زنی که در مورد حق فراموش‌ شده‌ اش می‌نویسد

“بله به یقین می‌توانم بگویم که زنان در نوشته‌هایم جایگاه بخصوصی دارند. چنانچه در هر نوشته‌ی که از من به نشر رسیده است حضور زنان واقعا در آن پررنگ بوده است”.این بخشی از سخنان فاطمه مهماندوست بانوی شاعر بانو و نویسنده است که در ادامه می‌خوانید. ‌

پرسش: فاطمه مهماندوست کیست؟ شاعر؟ نویسنده؟ یا فعال مدنی؟ می‌خواهم فاطمه را خودتان به مخاطبان ما معرفی کنید.

پاسخ: به طور خلاصه اگر بگویم عنوان نویسنده به کسی گفته میشود که چیزی را نوشته و پخش کرده و یا در حال نوشتن آن باشد. من نیز تا بحال مدت 3 یا 4 سال است که در این راستا فعالیت دارم پس می‌توانم بگویم فاطمه مهماندوست نویسنده‌ی است که مدت‌هاست مشغول نوشتن است. در قسمت شعر نیز من قبلا اشعاری را در کتابی تحت نام آوای زندگی نوشته‌ام و این لقب نیز به من تعلق می‌گیرد. در جامعه مدنی هم در حال فعالیت هستم. بنده تابحال چندین سیمینار ادبی در سطح دانشکده ادبیات برگزار نموده‍‌ام و نوشته‌هایم نیز در مجله چاپ شده است. پس در این راستا نیز تا حد امکان در حال فعالیت هستم. و بطور خلاصه می‌توان گفت فاطمه مهماندوست نویسنده‌ی در حال رشد است و نیاز به بال و پر دارد. نیاز به حمایت دارد تا بتواند پرواز کند.

پرسش: سفر تان به دنیایی نوشتن از چه زمانی آغاز شد؟

پاسخ: دنیای شیرین نویسندگی را از هر زمانی که شروع نماییم دیر است. بس که این راه مملو از هیجان است. یک نویسنده در هر جایی که باشد سوژه نوشتن را در آن جا پیدا می‌کند. من نیز از دوران کودکی همیشه به نوشتن، خصوصا نوشتن انشاها علاقه داشتم و همچنان در این کار واقعا استعدادش را از همان کودکی کشف کرده بودم. اما به طور رسمی با شروع صنف دهم یعنی سال 1394 به طور رسمی شروع به نوشتن نمودم.
و تابحال می‌نویسم.

پرسش: در نوشته‌های تان بیشتر به دنبال چه چیزی هستید؟

پاسخ: من در نوشته‌هایم بیشتر دنبال حق، و رساندن صدایم به گوش مخاطبان نوشته‌هایم هستم. به وضوح در اشعارم حکایت‌های زیادی را نوشته‌ام. همچنان به دنبال رساندن صدای دختران کشورم و برسی مشکلاتی که این قشر دارند.

پرسش: در مورد نوشته‌های تان بگویید چه چیزهای را تا حال نوشته اید؟ چه چیزی را می‌خواهید بنویسید؟

پاسخ: من راجع به موضوعات مختلفی که همگی ما روزانه با آنها سر و کار داریم نوشته‌ام. بیشتر در باب حق و کمک به دیگران و انسان دوستی است.تصمیم دارم که در مورد موضوعاتی بنویسم که خیلی شاید ساده و پیش پا افتاده به نظرر برسد ولی لازم است راجع آنها حرف زده شود. من می‌خواهم بسیاری از جملات را از نظر عقیده شخصی خودم درست و غلطش را به مردم تفکیک کنم. جملاتی همانند: آیا پول خوشبختی می آورد ، یا همچون مطالب و جملاتی دیگر.

پرسش: آیا زنان هم در نوشته‌های تان حضور دارند؟

پاسخ: بله به یقین می‌توانم بگویم که زنان در نوشته‌هایم جایگاه بخصوصی دارند. چنانچه در هر نوشته‌ی که از من به نشر رسیده است حضور زنان واقعا در آن پررنگ بوده است. چنانچه در مطلبی در کتاب جدیدم تحت عنوان(حقی فراموش شده) ویژه زنان است که نوشته شده است.

پرسش: در مورد کارهای تان بگویید آیا تا حال از شما کتابی زیور چاپ یافته است؟  اگر بله در مورد محتوایی آن توضیح بدهید

پاسخ: من اولین نوشته خود را به صورت رسمی در کتاب اول خود در سال 1394 تحت عنوان ( مجموعه داستانی بهار) به نشر رساندم. این کتاب شامل داستان‌های بسیار آموزنده است که در روز معلم همان سال معرفی و پخش گردید. و نا گفته نماند که در ترتیب بندی موضوعات این کتاب یکی از دوستانم بنام خالده صدیقیان نیز همکاری نمودند.

همچنان کتابی دیگر که در سال 1395 نوشته بودم که متاسفانه فقط سه جلد از آن را چاپ نمودم زیرا حامی برای چاپ نداشتم.

پرسش: آیا کتاب جدید هم روی دست دارید؟

پاسخ: بله خوشبختانه بعد از زحمات دو ساله که در راه نوشتن به خرج دادم این بار نیز خیلی قوی و استوار تصمیم به چاپ کتابی نمودم که ان شاءلله به زودی به دسترس همشهریان و ادب دوستان شهر عزیزم خواهد رسید. محتوای این کتاب شامل دو بخش است، بخش اول شامل موضوعاتی است که تاحال در مورد آن گفته نشده و یاهم اگر گفته شده بسیار کم. موضوعاتی همچون: قضاوت مردم، حقوق فراموش شده زنان، باور داشتن به خود، و تقلید از فرهنگ‌غربی و بخش دوم آن را اشعارم در بر گرفته است که این اشعار نیز گفتنی‌های زیاد و همچنان مخاطبان زیادی دارد.

پرسش: چه مشکلاتی را در قسمت چاپ این کتاب داشته اید؟ آیا کسی شما را حمایت کرد؟

پاسخ:همانطور که میدانید، هیچ کاری چه در آغاز و چه در آخر بدون مشکل نیست! حتی اگر خواسته باشیم یک ساختمان را بسازیم ولو که بهترین مهندسان را استخدام کنیم بازهم بدون مشکل آن کار پایان نمی یابد. من نیز در نوشتن این کتاب به مشکلات زیادی برخوردم به همین دلیل این کتاب هرچند حجم کم دارد اما نوشتن آن تا دوسال ادامه داشت. در قسمت حمایت درد دلم بسیار است.

ترتیب: سودابه احراری