“برای مبارزه در برابر بیعدالتیها مسیر آگاهیدهی را انتخاب کردم”
«کار رسانهیی برای زنان در افغانستان، بدون شک یک وظیفهی دشوار است، اما با وصف تمام چالشها برای من یکی از بهترین انتخابهای زندگیام بوده است. اگر روح و روانتان در پی ایجاد تغییر است، این رشته برایتان پر ازهیجان و دستاورد خواهد بود.» اینها گوشهیی از صحبتهای سحر عظیمی، خبرنگار صدای آمریکاست. برای معرفی بیشتر با او گفتوگویی ترتیب دادهایم که در ادامه میخوانید.
پرسش: با این که با شما آشنا هستیم میخواهیم از زبان خودتان بدانیم، سحر عظیمی کیست؟
پاسخ: من یک دختر افغان معمولیام که برای مبارزه کردن در برابر بیعدالتیهای جامعه مسیر آگاهیدهی را انتخاب کردم.
به خاطر جنگهای داخلی مانند بیشتر افغانان همراه خانواده به ایران مهاجر شدم و تا 10 سالگی در ایران زندگی کردم. مانند هر افغان دیگر برای حضور در مکاتب ایران با رویهی توام با تبعیض همزبانان ایرانی مواجه شدم.
مدتی را در هرات زندگی کردم، بعد به خاطر شغل پدرم راهی کابل شدیم. از لیسه عالی ملالی کابل فارغ شدم و در رشتهی ژورنالیزم در دانشگاه هرات به تحصیلاتم ادامه دادم و سپس به ایالات متحدهی آمریکا مهاجرت کردم.
پرسش: خبرنگاری را چه زمانی و چطور آغاز کردید؟
پاسخ: من از کودکی علاقهی فراوان به ادبیات و شعر داشتم. همراه با خواهر بزرگترم همیشه در جلسات انجمن قلم و آرمان شهر در کابل و انجمن ادبی در هرات اشتراک میکردم و گاهی هم داستان کوتاه مینوشتم، اما علاقهی من به حرفهی خبرنگاری در دوران مکتب شروع شد.
اولین کار خبرنگاریام را در سال اول دانشگاه در رادیو صدای جوان به عنوان گویندهی خبر آغاز شد که در آن زمان 17 سال عمر داشتم. به تعقیب آن با جمعی از صنفیهای دانشگاهیام یک نشریهی ماهوار را به نام “برگِ نخست” به راه انداختیم. من به عنوان مدیر مسوول آن نشریه، کار رسمیام را در چهارچوب مطبوعات آغاز کردم و شروع کار خبرنگاریام اینگونه رقم خورد. حالا هم به عنوان خبرنگار جهانی، تولید کنندهی برنامههای تلویزیونی و رادیویی و دایرکتر برنامههای زندهی رادیو در شبکهی صدای آمریکا مستقر در واشنگتن کار میکنم.
پرسش: چه مشکلاتی سد راه تان قرار داشته و دارد؟
پاسخ: مسلماَ مانند هر زن دیگری که در حوزههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی فعالیت دارد، من هم با رویکردی حاوی تبعیض مواجه شدم، به ویژه در شهر هرات و حتی اینجا در واشنگتن؛ اما اساسیترین مسئله، تفکرهای به شدت سنتی و دیدگاه عرفی است که بیش از هر مانعی دیگر سبب آزردگی خاطر میشود و مرا به مبارزه میطلبد.
حالا به عنوان یک دختر جوان که با استقلال کامل به حیث مهاجر افغان در ایالات متحده به تنهایی زندگی میکنم و فعالیت خبرنگاری دارم با برخوردها و نگاههای سنگین و حتی تهدیدهای مختلف از سوی برخی افراد مواجهام اما این امر از انگیزهی من در کارم نمیکاهد که هیچ؛ دلیلی برای ادامه دادنم است.
پرسش: چرا کار در بیرون از کشور را ترجیح دادید، فکر نمیکنید رسانههای افغانستان به شما نیاز دارد؟
پاسخ: کار در افغانستان با وصف چالشهایش یک دسته از بهترین خاطرات و تجربههای حرفهی خبرنگاریام بوده اما کار در رسانهی جهانی و زندگی در خارج از افغانستان، سبب شده تا با جهانبینی وسیعتر روی چالشهای افغانستان بپردازم.
گزارشهای من برای مردم افغانستان و ایالات متحده تولید میشود و من از طریق صفحهی مجازی صدای آمریکا با بیش از سهونیم میلیون افغان در سراسر جهان متصلام و دوری از مخاطبان را حس نمیکنم
پرسش: گاهی دوست داشته اید دوباره به افغانستان برگردید؟
پاسخ: بلی به امید خدا بعد از اتمام دوره تحصیلیام، قصد بازگشت دارم.
پرسش: کار زنان در رسانهها، چقدر توانسته در بهبود وضعیت زنان تاثیرگزار باشد؟
پاسخ: ما زنان باید پرِ پرواز یکدیگر باشیم، جریانهای فکری و انقلابهای جهان مدرن یکتنه به میان نیامده است. کار زنان در رسانهها بدون شک سبب توانمندسازی زنان دیگر شده اما باید از حضور مردانی که در رسانهها پا به پای زنان برای حقوق بانوان و عدالت میجنگند تقدیر کرد، ورنه اجحاف است. معضل خشونت علیه زنان ریشه در عملکرد مردان جامعه دارد و باید ریشهی این برخوردها شناسایی و سپس برای حل آن اقدام شود که این امر حضور مردان و زنان را با هم میطلبد.
پرسش: برای زنانی که علاقهمند کار رسانهیی هستند، چه پیامی دارید؟
پاسخ: کار رسانهیی برای زنان در افغانستان، بدون شک یک وظیفهی دشوار است، اما با وصف تمام چالشها برای من یکی از بهترین انتخابهای زندگیام بوده است. اگر روح روانتان در پی ایجاد تغییر است، این رشته برایتان پر ازهیجان و دستاورد خواهد بود.
سخن آخر
پاسخ: من بیشتر تمرکز کاریام روی موضوعات مرتبط به زنان، کودکان و قشرهای آسیبپذیر جامعه است. از دیدگاه من، زنان باید برای افزایش توانمندی خود، سه اصل مهم را پیروی کنند. تحصیلات، استقلال فکری و استقلال مالی؛ اگر به عنوان یک زن به این سه اصل دست یافتید هیچ زندان فکری شما را به اسارت گرفته نمیتواند.
مصاحبه کننده: سیمین صدف