تغییرات اقلیمی و پیامدهای زیانبار آن برای زنان
استفادهی بیرویه از سوختهای فسیلی مانند زغال سنگ و نفت و افزایش گازهای گلخانهای به گرم شدن کرهی زمین انجامیده و پیامدهای فاجعهآمیزی در بر داشته است. سیلابها و توفانهایی با قدرت تخریب بالا، گرمای طاقتفرسا، خشکسالیهای پیدرپی و در کنار آن استفادهی نامناسب انسان از آب و منابع طبیعی سبب شده تا کارشناسان و سازمانهای بینالمللی زنگ خطر را به صدا در آورند.
نقش مردان در آسیبپذیری زنان
اخبار مربوط به خشم آشکار طبیعت از دستکاری خودخواهانهی انسان از سراسر دنیا به گوش میرسد. اما انتقام طبیعت با نابرابری جنسیتی نیز همراه است. تحقیقات مراکز پژوهشی و نهادهای بینالمللی نشان می دهد که زنان بیشتر از مردان بر اثر تغییرات اقلیمی آسیب میبینند. طرفه این که پژوهش مؤسسهی تحقیقات اقتصادی-اجتماعی در فرانکفورت دربارهی رفتار مصرفی زنان و مردان نشان داده است که مردان بیشتر از زنان به محیط زیست آسیب میرسانند و در ایجاد بحران اقلیمی نقش پررنگتری دارند.
برای مثال، مردان بیشتر از زنان از خودروی شخصی استفاده میکنند، بیشتر از زنان وسایل الکترونیکی را به کار میبرند و بیشتر از زنان گوشت میخورند. بنابراین، انرژی بیشتری مصرف میکنند. تولید گوشت، بهویژه گوشت گاو، مقدار زیادی گاز دیاکسید کربن منتشر میکند که در پدیدهی گرمایش گلخانه ای نقش دارد. برای تهیهی خوراک دام باید درختان را قطع کرد تا جا برای مزارع کشت علوفه فراهم شود. گاز متانی که گاوها از معدهی خود آزاد میکنند به محیط زیست آسیب میرساند.
صنعت نساجی و تولید پوشاک هم در آلودگی آب و خاک نقش دارد اما در این حوزه زنان بیش از مردان به محیط زیست صدمه میزنند.
تاثیر فرهنگ مردسالار و فقر بر آسیبپذیری زنان
در اجلاس سازمان ملل در ریو دو ژانیرو)۱۹۹۲) تصمیم گرفته شد که به رابطهی میان جنسیت و محیط زیست به عنوان یکی از مسائل اصلی بپردازند. از آن پس، این موضوع در کانون گفتگوهای سالانهی سازمانهای بینالمللی قرار گرفت.
شمار زیاد قربانیان زن سوانح طبیعی از قبیل سیل و توفان و خشکسالی در سالهای اخیر نشان داد که نگرانی در مورد آسیبپذیری زنان نابجا نبوده و نباید نابرابری جنسیتی را نادیده گرفت. در سونامی جنوب آسیا که در سال ۲۰۰۴ رخ داد تعداد قربانیان زن چهار برابر مردان بود. در گردباد سیدر که در سال ۲۰۰۷ در بنگلادش اتفاق افتاد ۸۰ درصد از قربانیان زنان و دختران بودند.
این تفاوتها تنها مختص کشورهای در حال توسعه نیست بلکه زنان در کشورهای پیشرفته و صنعتی نیز از اثرات مخرب تغییرات اقلیمی در امان نیستند. برای مثال، در گردباد کاترینا در آمریکا هم زنان بیشتر از مردان آسیب دیدند. در این کشورها اغلب عواملی مثل سن و فقر با جنسیت قربانیان پیوندی تنگاتنگ دارد. پیرزنهای تنها در فصل گرما بیشتر از پیرمردان از دنیا میروند زیرا بستگان پیرمردها معمولاً از آنها مراقبت میکنند و آنها در شرایط بحرانی تنها نیستند.
نیروی ویرانگر تغییرات اقلیمی، بهویژه در مناطق روستایی و در کشورهای در حال توسعه، چشمگیرتر است. در این مناطق بسیاری از زنان، برخلاف مردان، نمیتوانند شنا کنند و لباسهای سنتیای بر تن دارند که معمولاً بلند هستند یا مانع از حرکت سریع میشوند. در نتیجه، زنان نمیتوانند به موقع فرار کنند یا در هنگام سیل خود را نجات دهند.
همچنین در این مناطق هنگام وقوع حادثه، مردان بیرون از خانه یا در محل کار هستند و زنان در زمان وقوع حادثه باید همزمان برای نجات کودکان و اعضای سالمند خانواده تلاش کنند. این امر سبب میشود که برای نجات جانِ خود به اندازهی کافی وقت نداشته باشند.
در جوامع پدرسالار و در فرهنگهای جنسیتمحور آمار آسیبدیدگان و جانباختگان زن بالا است. در این جوامع، زنان اغلب جایگاه اجتماعی فرودست و قدرت سیاسی و اقتصادی کمتری دارند. در نتیجه، فقیرترند، بهاندازهی کافی به منابع اقتصادی دسترسی ندارند و از حق مالکیت اقتصادی بر این منابع بیبهرهاند. علاوه بر این، زنان باید در زمینهای کشاورزی کار کنند و به امور خانه نیز رسیدگی کنند. باید عوامل قومی، سنی و گرایشهای جنسی را نیز به این فهرست افزود.
خشکسالی و سیلابهای ناشی از تغییرات اقلیمی و شیوع بیماریهای واگیردار ناشی از آنها خطری است که زنان را مستقیماً تهدید میکند و بیش از بقیه به آنها آسیب میرساند زیرا در زمان خشکسالی زنان باید برای تهیهی آب راه طولانیتری را بپیمایند. معمولاً پس از بارندگیهای سیلآسا بیماری مالاریا شایع میشود و زنان در این شرایط باید از بیماران مراقبت کنند. در نتیجه، احتمال ابتلای آنها به این بیماری افزایش مییابد در هنگام سیلاب و بالا آمدن سطح آب دریا و شور شدن آب نوشیدنی احتمال زایمان زودرس و مرگ مادر و نوزاد افزایش مییابد.
یکی از دیگر عوامل آسیبزا سؤتغذیه است. مواد غذایی در پی خشکسالی یا نابودی مزارع بر اثر سیل،کمیاب میشود؛ در چنین شرایطی زنان اغلب با کمبود مواد غذایی بیشتری روبرو هستند.
کمآبیِ ناشی از خشکسالی سبب میشود که مردان برای کار به منطقهای دیگر مهاجرت کنند. در این صورت، معمولاً زنان در محل زندگی خود میمانند تا از سایر اعضای خانواده مراقبت کنند، بیآنکه امنیت مالی و شخصی داشته باشند. در این شرایط، دختران اغلب تحصیل را رها میکنند تا به مادران خود کمک کنند و این در حالی است که خطر تجاوز و خشونت زنان و دخترانی را که باید برای تهیهی آب مسیر طولانیتری را طی کنند بیش از پیش تهدید میکند.
برابری جنسیتیِ بیشتر، تولید دیاکسید کربنِ کمتر
با توجه به ساختارهای اجتماعی، سهم زنان در تولید گاز دیاکسید کربن کمتر از مردان است و زنان نقش کمتری در آلودگی هوا و تغییرات اقلیمی دارند. با وجود این، خطر تغییرات اقلیمی زنان را بیشتر تهدید میکند. چون زنان اغلب درآمدی کمتر از مردان دارند، کمتر از مردان از خودروی شخصی استفاده می کنند و، بنابراین، سهم آنها در تولید گازهای گلخانهای کمتر است. زنان معمولاً مسیرهای درونشهری را با دوچرخه یا پیاده طی میکنند یا از وسایل نقلیهی عمومی استفاده میکنند، در حالی که مردان ترجیح میدهند با خودروی شخصی به مقصد نهایی برسند.
در برنامهی «اهداف توسعهی پایدار» (یا همان سند ۲۰۳۰) سازمان ملل، امضاءکنندگان نسبت به انجام اقداماتی در جهت بهبود وضعیت اقلیمی و برابری جنسیتی متعهد شدهاند. برای مثال، باید دسترسی زنان به منابع اقتصادی افزایش یابد و بهرهمندی آنان از حقوق مالکیت تضمین شود. همچنین باید با وضع قوانین حمایتی، حقوق و دستمزد زنان شاغل در صنعت و زراعت دو برابر شود تا مشکل سوءتغذیه کاهش یابد. بهبود دسترسی زنان به فناوری، بهویژه فناوری اطلاعات و ارتباطات، از دیگر اهداف این برنامه است. فراهم شدن امکان تحصیل برای دختران و زنان، تضمین دسترسی آنها به آب سالم و امکانات بهداشتی و درمانی و تأمین امنیت زنان و کودکان از دیگر اهداف این برنامه است.
شبکهی زنان برای دفاع از خود
در ژوئن ۲۰۱۹ نشست تابستانی شورای حقوق بشر سازمان ملل برگزار شد. همچون سالهای گذشته موضوع اصلی گفتوگوها و گزارش کارگروهها و کمیسیونهای مختلف، زنان و تغییرات اقلیمی بود. یکی از موارد مطرحشده در این گزارشها دسترسی کمتر زنان، به علت موقعیت اقتصادی و اجتماعیشان، به اطلاعات و هشدارهای پیشگیرانه در مورد خطر وقوع سوانح طبیعی بود که سبب میشود شمار قربانیان زن بیش از مردان باشد. بنابراین، کارشناسان پیشنهاد کردند که شبکهای میان زنان و دختران تشکیل شود که دسترسی آنها به اطلاعات را تسهیل کند.
تلاش زنان برای نجات محیط زیست و بهبود شرایط خود
سرعت تخریب محیط زیست و پیامدهای خطرناک ناشی از آن سبب شده است که زنان پیشگام شوند و دنبال راه چارهای برای وضعیت نابسامان کنونی باشند. مشارکت گستردهی زنان در جنبشهای حمایت از محیط زیست را نمیتوان نادیده گرفت. تحقیق دانشگاه فنی کمنیتس در آلمان دربارهی ۱۳ شهر جهان نشان میدهد که تعداد زنان شرکتکننده در تظاهرات جنبش «جمعهها برای آینده» بیشتر از مردان است. در نخستین راهپیمایی که در ۱۵ مارس امسال در چند شهر جهان برگزار شد ۷۰ درصد از شرکت کنندگان زن بودند.
حتی دراین شرایط نیز زنان باید از موانعی عبور کنند که برخی از مردان بر سر راه آنها قرار میدهند. در حالی که دختر ۱۶ سالهای رهبری یک جنبش محیط زیستی را در دست گرفته و به کشورهای مختلف سفر میکند تا نگرانیِ همنسلان خود از آیندهی کرهی زمین را با دیگران در میان بگذارد، مردان محافظهکار بیش از همه با او مخالفت میکنند. البته مردان سیاستمدار لیبرال هم وقتی پای منافع اقتصادی به میان میآید، همان سازی را میزنند که مردان محافظه کار کوک کردهاند و چشم خود را بر زندگی نسلهای آینده میبندند.
منبع: ویبسایت آسو