فراموش‌شدگان بی‌سرنوشت؛ زنانی که جایی برای رفتن ندارند

هفت سال پیش، وقتی پدرش مینه را در بدل هفت‌صدهزار افغانی به عقد مردی ۵۱ ساله درآورد، او هرگز نمی‌دانست که شوهرش دو زن دیگر نیز دارد. زنانی که هر کدام سه-چهار فرزند داشتند و در نبود شوهرشان، مینه را مورد ضرب و شتم قرار می‌دادند.

هنوز سه ماه از عروسی مینه ۲۱ ساله و شوهر ۵۱ ساله‌اش نگذشته بود که خشونت و محدودیت علیه او شدت گرفت. پرتاپ پیاله‌هایی چای داغ، ضرب و شتم با سیم برق و چوب و اجبار قطع رابطه با خانواده‌ی پدرش، بخشی از خشونت‌ها بوده است.

دوونیم سال قبل وقتی مینه امیدش از ادامه‌ی زندگی مشترک قطع می‌شود، دست دو کودک خردسالش را می‌گیرد و از خانه‌ی شوهر به خانه‌ی پدر پناه می‌برد. زندگی مینه، داستان مشترک زنانی زیادی است که نه توانایی مبارزه و دادخواهی دارند و نه هم جایی در قوانین افغانستان.

زنان زیادی در افغانستان تحت تاثیر سنت‌زدگی و عرف‌های اجتماعی مردسالارانه سال‌ها بی‌سرنوشت می‌مانند و بلاتکلیف زندگی می‌کنند. طبق آمار کمیسیون حقوق بشر، روزانه به‌طور متوسط پنج تا ۱۰ زن بی‌سرنوشت شبیه مینه به این کمیسیون مراجعه می‌کنند.

براساس قانون مدنی افغانستان زنان بی‌سرنوشت حق جدایی از شوهران‌شان را دارند، اما بیش‌تر این زنان به‌دلیل بی‌سوادی، ناآگاهی از حقوق‌شان و عدم دسترسی به نهادهای عدلی و قضایی، تا آخر زندگی، تنها و بلاتکیلف می‌مانند.

سمیرا سادات، فعال اجتماعی می‌گوید که تعداد زنان بی‌خانمان کم نیست و بارها به آن‌ها برخورده و کمک‌هایش به‌دلیل نبود حمایت‌های دولتی به‌جایی نرسیده است.

یک‌ونیم سال پیش وقتی رقیه اولین فرزندش را در بامیان به‌دنیا آورد، مورد ضرب و شتم شدید اکبر، شوهرش قرار گرفت. البته کاسه‌کوزه شکستن‌های گاه و بی‌گاه و داد و فریادهای صبح و شام اکبر پس از عروسی‌شان آغاز می‌شود، اما پس از آن‌که می‌فهمد نوزاد، دختر است، بدرفتاری و خشونت با رقیه کار همیشگی‌اش می‌شود. سرانجام کار به‌جایی می‌کشد که رقیه برای فرار از مرگ، با دختر کوچکش به ‌خانه‌ی پدر پناه می‌برد.

«شوهر معتادم تمام پول و طلایم را گرفت و مصرف کرد. در خانه نان برای خوردن نداشتیم. حالا می‌گوید که نه طلاق می‌دهم و نه به خانه‌ام می‌آورم. حالا بلاتکلیف هستم و نمی‌دانم آینده‌ی من و دخترم چه خواهد شد».

براساس تحقیق کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان، در جریان ۹ ماه سال ۹۷، بیش یک‌هزار و ۵۰۰ زن بی‌سرنوشت برای دادخواهی به این کمیسیون مراجعه کرده‌اند. این زنان بیش‌تر در مناطقی زندگی می‌کنند که نسبتا امن است و میزان دسترسی‌شان به نهادهای حقوق بشری و به‌ویژه کمیسیون حقوق بشر نسبت به دیگر مناطق افغانستان بیش‌تر فراهم است.

سهیلا ده سال می‌شود که عروسی کرده، اما در خانواده‌ی والدینش زندگی می‌کند. شوهرش هشت سال پیش بدون این‌که آدرس و نشانی از خود به‌جا گذارد، او را ترک کرده است. او دو سال با خشونت‌های شوهرش زندگی کرده و حالا مجبور است سال‌های نامعلومی تنها زندگی کند و انتظار بکشد تا شاید طلاقش را بگیرد.

«همسایه‌ها می‌گویند که او به استرالیا رفته است. از او هیچ نشان و آدرسی ندارم. خانواده‌اش هم حاضر نمی‌شود که آدرس یا شماره تماسش را برایم بدهد.»

بر پایه تحقیق کمیسیون حقوق بشر، بی‌سرنوشتی زنان رابطه‌ی مستقیم با اعتیاد شوهران، چندهمسری شوهران، غیبت شوهران، عدم پرداخت نفقه، ازدواج‌های اجباری و زیر سن، فرار از منزل و عرف و سنت‌های دست‌وپاگیر اجتماعی دارد.

بخشی از این زنان که کس و کاری ندارند، به‌دلیل نبود حمایت‌های دولتی و اجتماعی، روی جاده‌ها می‌مانند و همه‌روزه خشونت‌های بدتری تجربه می‌کنند.

سمیرا سادات، فعال اجتماعی می‌گوید که تعداد این زنان بی‌خانمان کم نیست و بارها به آن‌ها برخورده و کمک‌هایش هم به‌جایی نرسیده است.

«خریدها را داخل موتر ماندم که چشمم افتاد به گوشه‌ی خیابان. زنی تلوتلوخوران نقش زمین شد. رفتم به کمکش. نامش را فاطمه گفت. از ایران آمده بود تا خارج‌ برود. به نزدیک‌ترین حوزه پولیس انتقالش دادیم.»

