محرومیت از ازدواج، درد مضاعف زنان دارای معلولیت
ترحم و تبعیض درد مشترک تمام افراد دارای معلولیت هم از زن و مرد است، شانس ازدواج اما محرومیتی است که تنها زنان معلول را آزار میدهد.
شماری از زنان دارای معلولیت، از نبود فرصتها برای ازدواج و تشکیل زندگی مشترک سخن میگویند.
برخی از این زنان میگویند، به دلیل معلولیت شان، شانس ازدواج را از دست داده اند.
مریم دختر 28 سالهیی است که میگوید، در طول عمرش، هیچگاهی شانس ازدواج برای او میسر نشده است.
او که از ناحیهی پای معلول است، میافزاید؛ تاکنون شانس آغاز زندگی مشترک را پیدا نکرده است.
مادر مریم میگوید، دخترش به دلیل معلولیت نتوانسته شانس ازدواج بدست آورد و این برایش غمانگیز است.
خواهر بزرگتر مریم نیز از ناحیهی پای معلول بوده است، او نیز هیچ شانسی برای ازدواج نیافت و در چهل سالگی وفات کرد.
آتنا نیز سرنوشت مشابهی دارد.
وی 37 سال عمر دارد و از ناحیهی دست معلول است. او در زمان جنگهای پیدرپی در افغانستان یک دست خود را از دست داد.
آتنا میگوید، قبل از این که از ناحیهی دستاش آسیب ببیند، با این که دختر نوجوانی بود، خواستگاران زیادی داشت اما پس از این که دست اش را از دست داد هیچ شانسی برای ازدواج نیافت.
او از دید ترحمآمیز مردم نیز در مورد خودش شاکی است و میگوید: «به سبب این که دستم آسیب دیده و شانس ازدواج نیافته ام، مردم مرا بیچاره فرض میکنند.»
آگاهان امور اجتماعی اما این چالش را ناشی از نگاه جنسیتی به زنان عنوان میکنند.
عصمتالله جعفری، دانشآموختهی رشتهی جامعهشناسی دانشگاه هرات میگوید: «چون در جامعهی افغانستان، در فرایند ازدواج به زن به عنوان کالای جنسی دیده میشود از این لحاظ سعی میشود بهترین کالا انتخاب شود چون دیدگاه، دیدگاه کالا محور است، در حالیکه به مرد به عنوان عامل جنسی دیده میشود.»
وی به تحقیقی از سوی دانشجویان رشتهی جامعه شناسی در رابطه با چالشهای سد راه معلولان اشاره میکند که نشان میدهد، افراد دارای معلولیت به ویژه زنان، برای ازدواج فرصتهای کمتری دارند.
آقای جعفری به این باور است که مرد معلول یک حقارت معلولیت را تجربه میکند در حالیکه زن معلول هم حقارت معلول بودن و هم زن بودن را تحمل میکند.
به باور این کارشناس امور اجتماعی، چون به مردان به عنوان عامل جنسی دیده میشود، کمتر به این چالش بر میخورند.
وی دیدگاه زیباییشناسی نسبت به زنان را عامل دیگر این چالش میداند.
گزاشگر: سیمین صدف