صالحه؛ مبارزی از سرزمین پسته
“هر کدام ما زنان در نفس خود یک مدافع و تغییر دهنده هستیم، در صورتی که تنها اسلحهی مان قلم، درک، منطق و شعور علمی مان باشد.” بخشی از صحبتهای صالحه رهین، فعال و آگاه حقوق زن در ولایت بادغیس با خبرگزاری بانوان افغانستان است که در ادامه میخوانید.
صالحه رهین کیست؟
پاسخ: صالحه دختریست که ۲۵ سال قبل از امروز، در برههی از زمان که تنشهای قدرتطلبی در افغانستان موج میزد، کیلومترها دورتر از این سرزمین، در عالم مهاجرت و در شهرستان تربت جام کشور ایران، در خانوادهی متدین و اهل دانش، چشم به جهان گشود. دوران طلایی طفولیت را که میبایست با جستوخیزهای کودکانه سر شود، با صحنههایی از ترس، رعب و چهرههای وحشتناکی به نام طالب که نظاره کردن شان لرزه بر تن آدامی میانداخت، گذراند. روزگاری که نمیتوان از صفحهی خاطرات جا انداخت.
سفرنامهی دانشآموزیام را در دوران تار طالبانی، نزد استادان خانگی در ولایت بادغیس شروع کردم. اما با آغاز دوره انتقالی و فصل جدید شگوفایی و پیشرفت افغانستان، وارد مکتب شدم. سپس از طریق امتحان کانکور، به رشتهی دلخواهام کامیاب و برای رسیدن به آرزوهایم، بر صندلی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه کابل تکیه زدم و در سال 1395، سند دانشآموختگیام را در بخش قضا و سارنوالی بدست آوردم. در حال حاضر دانشجوی سمستر سوم رشته حقوق بینالملل در مقطع کارشناسی ارشد هستم.
زندگی شما به عنوان یک دختر بادغیسی، شاهد چه تحولاتی بوده است؟
پاسخ: به باور من، زمانی میتوان تحولات متغیر کننده را گذراند که تجارب پیچیدهیی را تجربه کرد. مبارزهی اصلی من از آوان مکتب آغاز شد که متوجه شدم با حضور مادرم در محیط آموزشی مکتب به حیث آموزگار، موجی از افکار کهنه و غیرمنطقی و مملو از تعصب قوم و اقارب که نزدیکترینهای مان نیز بودند، خانوادهام را نشانه گرفت. من از ایستادهگی و مقاومت مادرم الهام گرفتم که حتی با قطع روابط و نظرات منفی نزدیکان، نباید از حقوق اصلی و اساسی خویش گذشت. آن پایبندی باعث شد تا کتلهی عظیمی از زنان و دختران قریه پدریام، بعدها به مکاتب رجوع کنند.
زمانیکه با اصول ترسیمیام وارد دانشگاه شدم، خوب به یاد دارم که همچنان حرف و حدیثهای فراوان و متعددی پیرامون من ردوبدل میشد که گویا من وارد محیط بدی شدم و دیگر از انسان بودن و دختر بودنام باید دست شست.
حتی زمانی که وارد محیط کار شدم نیز با سیلی از اعتراضات و حرف و حدیثهایی که حتی از کوچهی منطق هم گذر نکرده بود، مواجه شدم. در حالیکه اگر بخواهیم در چوکات و قالب هر آیین و ادیان سنجش کنیم، کار و شاغل شدن زنان، حق اساسی و اصلی شان است.
با اینحال وضعیت زنان بادغیس را چگونه میبینید؟
پاسخ: اوضاع زنان در ولایت بادغیس نسبت به گذشته شاهد تغییراتی بر روند موجودیت زنان که ستون اصلی یک جامعه انسانی اند، بوده است. حضور زنان در مراکز آموزشی، دانشگاه و سازمانهای اداری، نسبتا چشمگیر است. با آن هم اگر بهطور کلی بیان کنم، وضعیت زنان بادغیس بعد از ۱۷ سال ادعاهای دونرها و موسسات مدافع از حقوق زنان که در این زمینه کار کردهاند، قابل ملاحظه نبوده و تغییر اساسی بهوجود نیامده است.
زنان هنوز هم با کارهای شاقه چون مزرعهداری و قالینبافی کمر خم میکنند. همچنان با کمال تاسف، هنوز هم ازدواج پیش از سن، ازدواجهای اجباری، بدل و بد دادن، رواج پر رونقی در بازار مردان زن ستیز دارد.
عدم دسترسی زنان به مراکز عدلی و قضایی و عدم آگاهی از حقوق شان، ضربههای مهلکی است که بر زنان ولایت بادغیس وارد کرده و قربانگاه اصلی خشونتهای خانمانسوز گردیده است.
به نظر شما، مهمترین اقداماتی که میتواند در تغییر وضعیت زنان ولایت تان موثر باشد، چیست؟
پاسخ: میخواهم سخنام را با ماده 22 قانون اساسی آغاز کنم که میگوید: “هر نوع تبعیض و امتیاز بین اتباع افغانستان ممنوع است. اتباع افغانستان اعم از زن و مرد، در برابر قانون دارای حقوق و وجایب مساوی میباشند.”
با تاکید بر این ماده قانون، در قدم نخست دولت به عنوان مرجع اجرایی، مکلف به تطبیق تمام امتیازات بر مبنا قانون در قسمت زنان است که با ایجاد مراکز آموزشی، دانشگاه و سازمانهای اداری سالم، ممکن میشود. همچنان دولت باید توسط مراجع مربوط، جهت آگاهی زنان از حقوق حقهای شان فعالیت داشته باشد و این فعالیت ها باید فراگیر، جامع و کامل باشد.
از مهمترین کارکردهای تان در طول این سالها بگویید.
پاسخ: هر انسانی زمانی به موفقیت نایل میگردد که کوشش نماید و در حوزهی کاری خود، متخصص و متشخص باشد. با اینحال تا فعلا، بنده مشاور حقوقی یک نهاد اجتماعی، کارمند جندر در وزارت معارف و مشاور پروژهی وزارت اقتصاد بودهام. همچنان برای ظرفیتسازی واز بین بردن فقر در تمام سطوح، مخصوصا خانمها، سفر کاری یکماههی به کشور هندوستان داشتم و در سیمینارهای مختلف پیرامون جندر، حقوق و قضایا شرکت کردم. بهعلاوه؛ به عنوان یک فعال و آگاه حقوق زنان، در رسانههای صوتی و تصویری مختلفی پیرامون حقوق زنان از دید شریعت و قانون همکاری داشتم و در حال حاضر، به عنوان کارشناس حقوقی، گردانندهی برنامه رادیویی هستم که هدف آن آگاهی دهی زنان از حقوق شان است. گه گاهی هم نوشتههایی از سر شوق داشتهام که هنوز به دست چاپ نرسیده است.
به عنوان حسن ختام این گفتوگو، سخن تان را با خوانندگان شریک سازید.
پاسخ: توصیه من به عنوان یک دختر بادغیسی که بیشترین زمان عمرم را در محیطی با برداشتهای متفاوت و افکار کهنه سپری نمودهام، این است که تنها راه برای بهدست آوردن قدرت و حق زنان، آگاه شدن از حقوق شان و پهن کردن چمن علم و دانش در اطراف شان میباشد. فارغ و سوا از بحثهای جنستی و ظاهری. بنا هر کدام ما زنان در نفس خود یک مدافع و تغییر دهنده هستیم، در صورتی که تنها اسلحهی مان قلم، درک، منطق و شعور علمی مان باشد.
فرشته رفعت