“انگشترم را فروختم تا برای عروسم عیدی بخرم”
تهیهی “عیدی و افطاری” برای نوعروسان، از فرهنگهای دیرینهی مردم افغانستان است. در طول سالیان سال، مردم در افغانستان با وضعیت اقتصادی متفاوت این رسم را به جا میآورند. در برخی موارد اما تجملاتی بودن این رسم، سبب اختلافاتی میان خانوادهها شده است.
شماری از خانوادهها از وجود این فرهنگ شاکی اند و میگویند این مصارف گزاف، هزینهی زیادی روی دست آنها میگذارد.
مریم همراه با کولهباری از وسایلی که تازه خریده است، به یکی از گلسازیهای شهر میرود. او قرار است این وسایل را به گلساز بدهد تا برای بردن به خانهی عروساش آماده شود.
او میگوید یک سال از نامزدی پسر اش میگذرد و با وجود این که وضعیت مالی خوبی ندارد، از سوی خانوادهی عروساش مجبور به خرید عیدی و افطاری شده است.
او میگوید، مجبور شده برای پرداخت هزینههای عیدی عروساش انگشترش را بفروشد.
مریم از وجود این رسم شکایت دارد و میگوید باید خانوادهها در حد توان از داماد شان توقع داشته باشند.
فرزاد پسر مریم نیز این رسم را مانعی سد راه جوانان مجرد برای ازدواج میداند.
او میگوید: «بعضی وقتها وقتی این مراسم و مصرفها را میبینم، از این که نامزد شدم، پشیمان میشم.»
شماری دیگر از جوانان نیز میگویند، سختگیری در رسم و عنعناتی چون عیدی بردن سبب شده تا سن ازدواج بالا برود.
محمد 27 سال سن دارد. او میگوید، به دلیل این رسم و عنعنات تا کنون جرات نکرده است برای ازدواج اقدام کند.
با این حال شماری از دختران میگویند، چشموهمچشمیها سبب شده تا توقع آنان از نامزدان شان بالا برود.
نسیمه دو سال از نامزدی اش میگذرد، او میگوید، خودش میل چندانی به اجرایی شدن این رسم و رواجها ندارد، اما بخاطر حرف دیگران از نامزد اش خواسته تا این رسم را به جای آورد.
نسیمه میافزاید: «عیدی و افطاری برای من خیلی مهم نیست، اما چون برای دخترای قومی ما عیدی میارن، اگه به من نیارن باز طعنه میدن.»
آگاهان امور اجتماعی اما، تجملگرایی را ناشی از نظام سرمایهداری و افزایش رقابتها میان خانوادهها عنوان میکنند.
عصمتالله جعفری، آگاه امور اجتماعی میگوید، این چشموهمچشمیها پیامدهای منفی اقتصادی و اجتماعی را در پی دارد.
وی میافزاید، فشارهای اقتصادی میتواند آمار فقر و حتی جرایم جنایی را افزایش دهد.
گزارشگر: سیمین صدف