چادری معرف بیهویتی
برند «چادری دیزاین» از زمانی که افتتاح شد، واکنشهای زیادی خلق کرد. این واکنشها به طور مجموعی از طرف دو جناح سنتی و مدرن به وجود آمد. سنتباوران نمایشگاه «چادری مقابل لنگی یا صلح مقابل جنگ» را توهین به ارزشهای سنتی و دینی خواندند و مدرنها آن را در آستانهی گفتوگوهای صلح، خوشآمدی به طالب و ترویج این پوشش مورد قبول آنان. من اما در این نوشته به عنوان زنی که انواع مختلف پوشش از جمله چادری را تجربه کردهام میخواهم از جایگاه دیگری به این موضوع ببینم و بحث داشته باشم.
قبل از نوشتن این متن، برای روشن شدن هرچه بیشتر موضوع و جلوگیری از غلطفهمی خودم، صفحهی فیسبوک خانم فرخنده زهرا نادری، طراح این برند لباس را به دقت بررسی کردم و پستهای فیسبوکیشان در دفاع از این طرح را خواندم و مصاحبهیشان با برنامهی «با هم» در «کانال جدید» دیدم و به برداشتی که داشتم بیشتر معتقد شدم. برداشت من از نوشتهها و آنچه ایشان در دفاع از این طرح ارائه دادند، این است که خانم نادری بیشتر از اینکه به باور برخیها به پوشش مذهبی یا حجاب توهین کرده باشد و یا این پوشش و فرهنگ غیر را ترویج کرده باشد، خواسته است با راهاندازی یک طرح جنجالی حداقل در عرصه هنر در صحنه باشد و دیده شود.
توضیح خانم نادری از کارش بسیار سردرگم و مبهم است و مخاطب در اخیر نمیداند هدف اصلی او بالاخره چی بوده است. به گونهی مثال: خانم نادری در یک قسمت از نوشتهاش در روزنامهی راه مدنیت در مقابل «مدرنها» میایستد و آنان را به «عدم رعایت فرهنگ افغانستان» متهم میکند حال آنکه در مصاحبهی ویدیوییاش چادری را جز فرهنگ افغانستان نمیداند. موضوع مهمتر اسم نمایشگاهی است که او کالای تولیدیاش را در آن به نمایش گذاشته است. ایشان برای «چادری مقابل لنگی» مترادف «صلح مقابل جنگ» را به کار بردهاند؛ برداشتی که از این اسم میشود، چادری یعنی صلح و لنگی یعنی جنگ. گرچه خانم نادری در یک قسمت مصاحبهاش در توجیه انتخاب این اسم میگوید که چون زنان هیچ گاهی آغازکننده جنگ نبودهاند و یا در جنگ شامل نبودهاند چادری را به عنوان یک کلیشه، نماد صلح انتخاب کرده است اما همچنان در ادامه میگوید که به لنگی احترام دارد چون حتا پدر ایشان نیز لنگی برسر میکند، که این خود نیز نشانی از سردرگمی دیگر ایشان است. اما سوال دیگر اینجا است که چرا باید «چادری» معرف زن در بیان صلحخواهی او باشد و چرا لنگی نماد جنگ انتخاب شود و در اخیر چرا زن در مقابل مرد قرار داده شود؟ اگر ایشان به چنین باوری نیستند، تمامی برداشتها از کارشان به همین معنا است.
قسمت دیگری که باز هم سردرگمی این کنشگر را بیان میکند، شعارهایشان است. خانم نادری در بلبوردهایی که در سطح شهر برای تبلیغ «چادری دیزاین» نصب کرده است، شعارِ «هنر مقاومت» را به کار برده است. خانم نادری در زمان مبارزات انتخابات پارلمانی که کاندیدا بود نیز شعار «چادری دریچه قدرت» را روی عکس زنان چادریپوش استفاده کرده بود که البته خودشان در مصاحبهاش آن را نخستین کار هنریاش توصیف میکند. اما سوال این است که چادری را چگونه میتوانیم هنر مقاومت یا دریچه قدرت بنامیم، در صورتی که چادری سبب انکار هویت فردی یک زن میشود؟ زنی که تن به چادری و انکار هویتش میدهد چگونه میتوانیم آن را مقاومتگر و قدرتمند بخوانیم؟
در اینجا میخواهم چند جمله از قسمتی از مصاحبهیشان را که در ادامه نقدشان بر بیکار خواندن خانمهای خانه در مصاحبه ویدیوییاش بود، نقل کنم: «چون که حکومت کار آنان (زنان) را داخل تعریف کار دولتی نکرده است و زمینههای بهتر را نداده و به آنها حتا در زندهگی ابتداییشان حق سیاسی را نداده که زندهگی ابتدایی خود ره جز بحثهای سیاسی ببینند، مه در یک بخش سوژههایم ای ره داشتم.» این جمله مبهم است و معنای مشخص ندارد؛ بیشتر موضعگیریهای خانم نادری مبهم و گیجکننده است.
به هر حال، بنا بر گفته خود خانم نادری که با استفاده از حق شهروندیاش دست به چنین کاری زده است، یا اگر برای سرگرمی هم باشد، وقتی ما زیر نام نمادی مثل چادری دست به تولید میزنیم، باید در قبال نتیجهاش مسوولیتپذیر نیز باشیم. به احتمال زیاد خانم نادری هرگز مجبور نشده استمانند من و میلیونها زن دیگر در تابستان گرم بالای ۳۵ درجه چادری به سر کند، بیرون برود و رنج این «دریچه قدرت» را بکشد. خانم نادری شاید شنیده باشد که در کنار یک تعداد زنانی که چادری در اوایل بالایشان تحمیل شده است و حالا به عنوان یک پوشش یا حجاب سنتی از آن استفاده میکنند، دزدان، اختطافگران و خلافکاران نیز از این پوشش به خاطر پنهان ماندن هویتشان استفاده میکنند و اگر خانم نادری در خلای معلومات در مورد جامعهی افغانستان زندهگی میکند، حتماً در اخبار دیده است که تروریستان با استفاده از چادری چه جنایات وحشتناکی را مرتکب شدهاند و تعداد زیادشان با همین پوشش بازداشت شدهاند. چون چادری به دزد، راهزن، تروریست و همه یک هویت میدهد و آن هویت «بیهویتی» است. چادری نماد ظلم، نادیده گرفتن، تصاحب و کنترل، انکار هویت فردی و هیچانگاری زن است. من به عنوان یک زن از خانم نادری جداً تقاضا میکنم بلبوردهای تبلیغ برای چادری را از سطح شهر بردارد و برای چادری شأن مثبت قایل نشود.