مدلینگ در افغانستان؛ خانمهای مدل با چه موانع و مشکلات روبهرو هستند؟
برای مدلبودن در افغانستان تنها قد بلند، رخ زیبا و اندام باریک کافی نیست؛ جسارت، اعتماد به نفس و پذیرفتن توهین و تهدید و همچنین عبور از موانع فرهنگی و اجتماعی نیز ضرورت است.
«من از کوچکی عاشق لباسهای رنگارنگ بودم؛ لباسهایی که طرحها و رنگهایش با من حرف میزد. هر سال که بزرگتر شدم، علاقهام به رنگها و طرحها بیشتر شد و همین دلیل سبب شد که به مدلینگ رو آورم.» سخنان عطیه (مستعار) ۲۴ ساله است که راهی سختی را برای مدلشدن پیموده است. او در خانوادهی مذهبی بزرگ شده که به جز پدر، تمام اعضای خانواده مخالف جدی پا گذاشتن عطیه به این حرفه بودهاند.
کودکی و نوجوانی عطیه در خیال ورود به دنیای مدلشدن سپری شد. در نهایت او موفق شد. حدود چهار سال پیش به این کار روی آورد و تا کنون ادامه داده است. اما به گفتهی عطیه با آمدن به دنیای مدلینگ نهتنها مشکلات از سر او دست برنداشت که مشکلات تازهای را هم تجربه کرد. او میگوید نزدیکانش همیشه نسبت به او دید «منفی» داشته و گاهی هم به او به چشم «بدکاره» میدیدهاند. به همین سبب، روزی یکی از دوستان پدرش که آن را کاکا صدا میزد برایش پیشنهاد «نامشروع» داده است: «این بزرگترین ضربهای بود که در جریان مدلبودن دیدم. تا سه ماه افسرده بودم و میخواستم که کارم را بدرود بگویم.»
بدکاره و ناسپاس
در چند سال اخیر علاقه به نمایش لباس در کشور بیشتر شده و حالا چندین گروه مدلینگ فعالیت دارند. اما گروههای مدلینگ در افغانستان همه تازهکار و آماتور هستند.
عطیه از مشکلات ممانعت خانواده و نپذیرفتن جامعه عبور کرده، اما مشکلی اصلی اکنون برای او بی عدالتی و بینظمی در محیط کار است. او میگوید گروههای مدلینگ از وقت و انرژی دختران استفاده میکنند تا خودشان را به شهرت برسانند و برای دخترانی که با آنها کار میکنند، هیچ امتیازی در نظر گرفته نمیشود: «در اوایل وعدههای چرب به دختران میدهند که کار مدلینگ پول و شهرت دارد، اما بعدا هیچ امتیاز به آنها داده نمیشود.» به گفتهی عطیه، او در طی دوونیم سال کار، تنها پنجهزار افغانی دستمزد گرفته است. عطیه میگوید، گاهی بر سرش میزند که برای همیشه این حرفه را ترک کند. اما میگوید، میایستد و مبارزه میکند. هرچند اکنون به سبب اعتراضهایش برای اصلاح گروههای مدلینگ در کابل، «ناسپاس» خوانده میشود.
در جامعهی سنتی افغانستان، رو آوردن زنان به حرفهی مدلینگ هرچند کاری جذاب، اما پرخطر است. به همین دلیل شمار زنان در گروههای مدلینگ همیشه کمرنگ و انگشتشمار است و بسیاری از زنان مدتی زیادی در این حرفه دوام نمیآورند. مانند نازیه (مستعار) که حرفهی مدلینگ را برای همیشه کنار گذاشته است. نازیه نیز میگوید که در جریان کار با مشکلات و آسیبهای روانی زیادی روبهرو شده است: «بیشترین آسیب به من، در فضای مجازی وارد شد. از عکسها و نامم چندین فیسبوک جعلی ساختهاند و به دوستان نزدیک و فامیلم پیامهایی با محتویات مخربانه فرستاده بودند. ثابتکردن اینکه آن آدم من نیستم، برایم بسیار دشوار بود.» نازیه میگوید که دوست داشته با کار مدلینگ لباسهای افغانی را به نمایش بگذارد، اما ادامهی این کار برایش ناممکن بوده است.
نازیه نیز با حرفهای عطیه همنظر است: «این نهادها از دختران برای به شهرترسیدن خودشان استفاده میکنند و به مدلها هیچ امتیازی نمیدهند.»
برای بسیاری از زنان که در گروههای مدلینگ در کابل فعالاند، سختگیریهای خانوادهها، حساسیت جامعه و نابهسامانیهای داخلی گروههای مدلینگ تجربهی مشترک است.
لیلا (نام مستعار) مدت دو سال در هند بهعنوان مدل کار کرده است. او اتفاقی و توسط یک آرایشگر مدلینگ به این حرفه پیوسته است: «یک روز در هند یک میکپ آرتیست مرا به مدلینگ دعوت کرد. وی از من خواست که مدل شوم. با در نظرداشت قد و قوارهای که داشتم، زیاد راجع به مدلینگ مطمئن نبودم اما باز هم چانس خود را امتحان کردم.»
لیلا که تجربهی این حرفه را در هند دارد، میگوید کار در حرفهی مدلینگ در هند و افغانستان بسیار متفاوت است. به گفتهی لیلا برای نمایشهای لباس در هند به مدلها پول پرداخت میشد و این پول از هشت هزار کلدار هندی شروع تا صدهزار و دوصدهزار ادامه داشت. اما چنین چیزی در افغانستان وجود ندارد.
گروههای آماتور
اجمل حقیقی، از بنیانگذاران «حقیقی گروپ» چند سالی است یک گروه مدلینگ را راه انداخته است. او میگوید مصارف برگزاری تمام نمایشها را خودش پرداخت میکند و از جایی حمایت نمیشود. منبع درآمدش طراحی لباس و فروش آنهاست و او نمیتواند برای مدلها از بودجهی شخصی پول پرداخت کند.
به گفتهی اقای حقیقی هر ساله قراردادهایش را تجدید میکند و در قراردادها ذکر شده که پولی برای برگزاری نمایشها از طرف وی به مدلها داده نمیشود. او میگوید، برای کسانی که بیشتر علاقهمند باشد فرصت رشد بیشتر میدهد.
اما هستی مهرا که چند وقت بهعنوان مدل در «حقیقی گروپ» کار کرده، میگوید در قراردادهایش ذکر شده که ۲۰ درصد از درآمد متعلق به مدلهاست، اما در جریان کار هیچ امتیاز مالی برای او در نظر گرفته نشده است. خانم مهرا تأکید میکند که در این گروپ زمینهی رشد و شهرت مساویانه نیز برای دختران در نظر گرفته نشده و برای دختران زیباتر بیشتر زمینهی رشد و مشهورشدن فراهم بوده است. هستی مهرا عاشق رشته مدلینگ است و میخواهد از این طریق به شهرت برسد. اما او باور ندارد که در وضعیت نابهسامان گروههای مدلینگ در کابل به این آرزویش برسد.
چند سالی است که نمایش مد دختران و پسران در کشور جنگزده و سنتی افغانستان، توجهها را به خود جلب کرده و در حال حاضر دهها گروه مدلینگ در کابل فعالیت دارند. حامد ولی، بنیانگزار آژانس مدلستان میگوید که براساس تحقیقات آنها در حدود ۵۰ گروه مدلینگ در افغانستان وجود دارد، اما بهدلیل حرفهاینبودن به کار مدلینگ ضربه زدهاند.
آقای ولی هدفش را از ایجاد این آژانس، بلندبردن میزان اشتغالزایی و حرفهایکردن مدلینگ در کشور میداند و به اطلاعات روز میگوید که این آژانس با آموزشدادن به مدلها و ساختن سابقهی کاری سعی میکند زمینهساز کارهای بیشتر و بهتر برای مدلها باشد.
آقای ولی تصریح میکند که ۱۳ مکتب مدلینگ وجود دارد و یکی از آنها که در افغانستان معمول است نوع مدلینگ تجارتی میباشد. این نوع مدلینگ بیشتر به هدف تجارت و تبلیغات است. به همین دلیل بیشتر شرکتهای تجارتی حامی این گروههای مد است.
تقریبا بیشتر گروههای مدلینگ تمرکزشان به دیزاین و نمایش لباسهای سنتی است. این گروهها دلیل این کار خود را رشد فرهنگ و نمایشدادن لباسهای محلی کشور میگویند. اما به باور آگاهان این تنها دلیل نیست که بیشتر گروههای مدلینگ در کابل لباسهای محلی و سنتی را در نمایشها میپوشند، بلکه سختگیریهای خانوادهها و حساسیت جامعه دلیل اصلی این کار است.
مدلینگ در افغانستان علاقهمندان زیادی نیز جذب کرده است و افراد بیشتری میخواهند وارد این کار شوند. اجمل حقیقی میگوید که معیار جذب برای مدلینگ، چهرهی زیبا، اندام لاغر و قد بلند است، اما عطیه به این باور است که معیار جذب مدلینگ داشتن علاقه، جسارت و اعتماد به نفس بالا میباشد: «مدلبودن به قد بلند، صورت زیبا، و اندام باریک نیست. مدل بودن آن هم در افغانستان, به جسارت و داشتن اعتماد به نفس برمیگردد بهویژه برای افرادی که با دستدادن اعضایی از بدنشان فکر میکنند که دیگر هیچوقت قادر به پوشیدن لباسهای شیک و رنگارنگ نخواهند بود.»
گروههای مدلینگ زیر زره بین میرود
نایبالدین قندقستانی، مسئول بخش جوازدهی نهادهای فرهنگی و هنری وزارت اطلاعات و فرهنگ به اطلاعات روز میگوید که آمار دقیقی از نهادهای فعال مدلینگ در دست ندارند، اما ۵۰ نهاد هنری فرهنگی از بخش ریاست فرهنگ جواز گرفتهاند که از این میان تنها سه نهاد مربوط مدلینگ است و بسیاری از این نهادهای مدلینگ بهطور خودسر کار میکنند
او میگوید که بهزودی وزارت اطلاعات و فرهنگ برنامهی نظارت بر روی این نهادها را آغاز میکند و هر نهادی که جواز نداشته باشد و خودسر کار کند، بعد از هشدار دریافت جواز، مسدود خواهند شد.
برگزاری نمایشگاهها مدلینگ در گذشتهی افغانستان نیز ریشه دارد. در سال ۱۳۵۲ در وزارت امور زنان، سینما زینب، کانتینیتال و در شهرهای بامیان، هرات، جلالآباد، مزار، و قندهار نیز نمایش مد برگزار میشده است. اما به علت آغاز جنگها تا سال ۱۳۸۳ این کار به کلی از بین رفت. نمایش مدلینگ دوباره در سال ۱۳۸۳ از طریق یک نمایشگاه مد تلویزیونی در کابل از سر گرفته شد. از این سال به بعد هرازگاهی مدلهای تازهکار افغان بیشتر در کابل به صحنه میآیند.
منبع: روزنامه اطلاعات روز