رنج داشتن نامادری
از خبرچینی برای تنبیه توسط پدر خانواده تا اخراج از خانه و ممانعت برای ادامۀ تحصیل، رنجهایی است که برخی از دختران در هرات بر اثر نارواداریهای مادراندر (نامادری)در قالب خشونت زن در برابر زن متحمل شده اند.
سپیده نظری دختری است که خشونتهای فزیکی و روحی که از طرف مادراندر به او وارد میشود، رنجش میدهد.
او میگوید رفتار نادرست نامادری اش همیشه عذاباش داده، طوری که اخراج از خانه در شبهای زمستانی و یا خوراندن تریاک به خواهرش بخش دردناک این خشونتها بوده است.
سپیده اضافه میکند که در حال حاضر به سبب این که برادرهایی که فرزندان نامادری اش هستند، او را دوست دارند و اجازۀ اعمال خشونت را نمیدهند، رفتار مادراندرش نسبتا بهتر شده است.
آناهیتا بیتا یکی دیگر از قربانیان این نوع خشونت زن در برابر زن است، او میگوید در این چند سال از طرف نامادری اش رنجهای زیادی را متحمل شده است، از ممانعت برای ادامۀ تحصیل گرفته تا خبرچینی به پدر خانواده برای اجرای جریمه، رفتارهای نادرست نامادری او است.
آناهیتا در ادامه میافزاید نامادری اش فرزندان خود را طوری تربیت کرده است که آنها نیز در قبال او رفتارهای نادرست داشته باشند و این کارها تاثیر بر رفتار پدر خانواده داشته است طوری که او از بابت رفتارهای نادرست پدرش نیز رنج میکشد.
از طرفی هم دخترانی هستند که به واژۀ نامادری باور ندارند و میگویند که رفتار نامادری شان بستگی به رفتار خود دختر دارد.
شکریه مشعل دختری است که بعد وفات مادرش، خودش برای پدرش خواستگاری رفته است و پدرش را داماد کرده است. او میگوید رفتار نامادری اش بستگی به رفتار خودش دارد .
شکریه میافزاید هیچ کس جایگاه معنوی مادر را گرفته نمیتواند اما وجود نامادری از لحاظ اخلاقی برایش خیلی مفید بوده است.
به باور برخی از روانشناسان خشونتهای زن در برابر زن در خانوادهها عوامل مختلف روحی و روانی میتواند داشته باشد.
فضل الرحمن فاضل، روان شناس، به این باور است که رفتارهای نادرست نامادری ناشی از عواملی مانند تربیت در خانواده و نظریه یادگیری اجتماعی که انسانها از یکدیگر تقلید میکنند و یا تحت تاثیر رفتارهای اجتماعی قرار میگیرند و آن را انعکاس میدهند، است.
آقای فاضل میگوید باورهای نادرست اجتماعی در قبال نامادری که تبدیل به عرف شده است نیز بخشی از تاثیرات منفی بر روان افراد است، طوری که عرف اجتماعی اشخاص اندر را نمیپذیرد و با ورود اشخاص جدید در خانواده و تقسیم نیازهای فرد با فردی که جدید وارد خانواده شده است، حسادت، دشمنی و حس رقابت را بین این افراد ایجاد میکند و در صورت مساعد بودن زمینه، عقدهها و هیجانات منفی خود را در قالبهای مختلف بر فرد مقابل اعمال میکنند.
به گفتۀ آقای فاضل انواع خشونتهای نامادری در برابر فرزند در خانواده تاثیرات سوء مانند خدشهدار شدن ارتباطات فرزندانی که از یک مادر نیستند، یادگیری اطفال به اعمال خشونت و برخوردهای نادرست دارد.
برخی از آگاهان امور زنان به این باور هستند که خشونت در هر نوعاش نوعی زیر پا کردن ارزشهای اخلاقی و دینی است.
سکینه حسینی، فعال حقوق زن با تاکید بر رفتار مصالحتآمیز میگوید خشونت در هر قالبی که باشد در ابتدا ظلم به خود و زیر پا کردن ارزشهای دینی و اخلاقی است.
خانم حسینی میافزاید برای پیشگیری از خشونتی که نامادری در قبال فرزند دارد باید نهادهای حمایتکننده برای حمایت از فرزندان وجود داشته باشد و یک قانون برای مجازات خشونتکننده تصویب شود.
به گفتۀ خانم حسینی این مسئولیت مادر و پدر و نهادهای دولتی است که در هنگام جدا شدن زن و شوهر از هم، در مورد آیندۀ فرزندان تصمیم دقیق بگیرند.
این در حالی است که برخی از مادراندرها به این باور هستند که باید با فرزندان در خانواده به طور یکسان رفتار شود و این زنان خشونت در برابر فرزندان را نادرست میدانند.
سمانه سرور زنی است که با ختم یک ازدواج ناموفق، دوباره تشکیل خانواده داده است طوری که شوهرش از همسر دیگر خود فرزند دارد.
سمانه با اینکه خودش هنوز فرزندی ندارد میگوید که هرگز راضی نبوده است تا با فرزندان شوهرش رفتار نادرست داشته باشد و سعی میکند با دختران و پسران همسرش بیشتر مانند دو دوست باشند و برای دختر همسرش یک همراز باشد.
گزارشگر: بهناز رسولی