زنان و پاسداری از ارزش‌ها

جنبش زنان از مباحث مطرح جامعه‌شناسی و به طور کلی علوم اجتماعی در سال‌های اخیر است. این نوع جنبش‌ها از حرکت‌های مهم اجتماعی به شمار می‌رود. ظهور آنان در پروسه‌ی دموکراسی اهمیت زیاد دارد. جنبش نوین زنان افغانستان پس از طالبان، یکی از دست‌آوردهای مهم دموکراسی و نظام نوین بوده است. با این‌که زنان تحت قیمومیت و رهبری کدام زن و یا جریان فیمینیستی قرار ندارند، اما تلاش‌های زنان و دختران در عرصه‌های آموزش و پرورش، سیاست، اقتصاد و اجتماع نشان می‌دهد که زنان افغانستان هدف‌مندانه و با سرعت گام‌های بلندی را به سمت توسعه و روشن‌گری بر می‌دارند.

فعالیت‌ها و حضور زنان افغانستان پس از طالبان، نشان واضحی از مردم‌سالاری و حقوق شهروندی است. تلاش و فعالیت هدف‌مند زنان افغانستان در ۱۸ سال گذشته نشان داد که زنان افغانستان می‌تواند در عرصه‌های مختلف اجتماعی-سیاسی نقش‌آفرینی کنند.

جنبش زنان از مباحث مطرح جامعه‌شناسی و به طور کلی علوم اجتماعی در سال‌های اخیر است. این نوع جنبش‌ها از حرکت‌های مهم اجتماعی به شمار می‌رود. ظهور آنان در پروسه‌ی دموکراسی اهمیت زیاد دارد. جنبش نوین زنان افغانستان پس از طالبان، یکی از دست‌آوردهای مهم دموکراسی و نظام نوین بوده است. با این‌که زنان تحت قیمومیت و رهبری کدام زن و یا جریان فیمینیستی قرار ندارند، اما تلاش‌های زنان و دختران در عرصه‌های آموزش و پرورش، سیاست، اقتصاد و اجتماع نشان می‌دهد که زنان افغانستان هدف‌مندانه و با سرعت گام‌های بلندی را به سمت توسعه و روشن‌گری بر می‌دارند.

در ۱۸ سال پسین، کشورهایی که خودشان را حامی دموکراسی و حقوق زنان در افغانستان می‌خواندند، به خاطر مطالبات حقوق زن، پول‌های هنگفتی را به مصرف رساندند، اما تا هنوز وضعیت حقوق زنان در افغانستان قناعت‌بخش نیست. زنان در بسیاری از روستاهای افغانستان هنوز محاکمه‌ی صحرایی می‌شوند، زنان به بد داده می‌شوند، زنان در ملای‌عام سنگ‌سار می‌گردند. در اکثر مناطق افغانستان زنان حق تحصیل و درس ندارند. زنان هنوز از ابتدایی‌‌ترین حقوق‌شان محروم‌اند. زنان هنوز نماینده‌گان واقعی در دولت، پارلمان و رسانه‌ها ندارند. بسیاری این نارسایی‌ها بر می‌گردد به وجود جنگ‌سالاران، گروه‌های جهادی، طالبان و دیگر نیروهای ضد زن که به خاطر منافع‌شان خواستند، همیشه زن در این جغرافیا قربانی باشد و قربانی گیرد، اما زنان فعال‌اند و قدرت‌مندانه تلاش می‌کنند.

حکومت وحدت ملی در چند سال پسین، برای زنان تلاش‌های مهم و اثربخشی داشته است.

شکست طالبان در سال ۲۰۰۱، فرصت جدیدی را در اختیار زنان قرار داد، به خصوص این‌که بدرفتاری طالبان با زنان به یکی از نکات مهم دستور کار چندین نهاد غربی، سازمان‌های حقوق بشری و دیگر کنش‌‌گران بدل شد. بخشی از این امر که زنان در عرصه سیاست تا حدی به خوبی حضور دارند، ناشی از همین توجه بین‌المللی به امور زنان است. ورنه به باور من، ۸۰ درصد مردان افغانستان همان فکر طالبانی را دارند. زنان در ولسی‌جرگه و مشرانوجرگه از نرخ نسبتاً بلند مشارکت نسبت به بسیاری از کشورهای دیگر به شمول کانگرس ایالات متحده برخوردار اند. کارشناسان به این باور اند که زنانی که وکیل‌اند، از قدرت تصمیم‌گیری واقعی در این نهادها برخوردار نیستند. علاوه بر آن در یک جامعه‌ی پدرسالار و پدرتبار، زنان افغان هنوز هم با محافظه‌گرایی شدید اسلامی و با موانع خانواده‌گی و اجتماعی به چالش کشاندن نقش‌های جنسیتی روبه‌رو هستند.

مخالفان حکومت نفوذ غرب در افغانستان، اغلب به تمرکز بر حقوق زنان به دید تقابل فرهنگی و هجوم فرهنگی غرب می‌نگرند و حامیان حقوق زنان اغلب به دلیل ارتباط آن‌ها با منافع غرب مورد تهدید و حمله قرار می‌گیرند.

بعد از روی کار آمدن حکومت موقت و مساعدشدن نسبی شرایط، زنان افغان بیش‌ترین حمایت را از نهادهای دموکراتیک داشته‌اند.

حکومت وحدت ملی فضای سیاسی-اجتماعی را بیش‌تر به زنان باز کرد. رییس جمهور با جدیت و قاطعیت از نقش زنان در عرصه‌های مختلف اجتماعی-سیاسی حمایت می‌کند. برای اولین‌بار زنان زیادی را در رأس منابع قدرت گماشت. هر روز نقش زنان در منابع قدرت بیش‌تر و بیش‌تر می‌گردد.

حالا که گفت‌وگوهای صلح با طالبان بر سر زبان‌ها است، تاکید اکثر زنان بر این است که رعایت نقش زن در این موارد، عدالت همه‌گیر‌ پیرامون نصفی از پیکر جامعه است و هر صلحی بدون عدالت دیر یا زود همراه با صفحه‌ی دیگری از فاجعه‌ی مرگ‌بار همراه است. بیایید بپذیریم که یک قسمت از جنگ‌های خانمان‌سوز جهان، دوام جنگ‌هایی است که در نتیجه انعقاد صلح بدون عدالت دوباره شعله‌ور شده است.

زنان افغانستان اکنون از تجربه و پخته‌گی سیاسی در عرصه‌های گوناگون و از آن جمله در دخالت مستقیم در سیاست‌های کلان ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی برخوردار اند. آن‌ها توانایی و ظرفیت‌های لازم مواصفات سیاسی و تخنیکی پیش‌بُرد و مدیریت گروه‌های مذاکره‌کننده را دارند، پس چی بهتر که با در نظر داشت شاخص‌هایی که تا حال بر آن اتکا شده است، برای زنان در کتگوری‌های ذیل در ترکیب هیات‌های مذاکره‌کننده نقش داده شود:

به‌ حیث عاقدین: در برخی مأموریت‌های فرعی یا اصلی رهبری مذاکره‌کننده‌گان به دوش زنان باشد و در انتهای موفقانه مذاکرات و گفت‌وگو صلاحیت تصمیم‌گیری، عقد و امضای موافقت‌نامه را داشته باشند.

به حیث مدیران تسهیل‌کننده: برای زنان اجازه داده شود چی در ترکیب مأموریت‌های مذاکره‌کننده در داخل گروه مذاکره‌کننده و یا در بیرون تیم، گروه رسمی‌ مذاکره‌کننده به حیث تیم سایه و به حیث تسهیل‌کننده نقش خود را ایفا کنند.

