رویا، زنی درنهایت فروتنی و شیدایی

این نوشته در مراسم بزرگ داشت رویا سادات و رونمایی فیلم ( نامه‌ای به رییس‌جمهور ) در هرات که توسط  انستیتوت مطالعات استراتژیک برگزارشده بود، خوانده شد.

از من خواستند تا به اساس عرف معمول مراسم بزرگداشت و به‌عنوان یکی از دوست‌های نزدیک رویا سادات، در مورد وی حرف بزنم. عادتن برای من نوشتن کار دشواری نیست اما نوشتن از ویژگی‌ها و خاطرات یکی از بهترین‌های زندگی‌ام، مقداری کلافه‌ام کرد. رویا را سال‌هاست می‌شناسم، خوب و درست می‌شناسم. او یکی از آدم هایست که عمیق‌ترین احساسات و بزرگ‌ترین اعتماد را در من شکل داد و به همین دلیل صحبت کردن و نوشتن از او که ساده، صمیمی وعمیق در من بوده، کاری سختی است. نوشتن از آن‌همه مهربانی، تعهد، همراهی، همدلی، همکاری و دوستی … به روایت دیگر، رویا تصویر رنگی و بزرگی از صداقت، خلاقیت، فروتنی و شیدایی است. او پیش از اینکه یک زن سینماگر پرآوازه‌ای کشور باشد، انسانی ست که انسان ماندن و انسان بودن را خوب آموخته است. چشم‌انداز وسیع و سخاوتمندانه‌ای از هستی دارد. با ذات و جوهره‌ای طبیعت، جامعه و انسان نزدیک است. تنها ساختن، حرکت، دوست داشتن و کار را بلد است. او برای خلق دنیا خودش در قالب فلم و نوشته نیاز به خراب کردن، دشمنی، حسادت، زشتی و پلشتی نمی‌بیند.

اندیشه‌اش آرامش وصف‌ناپذیر و وسعت خیره‌کننده‌ای را منتقل می‌کند. ظاهرنگران و چشمان سرگردان دارد اما ذهنش شبیه هستی‌ای سرشار از سکوت، زیبایی و وسعت قعر اقیانوس‌هاست؛ آنجا که از موج‌ها، خروش‌ها و کف کردن‌ها خبری نیست. زندگی در شفافیت و درخشندگی با انبوه‌ای از موجودات رنگی در سکوت مبهم و سنگین ابدی ادامه دارد. چنین است که این زن با سطح گلاویز نیست، زشتی‌ها را با دوستی و دشمنی‌ها را با لبخند و عقده‌ها را با سکوت برگزار می‌کند؛ اگرچه در تنهایی و گوشه‌ای یکه‌ای خویش از آزار و ابتذال اطرافیان دمغ و دلخور شده است؛ اما همواره دنبال راهی برای گسترش مهربانی و دوستی بوده است.

چرا برشمردن ویژه گی های اخلاقی رویا مهم  است؟

من علاقه‌مند روایت‌های رمانتیک و دراماتیز کردن چهره‌ها، پدیده‌ها و اتفاقات نیستم اما می‌خواهم ببینم که در بستر فرهنگ و اجتماع کشوری که در درازی تاریخ با دندان‌های تیز خشونت، بی‌فرهنگی، ابتذال، بطالت، دشمنی وبرتری جویی تکه و پاره شده است، کی و چه نیاز اصلی است؟ این روزها چه چیزغیر از عقده، میان‌مایگی، بی‌معنایی، کلافگی، بی‌سوادی، رقابت‌های کشنده و کم‌ارزش، تقلای جانکاه برای دیده شدن و موج ایجاد کردن می‌بینید و می‌شنوید؟ چه تفاوتی میان فرهنگی و هنرمند کم‌سواد، متناقض، سردرگم، خشن و قلدر مایک به دست با جنگ‌سالار و مردان وزنان پول‌پرست و قدرت‌طلب آدم کش تفنگ به دست وجود دارد؟ در تاریخ جهان، ملت‌ها آیا به‌واسطه کشتن و بستن و سلاح‌های کشتارجمعی از بین رفته‌اند و یا سقوط و زوال اجتماعی و فرهنگی؟ این روزها مردمان زیادی در کشور در تقلای نان‌ و آب و به چنگ آوردن پول‌های بادآورده، دارند تمام ارزش‌های اخلاقی و فرهنگی‌شان را قربانی می‌کنند غافل از اینکه هیچ سرزمینی با مشتی از سیاست‌مداران، دولت‌مردان وزنان، فرهنگی‌ها و روشنفکران دروغ‌گو، بی‌ثبات، لمپن و متوهم به پیشرفت، ثبات و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دست نیافته است.

رویا یک زن فرهنگی صادق و پرتلاش است. به هنرش عشق می‌ورزد و آن را وسیله‌ای برای دیده شدن و معیشت اش قرار نمی‌دهد. دشمنی نمی‌کند و حسد نمی‌ورزد. حرفویی است و فیلم می‌سازد و برای آینده کاری‌اش سخت و مستمر کار می‌کند. رؤیا سادات برای این‌همه ویژگی‌های منحصربه‌فرد نه بلکه نادر و کمیاب این روزهای ما، قابل‌ستایش و تقدیر است. من اینجا نیامده‌ام تا از یک دوست تعریف و تمجید نمایم. این جا هستم تا بگویم که ما باید با کلیک کردن بر جایگاه انسان‌های که در عرصه‌های مختلف باصداقت و درستی کار می‌کنند، شعور و سواد دارند و دلشان برای داشتن ملت بزرگ و سربلند می طپد بخشی از مسئولیت خویش را برای اعتلای ارزش‌های انسانی به‌منظور خیر و صلاح جمعی ادا نماییم. صدالبته نه رؤیا و نه هیچ‌کدام حقیقت مطلق و کامل نیستند. به‌عنوان یک واحد انسانی خطاها، لغزش‌ها و اشتباهات خویش رادارند. قرار نیست کسی و کسانی این جا بت و قهرمان شوند. مبارز بیرق به دست و انقلابی کف بر دهن وسط خیابان معرفی شوند. افغانستان و مردمانش تمام این فیگورهای جذاب ولی غیر مؤثر را تجربه کرده‌اند و امروز درجایی ایستاده‌اند که از خود بپرسند چرا هیچ‌کس و هیچ جریانی نتوانست کشتی ملت را به ساحل نجات بکشاند؟ چگونه است که این مردم همیشه شجاع بوده‌اند، قهرمان بوده‌اند، انقلابی هم؛ اما نتیجه جز ویرانی و تباهی چیزی دیگری نبوده است؟! چراکه هر ملتی برای سرپا ایستادن و ساخته‌شدن در کنار آزاده گی به صداقت، تعهد، شعور و سواد نیاز دارد. همه باید قهرمان باشند، قهرمان میدان‌های آزادی، سازنده گی و ارزش‌های اخلاقی. کشور ما با چند تن قهرمان ساخته نشد و با تیپ‌های قهرمان‌پرور و گزافه‌گو هم ساخته نخواهد شد؛ بلکه سیاست‌مدار، فرهنگی و کنشگر مدنی افغان نیاز دارد که بتواند در جای که ایستاده با خود و جایگاهش صادق باشد و از خودشیفتگی و نمایش دادن  دست بردارد و فروتنانه در کنار مردم برای توانا ساختن و شکوفایی ظرفیت‌های انسانی توده‌های مردم تلاش نماید.

همه آنچه را نوشتم برای رویا بود و اینکه رویا و رویاهای سرزمینم آیینه تمام قد از ارزش‌های هستند که مردم برای ساختن بنیادهای خوشی و سعادت به آن نیاز دارند.
تازه و سبز بمانی رویای عزیز ما!

نویسنده : خالده خرسند

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا