سرنوشت دموکراسی در افغانستان چه خواهد شد؟
شعارهای بسیاری از نامزدان انتخابات پارلمانی، که حاکی از سطح دانش و شعور سیاسی آنان است، اکثرا دور از واقعیتهای جامعه است. آنچه بیشتر در کارزارهای انتخاباتی قابل ملاحظه است، کمیت شعارها، عکسها و اوراق تبلیغاتی است. در و دیوار شهر هرات پر از عکس و شعارها است. نگاه به اینهمه اوراق پر رزق و برق، شاید برای آنانی که میزان توقع شان از روند دموکرازیسیون در افغانستان، به شکلیات این امرِ مهم محدود باشد، جالب توجه و امیدوار کننده باشد اما بی تردید برای آنانی که به معنا و مفهوم دموکراسی نظر دارند و دغدغه رشد و نهادینه شدن این ابر ارزش را در سر دارند، خیلی هم امیدوار کننده نباشد و حتا یأس آور و گیچ کننده باشد.
شعارها اکثرا اغراق آمیز، نامرتبط و عوامفریبانه است که بیشتر به رویا می ماند تا حقیقت. تعدادی از نامزدان با این گونه شعار ها وارد کارزار شده اند:” سرم را بری شهرم می دهم”، “با قلب مملو از مهر و با دستان پاک آمده ام”، “به من اعتماد کن بیگانه نیستم هموطن” ووو!! این چند مثال کوچک، مشت نمونه خروار از شعارهای میانتهی و نامرتبطی است که در هرجا بچشم میخورد.
سوال این است که چرا کسانی که هنوز وظایف یک عضو پارلمان را نمیدانند، خود را نامزد انتخابات کرده اند و مصارف هنگفتی را صرف کارزار انتخاباتی میکنند؟ یا این است که ایشان دانسته اقدام به عوامفریبی کرده و برای گرفتن رأی مردم، به رویکردهای پوپولیستی روی آوردهاند؟
در هر دو صورت، دولت منحیث نهادی که باید روندهای دموکراتیک را نظارت، تقویت و به مسیر درست رهنمون شود، مسوول است. اگر مردم نمیدانند دولت مسوول است و اگر نامزدان نادان مجال کاندیدا شدن مییابند، بازهم دولت مسوول است.
پارلمان یک نهاد«تقدیرنویس» است. این نهاد تقدیر ملت را مینویسد. اگر مصوبات پارلمان که بعدا به قانون مبدل میشود و مسیر زندگی جمعی و فردی آحاد ملت را تعیین میکنند، از سوی آدمهای کمسواد و منفعت اندیش تدوین و تصویب شوند، دیگر امیدی به بهبود آینده یک جامعه و کشور نیست. ایجاب میکرد که بعد از هژده سال مشق دموکراسی ما در وضعیت مطلوبتری قرار میداشتیم اما نداریم. بلکه حتا میتوان گفت که عقبگرد داشته ایم. مسوول درجه یک این وضعیت رهبران سیاسی دولت اند. آنانی که بجای پرداختن به موضوعات مهم و اساسی و سرنوشت ساز، مشغول زد و بندهای سیاسی روزمره اند و کار بنیادی برای ملت انجام نمیدهند.
مردم نیز در جای خود مسوول و مقصر اند. نظام دموکراتیک، نظام مردمی است. در چنین نظامی مردم تعیین کنندهاند و باید باشند. مردم باید درک خود را از میکانیزم توزیع و اعمال قدرت بالا ببرند. هرگاه مردم از نقطه نظر فهم و دانش سیاسی در سطح بلندی قرار داشته باشند، آدمهای کمسواد و نادان جرأت کاندید شدن و سپس مطرح کردن شعارهای واهی و عوام فریبانه را به خود نمی دهند.
نسیمه همدرد