شهربانو نظری؛ کارآفرینِ که برای بانوان کارآفرینی میآموزاند
“من فکرمیکنم بین تمام کارها، کار مهمی که انجام دادم نجات جان مادرانی بوده که در اثر ولادتها در دورترین نقاط هرات با مرگ دست پنجه نرم میکردند.” بخشی از سخنان شهربانو نظری، زن کار آفرینی است که خبرگزاری بانوان افغانستان این هفته با وی گفتو گویی را ترتیب داده است.
شهربانو نظری کیست؟ میخواهم شهربانو را به زبان خودتان به مخاطبان ما معرفی کنید؟
شهربانو نظری هستم متولد سال ۱۳۶۰، فارغ رشته قابلگی عالی، آموزگار انستیتوت علوم صحی در بیمارستان هرات و مسوول انجمن آموزشی ـ اجتماعی نسوان.
نا گفته نباید ماند که در مراکزمختلف صحی بیرون از مرکز شهر و ولایت هرات چون ولسوالیهای چشت شریف، اسفرز و دره تخت فعالیت داشتم. جدا از این هم در کلینیکهای حوض کرباس، کازرگاه شریف و نوآباد نیز کار کردم.
پرسش: تاجایی که من معلومات دارم شهربانو نظری بیشتر برای زنان کار میکند در این رابطه بیشتر توضیح دهید؟
پاسخ : در سال 1374 از مهاجرت برگشتیم که متاسفانه درهمان زمان کشور به دست طالبان افتاد زنان و دختران از تحصیل بازماندند من برای زنان در داخل خانه یک مکتب خصوصی راه انداختم وشروع به تدریس نمودم . شبانه روزتلاش میکردم گرچه طالبان چندین بار درخانه ما آمده بودن اما از تلاش دست نکشیدم وادامه دادم تا اینکه بلاخره پیروزی شد.تمام آن شاگردانی که من درس دادم وخوشبختانه امتحان سویه دادند وازصنف هفتم وهشتم شروع به ادامه تحصیل نمودند. این برای من یک موفقیت بسیارزیاد به همراه داشت. من دیدم کسانی که باید یا بیسواد میماندند ویا ازصفرشروع میکردند توانستند ازصنف هفتم وهشتم وبا دادن امتحان سویه توانستند سالهای را که از تحصیل بازماندند را جبران کنند. بعداخودم دررشته قابلگی شروع به درس خواندن نمودم وعلاقه خاصی به طب وطبابت داشتم ولی موانع زیادی سر راهم بود اقتصاد ما ضعیف بود چون شوهرم دانشجوی دانشکده زراعت بود ویک طفل دوساله هم داشتم اما باتمام مشکلات از رشته قابلگی فارغ شدم. بعدجهت کار وخدمت به دورترین نقاط شهرهرات رفتم و به مدت دوسال صادقانه برای زنان محروم آن منطقه کارکردم دو باره به شهرهرات برگشتم ومدت 5 سال درکلینکهای شهرهرات کارنمودم وازآنجا که با دردها ومشکلات زنان آشنا بودم کوشش میکردم به هرنحوهی که شده اطلاع رسانی وآگاهیدهی کنم
پرسش : از چه زمانی این فعالیتها را آغاز کردید؟
پاسخ: ازسال 1390، درانستیوت علوم صحی هرات امتحان دادم و به حیث استاد بخش قابلگی شروع کردم به تدریس واقعا تلاش میکردم تمام دانش مهارتها وآن اندوختههای که درسالهای قبل آموختم به شاگردان خودانتقال بدم و بیاموزانم.
هدف من خیلی فراتر از این بود. علاقه زیادی به کارهای اجتماعی داشتم ومدیریت انجمن نسوان پذیرفتم باتمام توان خود حتی روزهای رخصتی وغیر رخصتی تلاش کردم که به همنوعان خود کمک کنم توانستم صنوف مختلفی آموزشی وحرفهای را برای سهولت خانمها برگزار نمایم. از جمله صنف تعمیرات موبایل، حساب داری، آرایشگری ،خیاطی، بافتنی، گلدوزی وسایرکارها برای خانمها ایجاد نمایم وهمیشه درتلاش بودم تاراههای بهتری برای ارتقای ظریفت همنوعان خود پیداکنم.
پرسش: در افغانستان کار کردن برای یک زن خواسته یا ناخواسته مشکلات خودش را دارد شما از آغاز فعالیت تا اکنون با چه چالشهای دست و پنجه نرم کردید؟
پاسخ: در افغانستان طبیعتا زنان بامشکلات فرهنگی، اجتماعی واقتصادی دست وپنجه نرم میکنند و من هم از این مشکل استثنا نبودم همواره با این مشکلات دست به گریبان بودم اما فکر میکنم باروحیه خوب و استقامت و پایداری توانستم تاحدودی ازاین موانع عبور کنم.
پرسش : در مورد تاثیرگذاری کار تان بگویید، چقدر این کار تان روی زنان دیگر تاثیر گذاشته است و آنان نیز چون شما به فعالیت آغاز کرده اند؟
پاسخ: گفتن این مطلب برای من خیلی آسان نیست چون من تصورمیکنم که این خودستای باشد. اطرافیانم وهمکارانم و کسانی که بامن همکارهستند و یاهم کار میکنند و کسانی که واقعا قلبا و صمیمانه مرا دوست دارند برایم همیشه میگویند ما از تو روحیه و انرژی میگیریم که همیشه خیلی فعال وخستهگی ناپذیر هستی. دیگر این که خانمهای که این جا آمدن انواع حرفهها را یاد گرفتند واین باعث شده که این حرفههارا ادامه بدهند و ازآن حرفهها استفاده کنند خوشبختانه 63 درصد ازشاگردانی که ما فارغ دادیم شامل کارشدن وتوانستند که در بازار کار برای خود کار پیداکنند.
پرسش:عمده ترین کاری را که در این مدت انجام داده اید و به نظر خودتان مهم و ارزنده است چه فعالیتی بوده است؟
پاسخ: من فکرمیکنم بین تمام کارها، کار مهمی که انجام دادم نجات جان مادرانی بوده که در اثر ولادتها در دورترین نقاط هرات با مرگ دست پنجه نرم میکردند. من در کنار آنها بودم و با کمک خداوند ودانش وعلمی که داشتم توانستم آنها را نجات بدهم این برای من یک دست آورد بزرگی بود وهمچنان فکرمیکنم دهها دخترکه در زمان طالبان ازتحصیل بازمیماندن با تشکیل صنفهای درسی توانستم سطح دانش آنها را بالا ببرم یا درس صنفی برای آنها بدهم. همچنان ایجاد فرصتهای شغلی برای بسیاری ازخانوادههای بیبضاعت که حالا میتوانند از همان دست آورد خود استفاده کنند وفرصتهای اقتصادی داشته باشند.
در اخراگر پیام ویا گفتنی برای زنان داشته باشید.
پاسخ: آخرین گفتنی من برای خانمها این است که خواستن توانستن است وزنان افغان زنان توانمندی هستند وهیچ موانعی نمی تواند بهانهای برای بازماندن ما از فرصتهای بهترشغلی واجتماعی شود.
ترتیب: سودابه احراری