عدم حمایت خانوادهها و ادامۀ ماجرای سوختن وساختن زن در خانۀ شوهر
سارهی 55 ساله، که زندگی مشترکاش عمری 40 ساله دارد، در تلاش است تا به هر نحوهی ممکن، زندگی مشترکاش را حفظ کند. با وجود این که ساره 15 سال از دیدن برادران و اقواماش محروم بود، دم نزد، چون خانوادهی وی، او را برای گرفتن طلاق و یا شکایت به دلیل خشونتهای خانوادگی، حمایت نکردند.
ساره برای گرفتن طلاق از شوهرش آماده بود اما عدم حمایت خانواده اش از او سبب شد تا فکر جدایی را از سرش بیرون کند.
او میگوید، شوهرش همیشه با او بدخلقی میکند و به بهانههای مختلف او را لت و کوب میکند، اما او چارهیی جز سوختن و ساختن ندارد.
ساره زمانی که صاحب دو فرزند بود، چندین بار با خانوادهاش در مورد جدایی از همسرش صحبت کرد اما هیچ یک از برادراناش حاضر به پذیرفتن او در خانهی شان نشدند.
ساره به دلیل نبود حمایتهای مالی خانواده اش نتوانست از همسرش طلاق بگیرد و هنوز هم با همسرش زندگی میکند و صاحب 7 فرزند شده است.
تنها ساره نیست که به دلیل عدم حمایت خانوادهاش نتوانسته تا از ظلم و ستم شوهرش رهایی یابد.
طاهره دختر دیگری است که از بدخلقی شوهرش به ستوه آمده اما به دلیل عدم حمایت خانوادهاش، راهی جز ادامهی زندگی با شوهرش ندارد.
9 سال از زندگی مشترک طاهره میگذرد و او در طول این 9 سال، با مشکلات زیادی با همسر اش دچار است.
او میگوید: «در طول 9 سال زندگی مشترک، شوهرم تمام پول خود را صرف مادر و خواهر خود میکند؛ من و بچههایم در بدترین حالات ممکن به سر میبریم.»
طاهره افزود که شوهرش بر علاوهی ندادن نفقه، او را لتو کوب میکند و هیچگاهی به عنوان همسر، به او احترامی قایل نشده است.
طاهر میگوید: «برای طلاق اقدام کردم اما خانواده مه گفتند که مرا با دو کودک نمیپذیرند و چون من هم استقلال مالی نداشتم، نمیتوانستم تنهایی زندگی کنم.»
از سویی هم پدر طاهره میگوید، به دلیل مشکلات مالی نمیتواند دختراش را با دو کودک بپذیرد.
او میافزاید، با ماهی دههزار افغانی معاش، از پس مخارج زندگی خانوادهی خود بر نمیآید چه رسد به این که مسوولیت زندگی طاهره را نیز قبول کند.
مسوولان در نهادهای حامی زنان اما عدم حمایت خانوادهها از زنان متضرر از خشونت را سبب تشدید خشونتها در برابر این زنان میدانند.
جمیله ناصری، مسوول ساحوی دفتر میدیکا در هرات میگوید، 85 درصد از زنانی که به این دفتر برای کمک مراجعه میکنند، قربانیان خشونت اند که خانوادههای شان آنان را حمایت نمیکنند.
او میافزاید، این رفتار خانوادهها سبب میشود تا خشونتها در برابر زنان تشدید شود.
«بسیاری از زنان از ناچاری و به دلیل وجود خشونتهای خانوادهگی دست به خودکشی و یا خودسوزی میزنند و زمانی که از آنها میپرسیم چرا این کار را کرده اند، میگویند، زندگی برای آنان تلخ شده بود و خانوادههای شان نیز حاضر به پذیرش آنان نبودند.»
مسوولان در ریاست امور زنان نیز میگویند، تعداد زنان بیسرنوشت که به این اداره مراجعه میکنند زیاد است.
سهیلا صبری، مسوول ارتباطات ریاست امور زنان، میگوید، ماهانه، یک تا دو مورد اینچنینی به ریاست امور زنان مراجعه میکنند.
او میافزاید، دلیل عدم حمایت خانوادهها از این دختران، فقر و یا عرف و عنعنات است.
به گفتهی خانم صبری: «این زنان به ریاست امور زنان برای ثبت قضایای خشونت مراجعه میکنند و میگویند که در صورتی که این خشونتها تداوم یابد، این پروندهها ثبت باشد تا عاملان دستگیر شوند.»
وی افزود، ریاست امور زنان در پی ایجاد سرپناهی برای زنان متضرر از خشونت است تا کار آن پروژهیی نباشد و بتواند تعداد بیشتری از زنان را تحت پوشش قرار دهد.
متلی در زبان فارسی و در فرهنگ شرقنشینان وجود دارد که میگوید، دختران با لباس سفید (لباس عروسی) به خانهی شوهر میروند و با لباس سفید (کفن) از این خانه بیرون میشوند. دیده شود که عملی کردن این متل از سوی خانوادهها چقدر قربانی خواهد گرفت.
گزارشگر: سیمین صدف