دختران در دوراهی حفظ بکارت و تن دادن به خواست همسر در دوران نامزدی
بکارت در جامعهی افغانستانی به معنای نوبودن و دست نخوردگی است و فرهنگ حاکم در جامعه از زن میخواهد تا زمان برگزاری مراسم ازدواج، آن را حفظ کند. شماری از زنان که در زمان نامزدی، میان دوراهی درخواست همسر برای برقراری رابطهی جنسی و خواست خانواده برای حفظ بکارت، رابطهی جنسی را انتخاب کرده اند، از مشکلات و پیامدهای آن میگویند.
شماری از دخترانی که نامزد هستند میگویند، پس از از دست دادن بکارت شان در زمان نامزدی، با چالشهای زیادی روبرو شده اند. شمار دیگری اما میگویند پس از رابطه با نامزد قبل از عروسی علاقهی نامزد خود را از دست داده اند.
مریم یک سال پیش نامزد شد، او در شش ماه نخست نامزدیاش اصرار داشت تا بکارت خود را تا شب عروسی حفظ کند، اما پس از مدتی در مقابل درخواست شوهر اش مقاومت کرده نتوانست.
او پس از برقراری رابطهی جنسی با همسرش بکارت خود را از دست داد و میگوید، این مسئله سبب شد تا رفتار نامزد اش از آن روز به بعد تغییر کند.
او میافزاید، دلیل تغییر رفتار نامزد اش را با چندین بار اصرار نمیداند اما میافزاید، نامزد اش دیگر مثل گذشته برای بودن با او مشتاق نیست.
مریم از وضع پیش آمده نگران است و میگوید، برای تن دادن به درخواست همسر اش از عرف خانوادگی اش سرپیچی کرد که آنهم منتج به بیعلاقهگی همسر اش نسبت به وی شد.
این اتفاق برای برخی از دختران سبب جدال میان خانواده و همسرشان شده است.
آرزو، یکی از این دختران است. او در زمان نامزدی ناخواسته وارد رابطه جنسی شد، این کار که بدون رضایت آرزو و اتفاقی رخ داده بود، سبب جنجال زیادی میان پدر و خانوادهی همسر اش شد.
خانوادهی آرزو پس از مدتی از این واقعه خبر شدند و جدال بزرگی میان دو خانواده به برپا شد.
آرزو میافزاید، پدرش پس از این که مطلع شد که وی بکارت خود را در شب نامزدی از دست داده است، به نامزد آرزو اتهام خیانت زد و جدال تا حدی بالا گرفت که نامزد اش تصمیم داشت تا آرزو را طلاق دهد. بالآخره تصمیم بر آن شد تا آرزو در روز پس از مراسم ازدواج خود، تکهی خونین را به زنان خویشاوند نشان دهد و به این ترتیب، او تکهی آغشته با خون دست خود را برای خویشاوندان نشان داد تا از سرزنش و یا اتهام پاک نبودن مبرا شود.
دختران دیگری نیز هستند که تجربههای مشابه با آرزو را دارند، آنان نیز میگویند، در میان دوراهی در خواست شوهران و عرف خانوادگی خود سرگردان بودند.
شفیقه که تجربهی مشابه با آرزو دارد میگوید در دوران نامزدی باردار شد و این باردار شدن با سرزنش اعضای خانواده اش همراه بود.
شفیقه میگوید، این اتفاق سبب اختلافات زیادی میان پدر و شوهرش شد و حرمتها میان آنها شکست. او اضافه میکند، بعد از این که چهار سال از ازدواج او میگذرد رابطهی پدر و همسر اش بهتر نشده است.
او میافزاید، خانوادهاش شوهرش را مجبور کردند تا در ظرف یکماه مراسم عروسی را برگزار کند و وسایل خانه را نیز فراهم کند و این سبب بروز اختلافات شد.
شیوارگی تن زن در جامعهی افغانستانی و حس مالکیت مردان نسبت به تن زن، سبب شده تا زمانی که مراسم ازدواج صورت نگرفته پدر در تلاش حفظ تسلط خود بر دختر باشد و مرد نیز در تلاش به ملکیت درآوردن تن زن باشد.
فعالان حقوق زن اما این وضعیت را ناشی از حاکم بودن عرف و عنعنات ناپسند در جامعهی افغانستانی میدانند.
حلیمه سلیمی مسوول شبکهی زنان افغان میگوید، این چنین قضایا در جامعهی افغانستانی کم نیستند و این، سبب شده تا زندگی شمار زیادی از زنان متزلزل شود.
خانم سلیمی میافزاید، این وضعیت ناشی از دیدگاه جنسیتی نسبت به زنان است که هر کدام از مردان (پدر و شوهر) در تلاش حفظ تسلط خود بر زن اند.
آگاهان امور اجتماعی نیز دیدگاه شیوارگی به تن زنان را مسبب ایجاد چنین وضعیتی میدانند.
سید عبدالله نایاب آگاه امور اجتماعی میگوید، فرهنگ خرافاتی یکی از مشکلات سد راه زنان است که این مشکل سبب ایجاد چالشهای جدی خانوادگی برای زنان میشود.
وی میافزاید، نگاه ابزاری به تن زن و تلاش برای تسلط بر آن میتواند حامل مشکلاتی زیادی برای نسل بعد زنان باشد؛ «در حالیکه تلاشها جریان دارد تا نگاه جنسیتی بر زنان برداشته شود.»
گزارشگر: سیمین صدف