تراژدی آزار جنسی شماری از دختران در کودکی

یاسمین، هشت ساله بود که برای نخستین بار آزار جنسی را تجربه کرد، پسر همسایه‌ی شان دست او را گرفته و به زمین خالی در پشت خانه‌ی شان برد و خود را به او نزدیک کرده بود، زمانی‌که می‌خواست به او نزدیک‌تر شود و کارش به تجاوز بکشد، گروهی از دختران همسایه به آن‌جا آمدند و این‌گونه او نجات یافت.

یاسمین از این واقعه نجات یافت و آن‌را با کسی بازگو نکرد، اما اثرات روحی آن تا کنون در ذهن وی باقی مانده است.

او می‌گوید، چون نمی‌دانست که می‌تواند به دلیل این قضیه به کسی شکایت کند سکوت کرد.

در کنار یاسمین، دختران دیگری نیز هستند که از تراژدی آزار جنسی در کودکی حکایت می‌کنند.

نرگس نیز از تجربه‌های آزار جنسی در کودکی می‌گوید.

او به یاد می‌آورد که از سوی یکی از هم‌بازی‌های پسر اش، به زور بوسیده شده و ضرب و شتم شده بود.

«مه داخل کوچه راه می‌رفتم، مر صدا کرد اما توجهی نکردم، بعدش آمد و دستم را گرفت، مرا به زور بوسید، وقتی مقاومت کردم، چند سیلی مرا زد، من جیغ کشیدم و مادرم را صدا زدم.»

او می‌گوید، وقتی جیغ کشید، پسر فرار کرد اما وقتی مادر و پدر او آمدند، جرات نکرد تا واقعیت را بگوید.

او دلیل این سکوت‌اش را چنین می‌گوید: «مه چیزی در مورد آزار جنسی نمی‌دانستم، فقط می‌فهمیدم نزدیک‌ شدن او به مه درست نیست.»

فاطمه نیز چون یاسمین تجربه‌ی آزار جنسی را در کودکی دارد.

او تجربه‌های دل‌خراش‌تری از آزارهای جنسی در کودکی دارد. فاطمه زمانی که ده‌ساله بود و خانواده‌اش در خانه‌یی آپارتمانی زندگی می‌کردند. مرد همسایه، به آزار جنسی وی می‌پرداخت.

او می‌گوید، زمانی از مکتب به خانه بر می‌گشت، پدر و مادر او سر کار بودند. مرد همسایه به واحد خانه‌ی آن‌ها می‌آمد و بدن او را لمس می‌کرد. او زمانی را به یاد می‌آورد که اگر پدرش نرسیده بود، به او تجاوز می‌شد.

زمانی‌که پدر فاطمه این وضعیت را دید به لت و کوب آن مرد پرداخت، اما پس از آن، هیچ‌زمانی در مورد این قضیه در خانه‌ی فاطمه صحبت نشد.

فاطمه می‌گوید، پس از آن واقعه همیشه خود را مقصر دانسته و حتی هیچ‌گاهی در خانه‌ی شان در مورد این موضوع صحبت نشد تا بداند که نظر خانواده‌اش در مورد این موضوع چیست و او در واقعات احتمالی بعدی چگونه باید عمل کند.

این در حالیست که در افغانستان، هیچ‌گونه آموزشی در مورد مسایل جنسی و یا نقاط خصوصی بدن برای کودکان داده نمی‌شود.

روزانه تعداد زیادی از زنان به دلیل متضرر شدن از آزار جنسی به روان‌شناس مراجعه می‌کنند.

وحید نورزاد، مسوول صحت‌روانی شفاخانه‌ی حوزه‌وی هرات می‌گوید، آزار جنسی چه در کودکی و چه در بزرگ‌سالی، اثرهای مخربی روی روان زنان و کودکان دارد.

او می‌افزاید، چالشی که سبب ادامه‌ی این آزارها می‌شود، این است که از سوی خانواده‌ها هیچ آگاهی در مورد آزار جنسی و نقاط خصوصی بدن به کودکان داده نمی‌شود.

به باور وی،عدم آگاهی خانواده‌ها و سهل‌انگاری آنان در این زمینه، سبب ادامه‌ی این روند می‌شود.

فعالان حقوق زن اما معتقد اند که باید طرحی برای آگاهی‌دهی به خانواده‌ها و کودکان در مورد تهدیدهای آزار جنسی و شناخت نقاط خصوصی بدن ایجاد شود.

فرشته یعقوبی، فعال حقوق زن در هرات می‌‌گوید، عدم آگاهی خانواده‌ها و کودکان از خطرهای آزار جنسی می‌تواند تعداد قربانیان را افزایش دهد.

به باور وی، باید طرحی ایجاد شود تا خانواده‌ها و کودکان از طریق رسانه‌ها، مکتب و دیگر مراکز آموزشی در مورد مسایل جنسی و نقاط خصوصی بدن انسان آگاهی یابند.

این در حالیست که هنوز هم سخن گفتن در مورد مسایل جنسی در جامعه‌ی افغانستانی تابو بوده و طرح و ایجاد قوانینی چون منع آزار و اذیت زنان و کودکان نیز تا کنون راه‌گشا نبوده است.

گزارشگر: سیمین صدف

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا