ما باید نگران وضعیت زنان افغان باشیم!
سرزمین کوهستانی، جغرافیای افراط و تفریط، میعادگاه عروج و افول و نقطهی محصور به خشکی که با فغان گره خورده و با درد همزیستی یافته است.
پس از پایان آمدن حکومت طالبانی و سرکار آمدن دولت جدید، واژه دموکراسی با تاکید بر نقش زنان، هر روز به بهانههای مختلفی از زبانها شنیده میشود. این در حالی است که هزاران زن از فرط نابرابریهای اجتماعی و خانوادگی، خشونتهای جسمی و روحی، خاکستر وجود شان به بادها سپرده میشود و سرطانهای ظلم و خشونت آنها را به سوی طوفانهای خشونت و خودکشی سوق میدهد.
بعد از سالیان متمادی جنگ، هر سال به بهانههای مختلفی و نامهای مختلف، شعارهای را میشنویم، محافلی را میبینیم و مدت اندکی رسانه ها سر و صدابلند میکنند.
در این بین 25 نوامبر روزی جهانی محو خشونت علیه زنان است که بر اساس منشا تاریخی از خواهران میرابل که نمادی از مبارزه، تلاش، از خود گذشتگی و قربانی میباشد. خواهران میرابل به جهانیان نشان دادند که راه مبارزه دشوار و جان فرسا است. در کشور افغانستان که نا امن ترین کشور برای زنان است تجلیل از روز مرگ خواهران میرابل با پوشیدن شال نارنجی خلاصه میشود. در کشوری که محافل نمادین و شعارهای دهان پر کن و مرگ بر خشونت، حالت روتین را به خود گرفته است همه روزه زنان مورد خشونت قرار می گیرند.
سوال اینجاست که زنان رهبر این کشور با سخنرانی کردن و کنار سرکها شعار دادن به چیزی دست یافته اند؟ آیا با تجلیل کردنها توانستند میزان اندکی از خشونت بر علیه زنان را کاهش دهند؟ اصلا آیا خودشان مورد خشونت قرار نمیگیرند؟
کم نیستند زنانی که هر روز؛ بارها و بارها مورد آزار و اذیت قرار میگیرند و صدای خود را به خاطر عوامل مختلفی چون: ترس از خشونتهای پسین، ناآگاهی از حقوق شان، وابستگی اقتصادی، حفظ فرزندان، حفظ آبرو، وابستگی عاطفی، نداشتن اعتماد به نفس و تربیت فرهنگی در گلو خفه میکنند.
سالهاست که محققان در رابطه به میزان خودسوزی، خودکشی با دوا و تریاک، قتلها، جراحتها، لت کوبها، تجاوز، ازدواجهای اجباری و دهها نوع دیگر خشونت آمارهای وحشتناکی را ارائه کرده اند؛ اما تا چی حد این ارقام توانسته است میزان بلند خشونت را کاهش دهد؟
بیاییم به کمک همدیگر جدا از تمام برنامههای کلیشهای و شعارهای دهن پرکن به فکر راه و چاره باشیم. صدای خود را بلند کنیم و در عمل برای اجرای قوانینی برای مجازات عاملین خشونت اقدام نماییم. باید عاملین خشونت مورد روان کاوی قرار بگیرند تا از اقدام مجدد جلوگیری شود، باید حمایت قانونی و اجتماعی برای زنان که مورد خشونت قرار میگیرند صورت گیرد، دولت باید در خانههای امن به معالجهای روانی رایگان بپردازد تا آسیبهای روحی و روانی که بر افراد حادثه ایجاد گردیده، کمرنگ شود.
استراتیژی دولت افغانستان در کاهش میزان خشونت علیه زنان باید به سوی توسعهای اقتصادی، معارف، تضمین اجرای قوانین حیاتی موجود در مورد زنان، رعایت حق وزارت زنان، تقبیح خشونت علیه زنان توسط وزارت حج و اوقاف، ریشه کن نمودن تبعیض علیه زنان در محاکم و سارنوالی، تقویت کمسیون مستقل حقوق بشر و دهها راه حل دیگر که بجای مصارف بیجا و شعاری میتواند روی کار گیرد.
اگر به زن افغان در یک فرایند تاریخی فرصت داده شود تا مانند مردان دور از همهی قضاوتهای ارزشی از آموزش بهرهمند شود، وارد محیط کار شده و به استقلال مالی و روحی برسد و از همهای گزینههای که حق انسانیاش است استفاده نماید میتواند به بلنداهای موفقیت و پیروزی نایل آید.
منابع:
- رضایی، صدیقه. (1389). زنان افغانستان، مشارکت، توسعه انتشارات فرهنگ
- ماهنامه حقوق بشر افغانستان، ویژه نامه هشت مارچ، سال پنجم، شماره 11، دلو 1386
شکریه مشعل