خانم سادات می گوید که حوزه پولیس از تحویل گرفتن این زن بی‌خانمان خودداری می‌کرده و پس از بارها تماس به‌مقام‌های ارشد وزارت داخله، حوزه پولیس مجبور شده، زن را تحویل بگیرد.

«با هزار جنجال زن را تحویل پولیس دادیم و با دوستم به سمت خانه آمدیم. در راه به وحشتی که در این شهر جریان دارد، فکر ‌کردیم. به زنانی که این‌چنین روی خیابان می‌مانند و هیچ دستی نیست که آنان را یاری کند. به‌راستی این‌جا کجاست و چه‌کسی پاسخ‌گوست؟»

لیلا حیدری، فعال اجتماعی می‌گوید هرازگاهی افرادی به او مراجعه می‌کنند و از وجود زنان بی‌خانمان خبر می‌دهند. او روزی دختر بی‌خانمانی را به‌نام لیلما از روی جاده پیدا می‌کند. لیلما مورد خشونت شدید فیزیکی و روانی قرار گرفته بود: «مشکل دماغی پیدا کرده بود و مورد تجاوز خشونت‌بار مکرر قرار گرفته بود. او بیش‌تر می‌گفت که از سوی پولیس و دست‌فروش‌ها مورد تجاوز قرار گرفته است.»

دولت افغانستان برای زنان بی‌خانمان و بدون سرنوشت جای و مکانی برای نگهداری و حمایت از آن‌ها ندارد. در سراسر افغانستان تنها ۲۷ خانه امن فعالیت دارد که با کمک مستقیم کشورهای خارجی ساخته شده و یا حمایت مالی می‌شود. حالا در حدود ۸۰۰ زن در خانه‌های امن نگهداری می‌شود. خانه‌های امن تنها معدودی از زنانی را که مورد خشونت قرار گرفته و یا در معرض خطر جدی باشند، برای مدتی نگهداری می‌کند.

براساس «مقرره مراکز حمایوی زنان» یا خانه‌های امن، وزارت امور زنان مسئولیت دارد تا برای حمایت و تأمین مصئونیت زنانی که مورد خشونت قرار گرفته و یا در معرض خشونت و خطر باشند در تمام ولایت‌های کشور، خانه ‌امن بسازد. این وزارت اما تا هنوز هیچ خانه امنی نساخته است. رویا دادرس، سخن‌گوی وزارت امور زنان می‌گوید که به‌دلیل نبود بودجه تا هنوز نتوانتسه‌اند خانه‌‌ی امن دولتی بسازند.

خانم حیدری می‌گوید وقتی برای یافتن سرپناهی برای زنان و دختران بی‌خانمان به کمیسیون حقوق بشر، وزارت کار و امور اجتماعی و یا آسایشگاه بیماران روانی (مرستون) مراجعه کرده، موانعی را سر راه او قرار داده‌اند که در نهایت این زنان سرپناهی نیافته‌اند.

«می‌گویند عملا جان‌شان باید در خطر باشد، خودشان از کسی شاکی باشند. سرپرست و شناس‌نامه داشته باشند تا برای‌شان جای داده شود. افراد بی‌خانمانی که من گاها با آن‌ها مواجه می‌شوم، نه شناس‌نامه دارند و نه فامیل و آشنایی. به‌دلیل همین موانع، این زنان جایی نمی‌یابند و روی جاده می‌مانند».

زنان بی‌خانمان هنوز راه دوری در پیش دارند تا دست‌کم صاحب سرپناهی شوند. سخن‌گوی وزارت امور زنان می‌گوید که به‌تازگی طرح ساخت چهار مرکز را در چهار حوزه‌ی کشور برای نگهداری زنان قربانی خشونت، زنان بی‌جاشده، زنان بی‌پناه یا زنانی که خانواده‌های خود را از دست داده‌اند به ریاست‌جمهوری سپرده‌اند: «یک مقدار زمین و بودجه برای ساخت خانه‌های امن دولتی یا خانه‌ی امید، به‌دست آورده‌ایم.»

فعالان اجتماعی می‌گویند که زنان بی‌خانمان افغانستان که شمارشان رو به افزایش است در معرض خشونت‌های جدی و تجاوز جنسی قرار دارند. آن‌ها از دولت و به‌ویژه مردم می‌خواهند که با راه‌اندازی کمپین و جمع‌آوری کمک و ساخت آسایشگاه، دست این زنان را بگیرند.

زنان بی‌سرنوشت و بی‌خانمان در قوانین افغانستان تعریف حقوقی روشنی ندارد و به همین دلیل دولت نه برنامه‌ای برای رسیدگی به مشکلات آن‌ها دارد و نه هم خدماتی ارایه می‌کند.

لیلا حیدری، فعال اجتماعی از مردم می‌خواهد با راه‌اندازی کمپین و جمع‌آوری کمک و ساخت آسایشگاه، دست زنان بی‌خانمان را بگیرند.

مینه وقتی برای حفظ جان خود و دختران کوچک‌اش خانه‌ی شوهر را ترک کرد از پدرش یک خواهش داشت که او را دوباره به خانه شوهر برنگرداند. شوهر مینه کودکانش را پس از گذشت سه ماه، از او می‌گیرد و حالا بدون این که او را طلاق بدهد در خانه پدرش رها کرده است.

«پدرم نیز با من بدرفتاری می‌کند. می‌گوید شوهر بی‌غیرتت کجاست. اگر برایت نان داده نمی‌تواند باید طلاق‌ات بدهد. از این وضعیت خسته شده‌ام».

منبع: روزنامه‌ اطلاعات روز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا