فریادهای خاموش در دهانهی ارگ؛ زنان معترض چه میخواهند؟
نیمهشب یکشنبه، مردمان زیادی منتظر اعلان نتایج انتخاباتیاند که قرار است نمایندهگان را تا پنج سال دیگر، به خانهی ملت بفرستد. برای آرزو صافی اما، خبرهای خوشی از راه میرسد، او در لیست برندهگان حضور دارد. این خبر برای بانویی که در سراسر قندهار به کمپین پرداخته، مسرتبخش است. نتایج انتخابات اما، برای نهایی شدن به کمیسیون ولایتی شکایات انتخاباتی میرود. پس از گذشت چند روز، گوشیاش زنگ میخورد. باورش نمیشود، «پای یک لک دالر در میان است».
دیری است که آرزو صافی و جمعی از زنان معترض در کابل گرد آمدهاند و برای به دست آوردن حقشان دادخواهی میکنند. آنان سه ماه پیش در جلو درب ارگ ریاست جمهوری واقع در چهارراهی سالم ایزدیار (زنبق) خیمه تحصن برپا کردهاند. روزها از برپایی این خیمه میگذرد، اما عابران بیتوجه از کنار خیمه رد میشوند.
به گفتهی خودش، پیش از اعلان نتایج نهایی، «موضوع پول» برای آرزو صافی «مطرح» میشود، «یکصد هزار دالر امریکایی» برای کسب یک چوکی در «خانهی ملت». آرزو اعتراض میکند، اما درخواست پول همچنان پابرجا است. تنها دو ساعت برای اعلام نتیجهی نهایی مانده است. درخواست پول تغییر نمیکند، اما کمتر میشود؛ ۶۰ هزار دالر امریکایی. جواب آرزو صافی همچنان منفی است.
به روایت بانو صافی، برای وی از سوی عدهای گفته شده بود که در انتخابات برنده است و پولش را حیف «کمیشنکاران» نکند. او نیز بر موضع خود پافشاری دارد و از دادن پول سر باز میزند. در آخرین لحظات، هنگامی که درخواستکننده میفهمد پول به دست نمیآید، برای آرزو صافی ناکامی آرزو میکند؛ آرزویی که بر آورده شد و پای آرزو صافی را به درب ارگ ریاست جمهوری و خیمه تحصن کشید.
پس از گذشت دو ساعت، پیامی از طریق واتساپ دریافت میکند. لیستی از سوی همان فرد برایش فرستاد شده که اسم وی در آن درج نیست. چند دقیقه منتظر میماند، اما متردّد میشود و تلویزیون را روشن میکند. باورش نمیشود، لیست نهایی اعلان شده و نامش نیست. آرزو سراسیمه با اطرافیانش تماس میگیرد، اما جواب یکسان است. او فردای همان روز لیست رسمی را در سایت کمیسیون میبیند و میداند که قرار نیست به مجلس نمایندهگان برود.
آرزو میبیند که آرای او تغییر نکرده است. وی سند ابلاغیهاش را به کمیسیون شکایات میبرد، اما مسوولان میگویند که آرا توسط کمیسیون انتخابات تطبیق نشده است و وی باید به آنجا مراجعه کند. آرزو برای پیگیری به کمیسیون انتخابات میرود، اما جواب منفی است. او مجبور میشود که به لویسارنوالی مراجعه کند، اما تلاشهایش همچنان بینتیجه است. مسوولان در آنجا برایش میگویند که کمیسیون شکایات انتخاباتی خود محکمه است و آنان نمیتوانند در نتایج آنان تغییرات بیاورند.
آرزو منتظر نمیماند و با جمعی دیگر، خیمه تحصن برپا میکند. او و دیگر معترضان حتا ماه رمضان را نیز در خیمهی تحصن به سر میبرند. ناامنی، طوفان و بارانها از دغدغههایی است که آرزو و معترضان با آنها مواجه شدند، اما آنان در برابر سختیها مقاومت میکنند. در همان روزها، خبرنگاران زیادی به ساحه میآیند و جویای وضعیت میشوند، اما دادخواهی همچنان بینتیجه است. آرزو و بقیه معترضان راهکارشان را تغییر میدهند، اینبار او و ۱۱ خانم معترض، اعتصاب غذایی میکنند.
در یکی از شبها، مشاور امنیت ملی به آنجا مراجعه میکند و پس از وعدههایی، از آنان میخواهد که اعتصابشان را به پایان برسانند. آرزو و دیگر معترضان اعتصابشان را به پایان میرسانند، اما روزها میگذرد و هیچ خبری از راه نمیرسد. حتا ملاقات آنان با رییس جمهور نیز تنظیم شده بود، اما آرزو میگوید که پیش از رسیدن به رییس جمهور، این ملاقاتشان به یکبارهگی لغو شد.
پس از چند روز، آرزو و سه خانم معترض دیگر، لبهایشان را میدوزند. با گذشت زمان، وضعیت صحی معترضان وخیمتر میشود. در این میان، وضعیت آرزو صافی بدتر از همه است. وی بیهوش میشود و پس از مدتی، خودش را در بستر شفاخانه مییابد. برایش گفته میشود که در نزدیک خیمه انتحاری شده است. او دوباره به سمت خیمه میآید، اما به سختی وارد ساحه میشود.
چند لحظه بعد، شمار زیادی پولیس وارد ساحه میشوند و خیمه آنان را بر میدارند. آرزو میگوید که آنان توسط پولیس لتوکوب و ذریعهی موتر آبپاش متفرق ساخته شدهاند. او میگوید که دوخت لبهایشان با خشونت باز شده است. او میگوید که جنجالهای آنان تا صبح ادامه داشت و حتا لباسهای تعدادی از معترضان «پاره» شده است.
هرچند، سخنگوی وزارت داخله، لتوکوب معترضان را رد میکند، اما آرزو صبح همان روز، تصاویری از لتوکوبش را در رسانههای اجتماعی نشر کرد. پس از گذشت چند روز، آرزو و جمعی از معترضان در روبهروی «هوتل کابلاستار» جمع میشوند تا با رسانهها صحبت کنند، اما آنان از ساحه دور ساخته میشوند. وی اکنون در یکی از خانهها با معترضان به دادخواهی میپردازد.
مسوولان کمیسیون شکایات انتخاباتی بدون گفتن هیچ حرف اضافی، فیصله کمیسیون در مورد ولایات را «نهایی» میدانند. آرزو اما، همچنان به شنیدن صدای خود و بقیه معترضان، آرزومند است، حتا اگر به کرسی مجلس نمایندهگان نینجامد. او میگوید که شاید یک پاسخ قانعکننده برای آنان کافی باشد، پاسخی که همچنان دریافت نشده است.
منبع: هشت صبح