توانمندسازی بانوان: گامی دیگر به سوی آیندهی مترقی
شهیره محسنی
در قرن ۲۱ و در جامعهی امروزی افغانستان، بانوان، هنوز آماج نگرشهای جنسیتی و بیعدالتیهای تبعیضآمیز اند. از آوان کودکی بیشتر خانوادهها مانع رفتن دخترانشان به مکتب و نهادهای آموزشی میشوند و بر آنان باورهای نادرستشان را که «دختر هستی و درس خواندن برای تو نیست» تحمیل کرده و حق آموزش را از آنان گرفته و آنها را به کارهای شاق، مثل آب آوردن، جاروب کردن و غیره، مشغول میسازند. فقط به «جرم دختر بودن» حقوق و امتیازات انسانیشان را زیر پا میکنند.
سوگمندانه، بانوان در کشورهای دارای جوامع سنتی _ به ویژه افغانستان_ مشکلات و نابسامانیهای زیاد جسمی، روحی و روانی، فرهنگی و اجتماعی را متحمل میشوند و با وجود این همه بیعدالتیها و پامال شدن حقوقشان، یک تعداد محدودشان در این اواخر توانستهاند برابر با مردان ایستادهگی کنند. توانمندسازی بانوان روندی است که توسط آن میتوان زنان را از حقوقشان آگاه ساخت، برایشان زمینهی شکوفایی همچو تحصیل، کار بیرون از محوطه خانه، فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی را مهیا کرد.
صاحبنظران توانمندسازی بانوان را چنین تعریف میکنند: «توانمندسازی بانوان به معنای رفع نابرابری در جامعه، تأمین همه احتیاجات اولی بانوان، امکان بهرهبرداری هر فرد از تواناییهای خودش و رفع تبعیضها میان دختران و پسران میباشد.»
در قرن ۲۱ و در جامعهی امروزی افغانستان، بانوان، هنوز آماج نگرشهای جنسیتی و بیعدالتیهای تبعیضآمیز اند. از آوان کودکی بیشتر خانوادهها مانع رفتن دخترانشان به مکتب و نهادهای آموزشی میشوند و بر آنان باورهای نادرستشان را که «دختر هستی و درس خواندن برای تو نیست» تحمیل کرده و حق آموزش را از آنان گرفته و آنها را به کارهای شاق، مثل آب آوردن، جاروب کردن و غیره، مشغول میسازند. فقط به «جرم دختر بودن» حقوق و امتیازات انسانیشان را زیر پا میکنند.
علاوه بر نابسامانیها در خانواده و با وجود آزار و اذیتهای جنسی در جامعه، یک تعداد اندک از این بانوان میتوانند به مکتب و نهادهای آموزشی بروند. بعد از ختم تحصیل به خاطر ایستادن روی پاهای خودشان و به هدف کار و درآمد و دریافت هزینههای خود و یا هم کمک به اعضای فامیلشان تصمیم به اجرای وظیفه میگیرند، ولی در روند استخدام به آزارهای جنسی و جنسیتزدهگی روبهرو شده و با هزینه کمتر از مردان به کار گماشته میشوند. در محیط کاری در مقابل هر نوع آزارواذیت جنسی و بیعدالتی به خاطر حفظ عزت و آبرویشان سکوت میکنند تا این که کاسه صبر و خاموشیشان لبریز شده و از رفتن به وظیفهشان خودداری میکنند. سر انجام هزینهی زندهگی و معیشت بانوان دوباره در دست مردان قرار گرفته و این چنین قوانین زنستیز را میپذیرند و آن را بخشی از طبیعت زندهگی اجتماعیشان میدانند.
حالا سوال اینجا است که در کشورهای دارای جوامع سنتی مانند افغانستان که بانوان از دوران کودکی در معرض نگرشهای جنسیتی قرار میگیرند چگونه میتوان ایشان را توانمند ساخت؟ و چه کارهایی را باید در نظر گرفت؟
بنابر گزارشی از روزنامه انیس، دولت افغانستان پلان داشت که تا ختم سال ۱۳۹۷ ایجاد تساوی جنسیت اجتماعی در عرصههای آموزشی، دسترسی به عدالت و کاهش مرگومیر زنان را مطابق اهداف انکشافی هزاره سوم تا سال ۲۰۳۰ دو برابر سازد. ولی وزارت امور زنان با ختم هشتمین سال از تطبیق این پلان، اخیراً استراتژی پنج ساله را برای پلان کاری ملی زنان طرح کرده است.
تطبیق چنین پلانهای آرمانگرا ولی غیر عملی که بعد از پنج سال بانوان در یک فضای به دور از جنسیتزدهگی در یک کشور سنتی مانند افغانستانزندهگی کنند، امکانپذیر نیست، زیرا خانوادهها مفکورهها و ذهنیتهای ناقص در برابر بانوان دارند.
در حالی که برای توانمندسازی بانوان و شناختشان منحیث انسان، ابتدا باید از خانوادهها باید آغاز کرد که هستهی مرکزی و شالوده حیات اجتماعی محسوب میگردند.
برای بلند بردن سطح آگاهی مردم، به خصوص والدین که نقش مهم در تربیت فرزندان جامعه دارند، باید از طریق مکاتب، مدارس، مطبوعات و شبکههای اجتماعی ذهنیتسازی دوامدار صورت بگیرد. برای والدین آموختانده شود که میان پسران و دخترانشان تفاوت جنسیتی ایجاد نکنند، حق تعلیم و تحصیل را از دخترانشان نگیرند و بگذارند این چرخ بیسوادی و بدبختی بشکند.
امامان مساجد نقش اساسی را در کشورهای مذهبی مثل افغانستان دارند، چون بیشتر مردم به خصوص مردان، از سخنان علمای دین پیروی میکنند چون یگانه منبع معلوماتیشان مساجد است. در حالی که یک تعدادی از این ملاها علم کافی در مورد جایگاه و مقام زن ندارند و زنان را ملکیت مردان میدانند.
علاوه بر عدم تشویق مردان که باید از خواهران، مادران و دخترانشان حمایت کنند و ایشان را به مثابه جنس دوم نبینند، ذهنیتهای ناقصی که «شنیدن موسیقی برای بانوان حرام است»، «بانوان باید حجاب را مراعات کنند»، «دختران جوانتان را باید زودتر به نکاح بدهید» و امثال این گونه مفکورهها و برخوردهای جاهلان را به مردان تأکید میکنند.
وزارت امور زنان، نهادهای جامعهی معدنی، سازمانهای دولتی و غیر دولتی که برای توانمندسازی بانوان کار میکنند، باید برای ذهنیتسازی ملاها راهکارهای دوامدار را در نظر بگیرند. برای ملاها یاد بدهند که زن، انسان است، مردسالاری و زورگویی نباید بر زن صورت بگیرد، زن برابر با مرد حق دارد آزاد زندهگی کند، مطابق خواست خود درس بخواند و به دور از محوطهی خانه کار کند.
علاوه بر راه کارهای حکومتی باید برای بانوان بیاموزانیم که در مقابل بیعدالتیها دیگر سکوت نکنند، دستبهدست هم داده و یکدیگر را حمایت کنند. برایشان بیاموزانیم که بدون ترس از حقوق خودشان دفاع کنند و یک تحول فرهنگی را در جامعهی عقبمانده افغانی به وجود بیاورند.
منبع: روزنامه هشت صبح