مهسا قربانی و آگاهیدهی از خطرات مهاجرت
مهاجرت یکی از پدیدههای چالشزاست که بیشتر به دلیل فقر و ناامنی به وجود میآید، از آنجایی که مردم افغانستان نیز به دلیل جنگهای داخلی در کشور، با این پدیده آشنا اند، با مهسا قربانی زنی که از سالها به این سو، برای آگاهیدهی از خطرات مهاجرت برای جوانان کار میکند، گفتگویی ترتیب دادم.
پرسش: مهاجرتهای غیر قانونی چه مشکلاتی را برای زنان به همراه دارد؟
پاسخ: بدون شک مهاجرت نه تنها تاثیر نامیمونی بر زنان دارد، بلکه همهی شهروندان از پیامدهای بد آن متاثر میشوند. از سوی دیگر ضربهیی در بدنهی آیندهی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و سایر زمینههای رشد در کشور وارد میکند.
چون زنان نسبت به مردها از لحاظ روحی و جسمی حساستر اند؛ بدون شک تاثیرات منفی را روی زمینههای تحصیلی و اجتماعی زندگی زنان دارد. زنان چه مهاجرت کنند و چه مهاجر داشته باشند، از این وضعیت متاثر میشوند.
این که یک زن خودش در معرض دشواریهای مهاجرت قرار گیرد، از مشکلات راههای قاچاقی و غیرقاچاقی گرفته تا زندگی در جغرافیایی که مربوط خودش نیست را تجربهی تلخی در زندگی شان میدانند که روند تربيتی و زندگی خانوادگی او را متزلزل میکند.
از صحبت با زنانی که تجربهی مهاجرت داشته اند، متوجه میشویم که مهاجرت هیچ تاثیر مثبتی در زندگی شان نداشته و برعکس به مشکلاتشان افزوده است.
پرسش: برنامههای آگاهیدهی شما از خطرات مهاجرت در کدام ولایات اجرا میشود؟
پاسخ: این نهاد برعلاوهی کابل و ولایات همجوار، برنامهی آگاهیدهی در قالب مشخص و موثر را در ولایات شمال نیز در نظر دارد. از آنجایی که همه میدانیم جنگ و ناامنی در کنار سایر ملحوظات اجتماعی بیشتر از هر جای دیگر، شمال کشور را تحت شعاع قرار داده است، گراف مهاجرتهای فردی و خانوادگی در مناطق یاد شده رو به صعود است. بنابر این ما به دنبال راهکارهایی هستیم که بتوانیم بدیل خروج هموطنان، به ویژه قشر جوان و زنان را جستجو و ارائه کنیم.
این نهاد هم اکنون در ولایتهای کابل، پروان، کاپیسا، بامیان، مزار شریف، جوزجان، سرپل، فاریاب و سمنگان فعالیت دارد و تلاش برای زمینهسازی و راهاندازی برنامههای سایر مناطق نیز جریان دارد.
پرسش: چه عواملی سبب مهاجرت میشود؟
پاسخ: موضوع مهاجرت مردم افغانستان پدیدهی تازهی نیست و از شروع جنگهای داخلی و مداخلات سایر کشورها مهاجرت شهروندان کشور، آغاز شد که پا بهپای تحولات خوب و بد کشور هنوز هم ادامه دارد.
همانطور که میدانیم با سقوط حکومت طالبان؛ عدهی که سالهای دراز عمرشان را در غربت و مهاجرت بهسر برده بودند، امید تازهی در اندیشهی شان نفس کشید و در آرزوی زندگی بهتر به وطن بازگشتند. این روند به خوبی تمام طی میشد، اما دیری نگذشت که مهاجرتها به شکل گستردهتری آغاز شد و همه به امید بهترشدن اوضاع زندگیشان فرار را بر قرار ترجیح دادند.
عوامل عمدهی مهاجرت:
جنگ و ناامنی:
جنگ پدیدهی شومیست که در هر مقطعی از تاریخ و در هر جای از این سیاره، زهر خودش را پاشیده و اثرات منفی زیادی را بهبار آورده است که افغانستان نیز از این امر مستثنی نبوده، بلکه یکی از مراکز عمدهی چالشهای جنگی به شمار میرود.
بدون شک در محیطی که جنگ حاکم باشد، انتظار آرامش را کاهش میدهد، فقر را بر ثروت و ناامیدی را بر امید غالب می کند. اینجاست که دلگرمیها برای بودن در همچون مناطقی را به سردی میکشاند.
فقر اقتصادی:
دیگر از مشکلاتی که منجر به عدم تعادل در زندگی افغانها میشود، نبود فرصتهای مناسب شغلی است که اتباع این کشور را بنا به عدم معیشت و درآمد به هجرت وامیدارد، بنا به دلیل بهجبر پیشآمده، راه مهاجرتهای قانونی و غیرقانونی را در پیش میگیرند و در پهلوی آن زمینههای سرقت، اختطاف، قاچاق و رویآوردن به مواد مخدر فراهم میشود.
انقلاب فکری در جوانان:
با ورود تکنالوژی مدرن در کشور، قشر جوان فراتر از یک زندگی معمولی تصور میکنند و برای راحتی و آزادی فکری، آیندهی بهتر و سایر هوسهای جوانی، دل به دریا میزنند و راه مهاجرت را پیش میگیرند. البته برای تزریقِ بِهزیستی در خارج از افغانستان، در اذهان این دسته از شهروندان؛ قاچاقبران انسان نیز موفق بوده اند.
عدم زمینههای شغلی بعد از تحصیل:
بعد از سرکار آمدن دولت موقت جمهوری اسلامی افغانستان تا اکنون، روند رشد حوزههای تعلیمی و تحصیلی افزایش یافته و علاقهی شهروندان به تحصیل نیز قابل ستایش است. اما اکثراَ برداشت از تحصیلات عالی را فراهم آوری فرصت کاری در ادارات دولتی میدانند. اما با مقایسه به دانشآموختهگان؛ زمینهی کاری در ادارات دولتی نسبتاً کم است. بنابر این، شغل آزاد برای یک فارغ لیسانس؛ متاسفانه در جامعهی ما عیب شمرده میشود و یک مدرکدار لیسانس برای خودش چنین شغلهایی را کسر شان میداند و برای اینکه کاری کرده باشند راه هجرت را در پیش میگیرد.
پرسش: راهاندازی این برنامهها، چقدر برای قانع کردن جوانان جهت صرف نظر از مهاجرت موثر بوده است؟
پاسخ: به هر دردی زمانی میتوانیم دارو تجویز کنیم که علل و عوامل آن درد را دریابیم، حالا که دلایل عمدهی مهاجرت شناسایی شده، باید راهکار موثری برای جلوگیری از افزایش مهاجرتها جستجو شود. طوری که تجربهی این نهاد نشان میدهد، راهاندازی برنامهایی برای قانع کردن جوانان جهت صرف نظر از مهاجرت کمک اساسی میتواند باشد و خلق انگیزهی روانکاوانه با در نظر داشت انگیزهای هجرت در جوانان و پیشنهاد بدیل موثر و معقول، بدون شک اثر مثبت در پی خواهد داشت.
مصاحبه کننده: سیمین صدف