رنج سه­‌چند: زن، معلول وقربانی؛ روایت زنان معلول از آزار جنسی در محیط کار

خبرگزاری بانوان افغانستان به ­اطلاعاتی دست یافته است که زنان دارای معلولیت جسمی در اداره‌های دولتی وخصوصی، درجریان وظیفه و یا هنگام استخدام با آزار واذیت جنسی مواجه هستند. درخواست‌های نامشروع، رفتارهای نامناسب، آزارهای کلامی و چشمی از جمله مواردی است که این زنان با آن مواجه شده اند. در صحبت با شماری از زنان دارای معلولیت روشن می‌­شود که آنچه آن‌ها را بیشتر از معلولیت رنج می‌دهد، نگاه جنسیتی و ابزاری برخی از مردان واستفاده جنسی از آنان است و بیشتر  زنان دارای معلولیت درمحیط کاری با این مشکل روبرو اند.

 اطلاعات بدست آمده از مصاحبه با این بانوان نشان میدهد که آنان به دلیل آزارهای جنسی یا درخواست‌های نامشروع وظیفه را ترک و یا از دست داده ­اند. خبرگزاری بانوان افغانستان در این گزارش، بصورت موشکافانه به جزییات این مساله پرداخته و با شماری از بانوانی  که مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند صحبت کرده است.

در این گزارش به خاطر مصونیت مصاحبه‌شوندگان، از آنان با نام‌های مستعار یاد می‌شود.

رنج مضاعف

سارا برای نخستین­ بار خاطره تلخی را روایت می­‌کند که مجبور شد وظیفه­‌اش را ترک کند. او از ناحیه هر دو پا معلول است. تحصیلات عالی دارد و پس از ترک شغل خود هنوز بیکار است. او می­‌گوید در جستجوی وظیفه با چالش‌های زیادی روبرو شد. تا اینکه  در یکی از کلینیک‌‌های خصوصی درهرات مصروف به کار شد.

یکی از مشکلات افراد دارای معلولیت یافتن کار است. این چالش در مورد زنان پررنگ‌تر است. یک تحقیق و ارزیابی که پیش از این انجام شده، نشان می­دهد که از میان 800 هزار افراد دارای معلولیت درافغانستان 41 درصد شان زنان هستند.

سارا در ابتدا با نگاه‌ها و حرکات ناپسند از سوی همکارانش مواجه شد. اما به دلیل نیاز به کار تحمل کرد. تا اینکه یک روز به اتاق رییس خواسته شد. آن روز کلینیک خلوت بود و بیماری نبود. او بسیار ترسیده بود و با خود فکر کرد که در این وقت از روز رییس از او چه می‌خواهد. وارد اتاق شد.

 می‌گوید: «رییس از من خواست دروازه را ببیندم از شدت ترس می‌خواستم بیفتم. بعد رییس برایم گفت که کمرم درد می‌کند و باید ماساژ دهی. قبول نکردم و خواستم بیرون شوم که اصرار کرد دستش را ماساژ دهم. برایش گفتم من اهل این کارها نیستم و از اتاق فرار کردم.»

شش ماه از کار سارا در این کلینیک گذشته بود که او با این مشکل روبرو شد. هرچند او در این مدت رفتارهای نامناسب همکارانش را تحمل کرد اما رفتار ریس این­ مرکز درمانی برایش غیر قابل تحمل بود. سارا مجبور شد کارش را رها کند. او به دلیل «مقصر» پنداشتن خودش از سوی دیگران و خانواده نتوانست جایی شکایت کند و این موضوع را بازگو کند. چون ترسید از سوی دیگران دختر «بدی» نامیده شود. سارا می­‌گوید به هزار مشکل کار پیدا کرد؛ اما خاطره شش ماه کارش دراین مرکز درمانی تلخ­‌تر از رنج بیکاری بود.

در افغانستان، معلولان با مشکلات فراوانی مواجه اند و زنان معلول، محدودیت‌های مضاعف دارند.

کار دربدل دوستی

دقیقا روشن نیست که چه تعداد از زنان دارای معلولیت درهرات، در محیط­‌های کاری با آزار و اذیت جنسی روبرو می‌شوند؛ اما مصاحبه شونده­‌گان در این گزارش این مشکل را فراگیر می­‌دانند.

سیماگل قربانی دیگری است. او نیز چون سارا این تجربه تلخ را دارد. سیماگل که برای بر آورده ساختن مصارف تحصیل نیاز به کار داشت به چندین اداره درخواست کار داد اما صاحب شغل نشد. در نهایت او از روی ناچاری به چندین گروه موسیقی مراجعه و به­ عنوان پخش‌­کننده موسیقی در محافل زنانه درخواست کارکرد. به گفته سیماگل تجربه تلخ او از همین زمان شروع شد؛ یعنی کار در بدل دوستی. می‌گوید:«آنقدر با مسایل اخلاقی روبرو شدم که دلم از همان کار بد شد متنفر شدم و ترک کردم به خدا حاضر بودم صفا کاری کنم اما دیگه این آزارها را تحمل نکنم. چون هر بار که دفتر برای محفل زنگ میزد دفعه دوم و سوم حتمن تقاضای دوستی داشت.» سیما گل وقتی تقاضاهای دوستی این رییسان را رد می‌کرد آنان نیز دیگر برای شرکت در محفل از او دعوت نمی‌کردند :

«وقتی از من می‌خواستند که با آنان دوست بشم و رد می‌کردم به من می‌گفتند ما هم برنامه نداریم که به تو بدهیم.»

در کنار دیگر مشکلات، در صحبت با این زنان معلول روشن می­‌شود که آنچه آن‌ها را بیشتر از معلولیت رنج می‌دهد، ذهن و زبان تبعیض آلود جامعه‌است.

سیماگل از روزی که با این­ کار خداحافظی کرد چنین روایت می‌کند: «یک ­روز بعد از ختم محفل به دفتر رفتم که پول خود را بگیرم، دیدم صد افغانی از مقدار دست­‌مزد من بیش­تر است.» این موضوع بار دیگر هم تکرار شد. سیماگل دلیل این­ کار را از ریس گروه موسیقی پرسید؛ اما جوابی که شنید نگران کننده بود: «چون تو استثنا هستی و به این خاطر به تو پول اضافه میدهم.از تو خوشم آمده و می‌خواهم با من دوست شوی.» سیماگل می­‌گوید با بیش از پنج گروه موسیقی محلی کارکرده و در همه­ جا با این مشکل روبرو شده است. سیماگل دوستانی زیادی را می‌­شناسد که چون هم معلول است و هم زن، در محیط کار با آزار و اذیت جنسی روبرو شده­ اند. اما بسیاری‌­ها حتی حاضر به مصاحبه نیستند.

صلیب سرخ جهانی در افغانستان می‌گوید؛ درسال ۲۰۱۸ رقم معلولان تا دوهزار نفر افزایش یافته و بیشترشان ناشی از جنگ است.

سوختم وساختم 

درافغانستان زنان بدون معلولیت نیز معمولا از روابط سودجویانه رنج می‌برند، حال آنکه این شرایط برای زنان دارای معلولیت سخت­‌تر. چرا که آن‌ها به دلیل محدودیت‌های فیزیکی و اجتماعی‎شان مجبوراند که با این روابط سودجویانه بسازند و بسوزند.

کریمه از ناحیه پا دچار معلولیت است.او داستان متفاوت تری نسبت به سیما و سارا دارد. او دوسال است که در یکی از اداره‌های دولتی مصروف به کار است. می‌گوید نگاه‌ها و آزارهای کلامی همکارانش او را اذیت می‌کند اما به دلیل مساعد نبودن زمینه کار برای زنان و مردان معلول مجبور به تحمل این نوع خشونت است. کریمه چندین بار اقدام به ترک وظیفه کرد اما مشکلات اقتصادی مانع او شد. می‌گوید دوماه پیش به دفتر نشسته بود که یکی از همکاران مرد آمد و برایش حرف‌های زد که سبب شد تا چند روز حالش خوب نباشد: «دو ماه پیش به دفتر نشسته بودم که یکی از همکارانم برایم گفت چقدر مقبول شدی، تو هر چه بپوشی بری تو مقبول میگه، امروز خیلی تغییر کردی.» کریمه در ادامه اضافه می‌کند که نگاه‌ها نسبت به زنان معلول نگاه جنسیتی است:«این نگاه و گپ‌ها مرا اذیت می‌کند چون معلولیت دارم میدانم که چه مقصدی دارند.» کریمه می­‌گوید دوسال است که با این مشکل می­‌سازد و می­‌سوزد.

با وجود راه اندازی برنامه‌های گوناگون آگاهی‌دهی، هنوز شمار زیادی از آدم‌ها در کشور نسبت به معلولان دیدگاه­‌های منفی، ناتوان‌­نگر و محدودکننده دارند، معلولان را ناتوان فکر می‌کنند که همیشه نیازمند کمک به دیگران هستند.

“تو دختر جوان هستی”

این آزار واذیت‌ها نه تنها در جریان وظیفه بلکه هنگام استخدام نیز دامن‌گیر این بانوان است و سبب می‌شود تا خانه نشستن را نسبت به کار همراه با آزار اذیت ترجیح دهند.

راحله بانوی دارای معلولیت جسمی که به دلیل ترس از فاش شدن هویتش حرفایش را درقالب پیام کتبی به خبرگزاری بانوان افغانستان فرستاد. راحله می­‌گوید، هرجا درخواست کار داده به گونه‌­ای با درخواست نامشروع مواجه شده است. او که آروز داشت روزی پزشک شود به دلیل معلول بودن پاهایش نتوانست به آرزویش برسد اما توانست یک متخصص لابراتوا شود. می‌گوید برای جستجوی وظیفه مشکلات زیادی را متحمل شده است:

هرجای که می‌رفتم کسی به خاطر معلول بودنم به من کار نمی‌داد و به صورت غیر مستقیم از من درخواست‌های بدی می‌کردند می‌گفتند تو دختر جوان هستی وظیفه را می‌خوای چیکار کارهای دیگری هم هست که انجام دهی و باز معنی دار خنده می‌کردند.» راحله می­‌گوید رنج تحقیر شدن نیز کم او را آزار نداده است :«بعضی از افراد مرا تحقیر می کردند و می گفتند افراد سالم بیکار هستند تو معلول وظیفه می­‌خواهی! برو به خانه­ ات بنشین.»

در این گزارش با بانوان دارای معلولیت نیز مصاحبه شده که خود قربانی آزار جنسی نبوده بلکه شاهد این کار در برابر دوستان شان بوده اند. آنان می‌گویند برای دوستان شان کاری جز تشویق به ترک وظیفه نتوانستند انجام دهند. هم چنان از ترس مقصر شمردن شان به هیچ نهادی برای شکایت مراجعه نکرده اند.

معلولان حتی گاهی ننگ و عار خانواده پنداشته شده و مخفی نگهداشته می شوند. بخصوص اگر معلول دختر یا زن باشد.

“یک­‌چاشت مهمان شو”

مرضیه از دختران دارای معلولیت است. او چندی قبل در یک آرایشگاه مصروف به کار بود. می‌گوید در برابر آموزش باید مقداری پول به آرایشگر می‌داد. او خود توانست پول را فراهم کند اما دوستش به دلیل وضعیت بد اقتصادی نتوانست. می‌گوید برادر آرایشگر چندین­ بار از دوستش خواسته که در بدل دوستی با وی می‌تواند در آرایشگاه آموزش ببیند:

«برادر خانم آرایشگر؛ دوستم را دیده بود و از مشکلش خبر داشت چندین بار برایش گفت که شماره خود را به من بده و با من دوست شو که بتو پول بدم.» مرضیه بعداز این قضیه و از ترس بد پنداشته شدن جای شکایت درج نکرد.

بسیار از قربانیان این ­مشکل حاضر نیستند خود شان حرف بزنند، اما دوستان شان روایت‌­های تلخ آنان را بازگو می­‌کنند. سیماگل که داستانش گذشت می­‌گوید، عابده دوستش نیز مشکل او را تجربه کرده است:«دوستم به یک شخص خیلی معروف که به یکی از اداره‌های دولتی هرات کار می­کرد گفت، برایش کار پیدا کند، این آدم وقتی دید که دوستم چقدر به کار نیاز دارد بعد چند روز برایش تماس گرفت و گفت بتو یک کار روبراه کردم. دوستم گفت چه اسناد لازم است که بیارم گفت هیچ فقط یک چاشت مهمان مه شو. دوستم بسیار ناراحت شد و گفت تو را جای پدرم فکر میکردم. خبر نداشتم که برایم میگ‌ویی اول بیا به خانه ام بعدا برایت کار پیدا می‌کنم.»

خبرگزاری بانوان افغانستان به آماری که تایید کند چه شماری از زنان دارای معلولیت درهرات برای یافتن کار یا هنگام وطیفه مورد آزار و اذیت جنسی مواجه شده اند، دست نیافت؛ اما مصاحبه شونده­‌گان و کسانی که حاضر به مصاحبه نشده‌­اند، می­‌گویند یا خود با این­ مشکل روبرو بوده یا هم شاهد این مشکل بوده اند.

سکوت چرا؟ 

نهادهای که درهرات برای افراد دارای معلولیت کار می‌­کنند، نیز گفته­‌های زنان معلول را تایید می‌­کنند. اما شماری از این­‌ نهادهاحاضر نیستند از آنان در این گزارش نامی برده شود. بنیاد پیر هرات نهادی که برای معلولان کار می­‌کنند.

عبدالرحیم رادمنش، مسوول بخش مددکاران اجتماعی بنیاد خیریه پیر هرات، ضمن تایید وجود این مشکل در برابر بانوان معلول می‌گوید زنان و مردان دارای معلولیت با مشکلات زیادی هنگام یافتن کار مواجه اند. آقای رادمنش اضافه می‌کند: «آزار و اذیت بانوان معلول واقعیت است و من نیز آن را می‌پذیرم اما مورد خاصی تا حال برای ما مراجعه نکرده است که بتوانیم بصورت مستقیم دادخواهی کنیم.» رادمنش می‌گوید با توجه به تماس‌های زیاد با  کمیسیون مستقل اصلاحات اداری، کمیسیون در قسمت استخدام افراد دارای معلولیت همکاری‌های لازم را با آنان نداشتند.

بانوان دارای معلولیت در حالی از آزار و اذیت‌ها در اداره‌های دولتی و خصوصی شاکی اند که مسوولان در این اداره‌ها  از وجود این مشکل اظهار بی‌اطلاعی کرده و آن را رد می‌کنند.

نعمت‌الله هاشمی رییس اتحادیه‌ی هنرمندان وجود چنین مشکلی را در بین گروه‌های موسیقی محلی رد می‌­کند. او می‌گوید به صورت مستقیم برای آنان کدام شکایتی نرسیده است. هاشمی اضافه می‌کند که زنان قشر آسیب‌پذیری هستند که مصوونیت شغلی ندارند. وی می‌گوید اگر این مشکل وجود داشته باشد، خود این­ زنان نیز مقصرند: «چیزی گندم‌ها تر است و چیزی هم آسیاب کند است.»

در همین حال مسوولان در ریاست صحت‌عامه هرات نیز وجود این مشکل را در درمانگاه­‌های خصوصی و دولتی نپذیرفته و آن را رد می‌کنند.

محمد آصف کبیر معاون صحت عامه ولایت هرات می‌گوید، شکایتی مبنی بر موضوعات اخلاقی و یا آزار بانوان معلول برای آنان نرسیده است. آقای کبیر می‌گوید آنان شکایاتی از تخطی‌های مسلکی و برخورد خشن با مراجعه کننده‌ها داشتند؛ اما چنین شکایتی تا حال برای شان نرسیده است.

بر اساس آمارهای ریاست کار و امور اجتماعی هرات، حدود 10 هزار افراد دارای معلولیت جسمی درهرات وجود دارند؛ اما مشخص نیست که چه شماری از این­‌ها زنان هستند.

مسوولان در ریاست امور زنان ولایت هرات وجود این چالش را در برابر بانوان معلول پذیرفته می‌گویند نه تنها بانوان دارای معلولیت بلکه تمام زنان نیز با ازارهای جنسی درمحیط‌­های کاری شان دست وپنجه نرم می‌کنند. انیسه سروری، رییس ادراه امور زنان ولایت هرات به خبرگزاری بانوان افغانستان گفت، آنان از چنین قضایایی اطلاع دارند اما تا حال هیچ شکایتی در اداره امور زنان به ثبت نرسیده است. بانو سروری از وجود این چالش ابراز نگرانی کرده و می‌گوید اگر جلو آن گرفته نشود دامنه‌ی آن گسترده خواهد شد. وی معتقد است که این چالش به دست خود بانوان حل می‌شود و آنان با شکایت از آزار و اذیت می‌توانند جلو این مشکل را بگیرند.

ایجاد کمیته‌های منع آزار و اذیت در 35 نهاد دولتی از اقداماتی است که این ریاست برای جلوگیری این چالش انجام داده است.

کارشناس جندر ولایت هرات نیز وجود آزار و اذیت زنان دارای معلولیت و عادی را از چالش‌های میداند که در برخی از اداره‌ها وجود دارد. اما می‌گوید اداره آنان تا حال چنین موردی را به ثبت نرساندند.

وحیده عزیز کارشناس جندر ولایت به این باور است که قضایای آزار و اذیت بانوان در هنگام استخدام و یا بعداز آن از مشکلاتی است که آنان نیز از آن بی‌خبر نیستند، اما به دلیل این که هیچ زنی شکایت نمی‌کند پنهان می‌ماند.‌ به باور خانم عزیزی زنان قربانی ممکن جرات شکایت را نداشته باشند.

با آنکه کمیسیون حقوق بشر افغانستان در تازه ­ترین گزارش خود گفته است که افراد دارای معلولیت درکشور در وضعیت نامناسبی قرار دارند، اما مسوولان در کمیسیون مستقل حقوق بشر هرات از وجود چنین چالش در برابر زنان معلول اظهار بی‌اطلاعی می‌کنند.

عطیه الهی، مسوول کمیته زنان کمیسیون حقوق بشر، می‌گوید آنان در این مورد هیچ شکایتی را ثبت نکرده و هیچ تحقیقی نیز از سوی کمیسیون در این راستا صورت نگرفته است. خانم الهی می‌افزاید که آنان نمی‌توانند وجود این مشکل را انکار کنند ممکن است باشد اما کمیسیون آماری ندارد. او می‌گوید برای روشن شدن این موضوع تحقیقاتی را روی دست خواهند گرفت.

براساس آمار اداره کار و امور اجتماعی ولایت هرات، هم اکنون حدود 300 فرد معلول در اداره‌­های دولتی هرات مشغول به­کارند.

 طبق ماده بیست و دوم قانون و امتیازات معلولان، حکومت حداقل سه درصد سهمیه استخدام معلولین واجد شرایط را در صورت تقاضای خود آنها مطابق احکام قانون، در وزارت‌ها و اداره‌های دولتی در نظر می‌گیرد.

مسوولان در اداره کار و امور اجتماعی نیز از وجود مشکل آزار و اذیت جنسی زنان معلول در اداره‌­های دولتی و غیر دولتی درهرات اظهار بی­‌خبری می‌­کنند. زبیر رووف رییس منابع بشری ریاست کار و امور اجتماعی می‌گوید تا حال شکایتی را در این مورد ثبت نکرده اند.

افراد دارای معلولیت در افغانستان از لحاظ قانونی افراد برابر با سایر مردم اند. اما در عمل، تأمین چنین حقی برای آن‌ها ممکن نبوده است.

در همین حال فعالان حقوق زن  از آزار و اذیت‌های جنسی معلولان ابراز نگرانی کرده و معتقد که روند استخدام زنان معلول نسبت به زنان عادی دشوار تر است.

فاطمه جعفری، فعال حقوق زن و عضو شورای ولایتی هرات می‌گوید، روند استخدام زنان معلول بسیار دشوار است به همین دلیل توقعات بی‌جای نیز متوجه آنان است. عدم دسترسی هدفمند و مکانیزه شده با رسانه‌ها، نماینده‌های شورای ولایتی، نماینده‌های پارلمان و کمبود حمایت‌های قانونی و حقوقی، مجموع چالش‌‌های است که به باور فاطمه جعفری سبب شده تا این قشر مظلوم تر و مورد خشونت واقع شوند. او باور دارد که خشونت‌ها بر زنان معلول بیشتر مبتنی بر جنسیت است تا مبتنی بر معلولیت.

خانم جعفری می‌افزاید برای جلوگیری از این نوع خشونت در برابر زنان معلول، وزارت‌های کار و امور اجتماعی، شهدا و معلولین و کمیسیون مستقل اصلاحات اداری باید لوایح و طرزالعمل‌های را برای حمایت از زنان معلول تهیه و به تمام اداره‌های دولتی بفرستند که طبق آن این اداره‌ها مکلف به استخدام این قشر شوند.

قربانیان بی­‌دفاع

ترس از بدنامی، گذر از هفت­‌خوان رستم برای یافتن کار، نبود حمایت‌­های لازم حقوقی و چالش­‌های دست و پاگیر اجتماعی علاوه بر رنج معلولیت، مشکلاتی است که بسیاری از زنان معلول فکر می­‌کنند شکایتی نکنند. قربانیان بی­‌دفاعی که سکوت را ترجیح می­‌دهند. اما برای اولین ­بار شماری از بانوان معلول درهرات خاطره‌­های تلخی خود از آزار و اذیت­‌های جنسی درمحیط­‌های کاری به خبرگزاری بانوان افغانستان روایت کردند. روایت‌­های که هم گفتن و هم نگفتن‌­اش رنج مضاعف است.

گزارشگر: سودابه احراری

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا