افزایش خشونت بر زنان؛ چرا وزارت امور زنان دست زیر الاشه، نشسته؟
روزهای پایانی سال 1398 است. با در نظرداشت اینکه زندگی زنان در افغانستان، همواره با فراز و فرودهای فراوانی همراه بوده است، یکی از پدیدههای که با زندگی زنان افغانستانی عجین شده، خشونت است. با گذشت هر سال به رقم آمار خشونت بر زنان افزوده میشود. تنها در یک سال پسین، بیش از هفت هزار قضیه خشونت در وزارت امور زنان ثبت شده است. اما پرسشهای که اینجا مطرح بحث است، وزارت امور زنان به عنوان نهاد پالیسیساز چرا کاری برای مهار خشونت نکرده است؟ افزایش آمار خشونت بر زنان، محصول چیست؟ عوامل افزایش خشونت چه و کی اند؟ در این نوشته به گونهی اجمالی به شرح این پرسشها پرداخته شده است.
قتل، محکمه صحرایی، تجاوز، ازدواجهای اجباری، ازدواجهای زیرسن، فروختن زنان، لتو کوب، اقدام به خودکشی، فرار از منزل و ممانعت از تحصیل، پدیدههای خشونتباری است که زنان در افغانستان با آن دستو پنجه نرم میکنند.
ناامنی، اعیتاد، بیکاری، عدم اجرایی شدن قوانین،عنعنات، رسم و رواجهای ناپسند، سطح پایین سواد، زورگوییها، حاکم بودن فضای مردسالار، حضور کمرنگ زنان در مراجع عدلی و قضایی و دسترسی محدود زنان به عدالت از جمله عوامل خشونت بر زنان، عنوان میشود.
با اینکه همواره افزایش آمار خشونتها انتقادهایی در پی دارد، اما، پاسخ وزارت امور زنان، تکراری و تاکید بر این بوده «برنامههای گاهیدهی افزایش یافته است زنان آگاه شدهاند و دیگر در برابر خشونت، سکوت نمیکنند.» اینجا سوال برسر چگونگی اثرگذاری برنامههای آگاهیدهی مطرح میشود، آیا افزایش آمار خشونت بر زنان محصول برنامههای آگاهیدهی است؟
باید گفت، در واقع برنامههای آگاهیدهی به نحوی سبب ترویج خشونت و افزایش آمار خشونت شده است. زیرا تمام برنامههای آگاهیدهی بر پایهی آگاهیدهی یک جانبه استوار بوده است به گونهی که در این برنامهها تنها زنان از حقوق شان آگاه شدند و برنامهای برای عاملان خشونت کمتر برگزار شده و یا برگزار نشده است.
با درنظرداشت اینکه فشارهای اجتماعی بر زنان به مراتب بیشتر از مردان است، در کنار اینکه حقوق زنان رعایت نمیشود و از هر جهت تحت فشار قرار دارند؛ بناً خشونت و فشارهای اجتماعی میتواند سبب عقبگرد زنان شود به این اساس وزارت امور زنان باید مسئلهی خشونت و افزایش آن را جدی بگیرد.
در قدم نخست، وزارت امور زنان باید برای تغییر وضعیت زنان وکاهش خشونتها بر تطبیق قوانین تمرکز داشته باشد این وزارت، به عنون یک نهاد پالیسیساز باید برنامههای کارآمد و بنیادی را اجرایی کند. چند سال است که قانون منع خشونت علیه زنان از سوی مجلس نمایندگان پاس نشده است اما وزارت امور زنان به اصطلاح عام «دست زیر الاشه» نشسته است. زنان افغانستانی اکنون در شرایطی قرار دارند که باید چارهای برای تغییر وضعیت شان سنجیده شود بناً نیاز است تا وزارت امور زنان به خود تکانی بدهد.
در قدم بعدی از آنجایی که نهادهای زیادی برای دفاع از حقوق زنان در کشور فعالیت دارند و شعار همهی شان بهبود وضعیت زنان است بناً نیاز است تا برنامههای روی آگاهسازی عاملان خشونت بر زنان را اجرایی کنند. این نهادها باید راههای اثرگذاری را برای تاثیرگذاری برنامههای شان برگزینند.
به گونهی معمول، اکثر برنامههای آگاهیدهی برای زنان شهر و حومهی شهرها متمرکز بوده است در حالیکه بیشتر زنان روستاها مورد خشونت قرار میگیرند. بناً بهعلاوهی تمرکز به آگاهیدهی برای عاملان خشونت سایهی پوشش این برنامهها باید به نقاط دور دست و شهرهای که معمولا زنان در آن وضعیت نا نامناسی دارند در نظر گرفته شود.
ضیاگل عظیمی