مریضی نپندارند چون عادت ماهانه مریضی نیست، زیرا به خاطر ویروس یا میکروبی در بدن رخ نمی‌دهد.

شرم و خجالت در میان زنان تبعات زیان‌باری دارد، به‌خصوص برای دخترانی که در سال‌های نخست بلوغ هستند، در خانه احساس شرم دارند و رفتن به مکتب در این دوره برای آنان کابوس است. اگر یک دختر در مکتب عادت ماهانه شود، بسیار مشکل به نظر می‌رسد که بتواند به کسی بگوید یا این‌که امکانات بهداشتی در مکتب موجود باشد و بتواند استفاده کند.

مبارزه جدی زنان در برابر تابو بودن این مسئله می‌تواند تاثیر شگرفی را از خود به‌جای بگذارد. این مسئله باید به چالش کشیده شود، همان‌طور که زنان دنیا چالش نوار بهداشتی را راه انداخته بودند، تا دیگر نوار بهداشتی، به‌صورت پنهانی و شرم‌گونه در پلاستیک‌های سیاه پیچانده نشود، همانطور که فیلم «رایکا زهتابجی و ملیسا» برتون در مورد پریود جایزه اسکار گرفت، ما هم می‌توانیم با کوچک‌ترین حرکت برای شرم ندانستن بدن خویش و چرخه‌ی  طبیعی آن مبارزه کنیم.

ما حق داریم که در مورد بدن خود صحبت کنیم و به امکانات بهداشتی دسترسی داشته باشیم. در زمانی‌که درد بر ما فشار می‌آورد در مکتب، دانشگاه و یا محیط کار به صورت خیلی راحت رخصت بگیریم. حق داریم که در ماه رمضان بدون این که روزه نداریم از مواد غذایی استفاده کنیم. حق داریم که در خانه نگران نباشیم که مبادا کسی بداند که ما عادت ماهوار هستیم

در روزهای ماه رمضان بدن زنان در طول پریود به مواد غذایی، آب و میوه‌جات نیاز دارد. به عادت ماهانه به عنوان یک تغییر فیزیکی ببینیم. با صحبت کردن، گفتن از تجربه‌های‌مان و راهنمایی به دیگر زنان و دختران می‌توانیم قدمی برای آشتی با بدن و محافظت از سلامت خود برداریم.

شکریه مشعل

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا