به خشونتها نگاهِ ریزتر داشته باشیم!
همه ساله در آستانه 25 نوامبر آمار و ارقام زیادی ازخشونت در برابر زنان از سوی نهادیهای دولتی وسازمانهای خصوصیای که در حوزه زنان و حقوق بشر کار میکنند اعلام میشود که در بیشتر مواقع شاهد صعود گراف آمار خشونتها هستیم. اما آنچه کمتر در این گزارشها به آن پرداخته میشود، «خشونتهای پنهان» است. خشونتهای پنهان در لایههای مختلف اجتماع وجود دارد.
خشونت پنهان به خشونتی گفته میشود که مانند خشونتهای فزیکی زخم و اثر آشکاری ندارد اما در لایههای پنهان وجود و روان شخص خشونتدیده جای دارد، ریشه دوانیده و در رفتار و کردار او اثر مستقیم دارد.
خشونت در برابر زنان در نظامهای فرهنگی مردسالار بسیار گستردهتر و متنوعتر است و یکی از مهمترین دلایل آن اعتقادات سنتی مبتنی بر برتری مردان نسبت به زنان و در نتیجه وجود قوانین و سیاستگذاریهای تبعیضآمیز است. نتیجه این رویکرد، سختی درک و شناسایی انواع خشونت و نیز ناکامی تلاشها برای رفع آن است.
در کشوری که بزرگترین دغدغه مردم آن بیکاری و پیدا کردن لقمه نان برای خانواده شان است و مردم به ابتدایی ترین حق خود که همانا حق کار است دسترسی ندارند بخواهیم نخواهیم باید بپذیریم که این نوع خشونت در خانوادهها وجود دارد. عوامل زیادی در افزایش خشونتهای پنهان نقش دارد.
بیسوادی و کم سوادی از مهمترین عوامل تولید خشونتهای پنهان و یا خانگی است که ما به وضاحت شاهد عواقب ناگوار این نوع خشونت در زندگیهای روزمره زنان هستیم. بهگونه مثال محرومیت تعدادی از زنان و دختران از حق تحصیل حق انتخاب همسر حق داشتن مسکن بدون مرد(محرم شرعی) و صدها مورد دیگر ازین قبیل.
تحقیقات زیادی نشان داده است که خشونتهای پنهان در بین زنان حتا از یک منطقه تا منطقه دیگر فرق میکند و نوعیت آن همه جای شمول نیست. حتی نوع خشونت بستگی به محل، شیوه زندگی و سنتهای هر منطقه دارد. شاید بهترین راهحلی که بتوان برای کاهش خشونت ارایه داد، شناخت مسائل منطقهای و سنتها و رسوم حاکم بر آن است. با چنین شناختی میتوان اقدام به ارتقای سطح آگاهیهای عمومی از طریق رسانهها کرد.
تا زمانی که نابرابری جنسیتی و عقب نگه داشتن زنان از حلقه پیشرفت در یک جامعه وجود داشته باشد و زنان به صفت جنس دوم و برده جنسی در ذهن مرد باشد هیچ گاهی نباید انتظار کاهش این نوع خشونت را داشت. برای رهایی ازین معضل زنان نیاز به بلند بردن ظرفیتها و استقلالیت مالی اند که در صورت داشتن استقلالیت مالی نیز امکان کاهش این نوع خشونت وجود دارد. زن آگاه و زن خود کفا کمتر در معرض این نوع خشونتها قرار میگیرد.
هستند زنانی که خود عامل ازدیاد خشونت برهمجنسان شاناند. در افغانستان و کشور های زیادی هنوز هم زندگیها به گونه جمعی جریان دارد. این نوع زندگی جای بحث دارد که از حوصله این نوشته بیرون است. شاید به صورت فشرده بتوان گفت: زندگیهایی که یکی از منابع خشونتهای پنهاناند!
اگر بخواهیم عجالتاً نهادهای دولتی و موسسات فعال در زمینه حقوق زنان را مخاطب قرار ندهیم و به اصطلاح به راهکارهای فردیتر وریزتر توجه کنیم، میتوان گفت که خانوادهها بهترین جای برای تمرین تقویت جایگاه زنان در سطح جامعه است. خانوادهها باید به مکان امن و زمینه رشد زنان مبدل شوند. به زنان و نقش آنان اهمیت داده شود تا آنان اعتماد به نفس لازم را برای ایفای نقش های بزرگتر در جامعه پیدا کنند و یاد بگیرند که با موانع چگونه برخورد کنند. به عبارت دیگر اگر در خانوادهها با خشونتهای پنهان مقابله موثر و آگاهانه صورت گیرد، از بسیاری از خشونتهای آشکار نیز جلوگیری خواهد شد.
نویسنده: نسیمه همدرد