به‌ حیث ناظر و گروه فشار: در عین زمان که در هیأت‌های مذاکره‌کننده زنان حضور پررنگ داشته باشند، گروهی از زنان بایست در حاشیه مذاکرات به‌حیث ناظر و گروه فشار موجود باشند.

به ‌حیث مذاکره‌کننده‌گان: زنان باید در ترکیب گروه مذاکره‌کننده ماشینری اصلی باشند. فراموش نشود زنانی که به این منظور برگزیده می‌شوند بر علاوه مواصفات و شایسته‌گی سیاسی با در نظر داشت حساسیت‌های دینی و محیطی این ماموریت باید از شهرت خوب اخلاقی و سجایای نیک نیز برخوردار باشند.

حکومت به هیچ صورت نقش زنان را نمی‌تواند در پروسه صلح نادیده بگیرد. همین اکنون زنان زیادی در شورای عالی صلح کار می‌کنند. رییس جمهوری اسلامی افغانستان با زنان نخبه، استادان دانشگاه و دیگر زنان فعال همیشه پیرامون موضوعات سرنوشت‌ساز رأی‌زنی دارد.

اکنون حکومت وحدت ملی افغانستان در طول تاریخ خویش بلندترین تعداد زنان در بست‌های ارشد دولتی را دارا می‌باشد.

نظر به آمار دولتی زنان ۲۸ درصد در مشرانوجرگه و  ۱۸ درصد در ولسی‌جرگه به شمول چهار وزیر در کابینه و نه معین وزارت‌خانه‌ها را تشکیل می‌دهند.

۲۰ درصد وظایف سکتور عامه را زنان اجرا می‌کنند. چهار سفیر از زنان در افغانستان وجود دارد.

در شورای عالی صلح اکنون یک زن من‌حیث معاون و یک زن من‌حیث مشاور ایفای وظیفه می‌کند.

به تعداد ۲۴۰ قاضی در سیستم عدلی و قضایی افغانستان موجود است و حکومت وحدت ملی تعهد کرده است تا اشتراک زنان را در تمام سطوح تأمین کند. اما به هیچ صورت حضور این زنان در مشارکت اجتماعی و سیاسی بسنده نیست.

حکومت افغانستان متعهد به مساوات جندر و اتخاذ پلان کاری ملی برای زنان افغانستان و پلان کاری ملی در تطبیق مقرره ۱۳۲۵ شورای امنیت سازمان ملل روی زنان، صلح و امنیت است.

نقش زنان در حکومت وحدت ملی خیلی‌ها محسوس بوده است. کمیسیون اصلاحات اداری و خدمات ملکی برای زنان در سطوح رهبری برنامه‌هایی نیز دارد. در این اواخر زنان و دختران جوانی در ناحیه‌های شهرداری کابل گماشته شدند. بسیاری از زنان در نقش تصمیم‌گیرنده عمل می‌کنند.

فعالان حقوق زن با شعارهای «ما به عقب بر نمی‌گردیم» نشان دادند که زنان امروز افغانستان بیش از هر زمان دیگر قدرت‌مند، نترس و جسور استند. این یک‌صدایی نشانی از یک جنبش نیرومند زنانه در کشور است. جنبشی که رهبری آن را زنان و مردانی که به حقوق شهروندی و حقوق زن باور دارند، در دست دارند.

زنان زیادی مصروف سرمایه‌گذاری‌های خصوصی استند. حضور اجتماعی زنان شکوه‌مند و پُربار است. حالا زنان بیش از هر مقطع تاریخی دیگر در افغانستان حضور مهم در عرصه‌های مختلف دارند. از سیاست، اقتصاد و آموزش گرفته تا کارهای مهم راهبردی و استراتژی. پس نقش زنان در مطالبات و معادلات صلح و سیاست مهم و انکارناپذیر خوانده می‌شود.

منبع: روزنامه هشت صبح

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا