“به پدرم می‌گفتند دخترانت بزرگ شده‌اند و باید به خانه بنشینند”

“در اوایل دلیل همه‌ی مبارزاتم علیه زن‌ستیزی‌ها در جامعه افغانستان، مشکلات خودم بود. بعد متوجه شدم که اگر من برای خود تلاشی می‌کنم، به زندگی دیگر زنان نیز تاثیر می‌گذارد…” قسمتی از گپ‌وگفت من با میترا الکوزی، فعال و آگاه حقوق زنان است که در ادامه می‌خوانید.

پرسش: لطفا معرفی کوتاهی از خود داشته باشید؟

پاسخ: میترا الکوزی هستم و در کابل به دنیا آمدم، بعدا به دلیل این‌که طالبان کشور را گرفتند و مانع درس دختران می‌شدند، پدرم برای تحصیل من و خواهرم به پاکستان مهاجرت کرد. دوره ابتدایی را در پاکستان درس خواندم و بعدا به افعانستان آمدیم. وقتی صنف یازدهم بودم، فرصتی برایم مهیا شد و از طریق وزارت معارف در برنامه‌یی شرکت کردم و به ایالات متحده آمریکا رفتم. صنف دوازده خود را آنجا تمام کردم و سپس دوباره به افغانستان برگشتم و لیسانس خود را در رشته علوم سیاسی و اداره عامه، از پوهنتون آمریکایی افغانستان بدست آوردم. حالا هم دانش‌جوی ماستری فولبرایت در رشته‌ی مطالعات زنان در یکی از دانشگاه‌های ایالات متحده‌ی امریکا هستم.

پرسش: در مورد کارکردهای تان بگویید.

پاسخ: در پهلوی درس، با نهادهای مختلف کار ‌کردم و مدت پنج سال در شورای آمریکا برای تعلیمات بین‌المللی هم‌کاری داشتم. مهم‌ترین کارهایی که انجام دادم، زمینه‌سازی کمپ‌های کوچک به خارج از کشور برای شاگردان مکتب بود، تا بتوانند با مهارت‌های انگلیسی، مسوولیت پذیری، رهبریت و هم‌چنان توانمندسازی فردی آشنا شوند و زمانی که به کشور برمی‌گشتند، مسوولیت من بود تا دختران مشکلاتی‌ که در اجتماع وجود دارد را شناسایی کنند، سپس برای شان راه حل بسنجند و در مناطق شان همان پروژه‌های کوچک را انجام دهند.

پرسش: شما به عنوان یک زن فعال، وضعیت زنان در افغانستان را چگونه می‌بینید؟

پاسخ:  من به وضعیت امروز زنان بسیار خوش‌بین هستم و می‌ببینم که نسبت به سابق، زنان افغانستان استقلالیت شان را به‌دست آوردند و یا هم به فعالیت‌های مختلف اجتماعی، سیاسی مشغول اند. اما اگر به مناطق دورتر برویم، مشکلاتی مانند ممانعت از تحصیل، ازدواج‌های اجباری و پیش از سن، قتل‌های ناموسی زنان و آزار و اذیت‌های جنسی در داخل و بیرون از شهر وجود دارد.

پرسش: چه عاملی سبب شد که شما برای زنان فعالیت کنید؟

پاسخ: از دلایل بزرگ‌اش این بود که خودم هم یک دختر هستم و به افغانستان بزرگ شدم و مشکلاتی دیدم. برای همین در جامعه به من برچسپ زده می‌شد. با این‌حال فکر می‌کردم چرا من که یک دختر هستم، برای رسیدن به اهداف‌ام این‌قدر مشکلات ببینم و چرا این سنت‌های زن ستیز از بین نمی‌رود؟ در اوایل دلیل این تلاش‌ها خودم بودم، بعد متوجه شدم که اگر من برای خود کاری می‌کنم، به دیگر خانم‌ها نیز تاثیراش می‌رسد. این مشکلات جامعه ما به نسبت زنان، باعث شد که من این رشته را بخوانم تا بتوانم به مردم جامعه‌ی خود بخصوص خانم‌ها، بیش‌تر خدمت کنم.

پرسش: عمده ترین مشکلات شما از طرف کی بود؟

پاسخ: اکثر مشکلاتی که من تجربه کردم، ازسوی جامعه و اقوام و فامیل‌های نزدیک ما بوده، حتی تا جایی که به پدرم گفتند دخترانت حالا بزرگ شدند و مکتب شان را تمام کردند، پس باید به خانه بنشینند و کار کنند و عروس شوند. این مشکلات بخصوص در سفرهای خارج از کشور شدت می‌یافت.

پرسش: چه برنامه‌هایی برای آینده‌ی خود دارید؟

پاسخ: تصمیمی که دارم این است که بتوانم یک شناخت فردی از خود داشته باشم و آن را تقویت کنم و از خود یک جای‌گاه داشته باشم و بعد از این‌که ماستری خود را گرفتم و به افغانستان آمدم، در بخش توانمندسازی زنان و آگاهی‌دهی در مورد حقوق زنان بیش‌تر کار کنم.

پرسش: پیام تان به دیگر خانم‌ها چیست؟

پاسخ: پیام من به خانم‌ها این است که لطفا از هویت تان نگذرید و مبارزه کنید. از خودسانسوری بگذرید و هویت خود را پنهان نکنید. باید مبارزه کنیم چون راه به نسل بعدی ما و به خود باز شود. اگر کسی به شما گفت که تو زن هستی و نمی‌توانی، شما به آواز بلند بگویید که ما می‌توانیم و بگویید من این کار را حتی بهتر از توی(مرد) می‌توانم انجام بدهم.

حسینا محجوب

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا