روایت تلخ زنانی که همسرانشان را کشتهاند
یافتههای خبرگزاری بانوان افغانستان نشان میدهد که خشونتهای خانوادگی، ازدواجهای زیر سن و فساد اخلاقی سبب شده تا 33 زن در ولایت هرات در چند سال اخیر شوهران شان را به قتل برسانند. این زنان که اکنون در زندان زنانۀ ولایت هرات دوران حبس شان را سپری میکنند برخی از آنان جرم شان را پذیرفته و برخی دیگر با و جود این که چند سال از حبس شان میگذرد آن را یک اتهام و تهمت میشمارند.
خبرگزاری بانوان افغانستان برای معلوم نمودن چرایی و انگیزۀ این مطلب با چند زن زندانی مصاحبه نموده است که از میان 125 زن زندانی در ولایت هرات 33 تنی که به جرم قتل همسر دوران حبس شان را سپری میکنند بیشتر شان خشونتهای خانوادگی و ازداوجهای زیر سن را از دلایل قتل همسران شان عنوان کردند.
برخی از این زنان از بودن در زندان ابراز خرسندی کرده و آن را به زندگی با همسرشان ترجیح میدهند.
زندان برای من بهشت است
شکیبا(مستعار) که به جرم قتل همسرش به 10سال زندان محکوم شده است، حدود چهار سال از حبس خود را سپری کرده است. او 15 ساله بود که با مردی 22 سال بزرگتر از خودش ازدواج کرد. بنا به گفتهی خودش زندگی وی با دعوا و خشونت آغاز شد و مدت 13 سال او خشونتهای شوهرش را تحمل کرد. او به جرم خود اعتراف کرده و احساس پیشیمانی ندارد. میگوید تمام بد رفتاریهای همسرش را تحمل کرده است اما آزارجنسی و دست درازی به دخترش را نتوانست تحمل کند، بنا به همین دلیل شوهرش را به قتل رساند. او که از بودن در زندان خوشحال است میگوید: “زندان جای خوبی نیست، اما برای من بهشت است “.
شکیبا جریان قتل را چنین روایت میکند: “شوهرم بسیار بد اخلاق بود به درجه رسید که یک شب ماه رمضان بود دیدم که به بالای سر دخترم است من دقیق متوجه شدم به او گفتم تو چقدر آدم کثیف هستی، آدم چطور میتواند به دختر خود چشم بد داشته باشد گفت بتو هیچ مربوط نمیشه دختر خودم است. وقتی سر و صدا کردم، مرا لت و کوب کرد. از آن شب به بعد دو بار دیگر نیز آمد. دخترم زیاد ترسیده بود. 21 شب هیچ نخوابیدم بلاخره صبح عید روزه بود که باز آمد پیش دخترم یک چوب هم دستش بود سرو صدا کردم و دختر و بچه مه هم بیدار شده بودند زدن زدن شروع شد و با همان چوبی که خودش آورده بود به سرش زدم. تصمیم خوده گرفته بودم که یا باید من برم یا او. به نقطه آخر رسیده بودم “.
او میگوید چهارسال است که از حبساش میگذرد اما یک لحظه احساس پشیمانی نکرده است. چون با تمام خشونتهای شوهرش کنار آمده بود اما چیزی که برای دخترش پیش آمد را نتوانست تحمل کند یا شکایتی درج کند. میگوید به دلیل تهدیدهای شوهرش به هیچ کدام از نهادهای مدافع حقوق زنان نتوانست مراجعه کند و یا اقدام به طلاق نماید. او گفت: “شوهر مه چند سال پیش بچه کاکا خود را به قتل رساند و به ایران فرار کرد. به مه گفت اگر به کسی بگویی اول بچههای تو باز خودتو و خانواده تو را هم میکشم و به ایران فرار میکنم. به خانه هم تفنگچه داشت. او از چشم ترسانی نمیگفت واقعا همین کار را میکرد “. شکیبا میگوید در این مدت دو بار دست به خودکشی زده است. ” 13 سال خانه داری کردم اما 13 بار از خانه بیرون نشدم “.
خودکشی، خودسوزی، فرار از منزل، عقدهمند شدن زنان در برابر خانواده و قتل همسر از پیامدهای منفی ازدواجهای زیر سن خوانده شده است.
بعداز کشتن شوهرم بسیار گریه کردم
در این گزارش در کنار شکیبا به زنی اشاره شده که در سن چهارده سالگی به نکاح مردی در آمده است که 13 سال از وی بزرگتر بوده است.
مریم(مستعار) که به جرم قتل شوهر به 20 سال حبس محکوم شده است از کارش احساس پیشمانی کرده و میگوید این کار را از روی عصبانیت انجام داده است. او مدت هفت سال را با مردی با 13 سال تفاوت سنی زندگی کرد و ثمره زندگیش دو طفل است. اما میگوید تمام هفت سال زندگی مشترک را با دعوا و جنجال گذرانده است. مریم میگوید این دعواها روز بروز زیاد شده رفت تا شوهرش برای بار دوم ازدواج کرد و در بدل آن خواست که دختر چهارسالهاش را بدهد. گفتم:«این دختر هنوز خورد است من هم چهارده ساله بودم که ازدواج کردم ونتیجه میبینی که همیشه جنگ است اما قبول نکرد”.
دعوا بین مریم و شوهرش سه روز جریان داشت تا بلاخره مریم طی یک تصمیم آنی خواست تا شوهرش را به قتل برساند. او از جریان روز قتل چنین حکایت میکند: “اصلا پلان قتل را نداشتم این تصمیم به یک ساعت گرفتم. شوهرم مریض هم بود وقتی دوایش را کار کردم داخل سیرم اش یک آرامبخش نیز انداختم فکر نمیکردم که فوت کند. گفتم شاید چند ساعتی خواب شود اما بعداز دوساعت که آمدم دیدم فوت کرده است. بسیار عذاب وجدان گرفتم و تا صبح بالای سرش گریه کردم از همین عذاب وجدان بود که خودم اعتراف کردم “. مریم میگوید شش ماه اول را در زندان به حالت روحی بسیار بدی بسر میبرد. با ابراز تأسف میگوید: “کاش صبر میکردم انسان از صبر به جا میرسد “.
تنها شکیبا و مریم نیستند که به دلیل ازدواج اجباری و زود هنگام همسران شان را به قتل رساندند . از میان 33 زن زندانی شمار زیاد شان این عوامل را از دلایل قتل همسران شان عنوان میکنند.
به فکر کشتن او بودم
پری گل(مستعار)31 سال سن دارد وقتی 13 ساله بود زندگی مشترکش را شروع کرد. 14 سال را با مردی که میگوید با وی هیچگونه سازگاری نداشت زندگی کرده است.
او میگوید شوهرش را دوست نداشت و در این اواخر به اعتیاد نیز روی آورده بود. پری گل که چندین بار ادعای طلاق کرده بود به دلیل مخالفت شوهرش نتوانست طلاق بگیرد. او میگوید:” من خیلی خورد بودم که مرا به او داده بودند.اخلاق ما اصلا به هم نمیخورد نه من گپ او قبول میکردم نه او گپ مه. ده ساله خودی هم میزدیم و میخوردیم. من فکر کشتن به سرم بود گفتم به یک طریقی باید از ای جداشم، یا طلاق یا دیگه کاری کنم. تا این که یک روز رفیقهای او که خودی او کمی مشکل هم داشتند آمدند به خانه ما و چای برد، بعد 20 دقیقه دیدم که او دونفر از مهمانخانه بیرون شدند شوهر مه نشد رفتم به مهمانحانه دیدم که شاهرگ بریدند “.
پری گل وقتی جریان قتل را به دادگاه باز گو میکند او را به جرم قتل همسرش به 16 سال حبس محکوم میکنند: “وقتی به محکمه گفتم که او دونفر کشتند گپ مه قبول نکردند گفتن تو خودی از او دو نفر پلان کرده بودی. او دونفر یکی فرار کرد یکی دیگه به شش ماه زندان محکوم شد “.
میگوید با توجه به این که تصمیم قتل شوهرش را داشت اما همان روز نمیخواست که این اتفاق بیفتد. او از کارش احساس پشیمانی نمیکند اما میگوید به خاطر پنج فرزندش که در خانه امن به سر میبرند بسیار رنج میکشد.
در کنار این زنان، که جرم شان را پذیرفته و احساس پشیمانی ندارند، زنانی هم هستند که با وجود سپری کردن چند سال از حبس شان خودشان را بیگناه دانسته و آن را یک تهمت میپندارند.
نفیسه(مستعار) به جرم قتل شوهر به 16 سال حبس محکوم شده است. حدود 4 سال از حبس اش را گذرانده است اما ادعا میکند که شوهرش مریض بوده و به مرگ خودش فوت کرده است. او میگوید هیچ شاهدی پیدا نشد اما خودش هم نمیداند که چطور این قضیه به سرش ثبوت شده است.
او میافزاید: “من تنها بودم و غریب، کاری نکردم همه گفتند که تو او را مسموم کردی در حالیکه او مریض بود تکلیف گرده داشت و هفته یکبار به شفاخانه میرفت خودش افتاده بود تا آمدم بالای سرش فوت شده بود “. او شش فرزند دارد که مدت چهارسال است از آنها بیخبر است. میگوید بخاطر فرزندانش بسیار بیتاب است.
دخترم از موهای سرش بیشتر لت خورد
در همین حال خانوادههای برخی از این زنان میپذیرند که دختران شان همسران خود را به قتل رساندند. اما میگویند اشتباه از آنان بوده که دختر شان را یا به اجبار یا زیر سن به نکاح داده اند.
خبرگزاری بانوان افغانستان با تلاشهای فراوان توانست با خانوادههای دو تن از این زنان مصاحبه نماید.
شیرین گل مادر شکیبا است. او قتل را یکی از پیامدهای ازدواج اجباری و زیر سن میداند. میگوید هنگام ازدواج دخترشان آنها زیاد آگاهی نداشتند و نمیدانستند که سرنوشت دختر شان به زندان ختم میشود. شیرین گل میگوید دامادش آدم بسیار خشن بود و آنها قبل از ازدواج او را نمیشناختند. وی ادعا میکند که دامادش همراه دخترش رویه بسیار زشتی داشت و همیشه او را لت و کوب میکرد: “دخترم از موهای سرخو بیشتر لت خورده اما هیچ وقت به من نگفت من از مشتریهای که به پیش خیاطی میبردند خبر شدم “.
مادر شکیبا میگوید، دخترش تمام خشونتها و رفتار ناپسند همسرش را تحمل کرد اما دامادش وقتی به آزار جنسی دخترش پرداخت شکیبا دیگر نتوانست تحمل کند:
“این مرد آنقدر وحشی بود که به دختر خودش هم رحم نمیکرد چند بار به جان دختر خود رفته بود که دخترم فهمید و بلاخره به سر همین موضوع خبر شدیم که او را کشته است “.
نور احمد پدر نفیسه اما مجرم بودن دخترش را نمیپذیرد. او باور دارد که دخترش بیگناه است و قتل دامادش صرف یک تهمت بوده است. وی میگوید نتایج طب عدلی هم نشان داد که نفیسه قتل نکرده است. میافزاید:”این داماد مه میراث زیاد داشت به خاطر همین به دختر مه تهمت کردند که شو خو با تبر و تیشه زدی باز این گپا همه دروغ ثابت شد باز گفتند به مرگ موش مسموم کردی خلاصه هیچ کاری هم نکرده بود اما به سرش ثبوت کردند “.
خبرگزاری بانوان افغانستان با تلاشهای زیاد نتوانست با خانوادهی همسر شکیبا و نفیسه تماس برقرار کند. اما برادر شوهر مریم در مصاحبه با این خبرگزاری گفت که دخالتهای بیرونی سبب برهم خوردن زندگی برادر و قتل او گردید.
محمد رحیم برادر مقتول میگوید، بین برادر و خانم برادرش از اوایل زندگی مشکلات وجود داشت و آنان به یک دیگر راضی نبودند. وی اضافه میکند که خشوی برادرش به پیوند ازدواج آنان راضی نبود و همیشه به زندگی شان دخالت میکرد.
او میگوید:”تمام این کارها را مادر مریم کرد همیشه دختر خو پیش میکرد چون از اول هم مادرش خوش نبود که او به برار مه بدهند او هر کاری میکرد تا این دو نفر از هم جدا کند بلاخره برادر مه به کشتن داد “. وی میگوید برادرش از خوش اخلاق ترین افراد خانوادۀ شان بوده و هیچگاه خشونتی را در برابر کسی انجام نداده است.
خشونتهایخانوادگی، ازدواجهای تحمیلی و زودهنگام در حالی از موارد قتل زنان گفته میشود که برخی از مسوولان فساد اخلاقی را نیز یکی از دلایلی میدانند که سبب شده تا زنان شوهران شان را به قتل برسانند.
مسوولان در زندان زنانۀ هرات میگویند همه ساله حدود پنج تا شش زن به جرم قتل همسر به زندان فرستاده میشوند.
سیما پژمان مدیر زندان زنان در ولایت هرات میگوید برخی از این زنان به جرم خود اعتراف کرده و زندان را مکان امن میدانند. وی میگوید در کنار قضیههای خشونت و ازدواجهای اجباری برخی از قضیهها فساد اخلاقی است. موصوف اضافه میکند:
“به تعداد بسیار کم شان فساد اخلاقی است یعنی از 33 تن شان ممکن سه یا چهار نفر به خاطر فساد اخلاقی شوهران شان را به قتل رسانده اند “.
این در حالیست که مسوولان دادستانی ولایت هرات میگویند بیشتر قضیههای بررسی شدۀ زنان متهم به قتل همسر، رابطه نامشروع بوده است.
مهوش جمشید کریمی دادستان ابتدائیه شهری، در این مورد میگوید اکثر قضیههای که آنان بررسی کرده اند زن با یک مرد رابطه داشته و به همین دلیل شوهرش را به قتل رسانده است. خانم کریمی اضافه میکند که این زنان به تحریک شخص بیگانه یا به همکاری وی همسران شان را به قتل میرسانند که بعداز افشا و تحقیات همه جانبه، دلایل ثبوت قضیه آشکار و محکوم به مجازات میشوند.
خانم کریمی به قضیهی اشاره میکند که زنی به دلیل ازداج اجباری و وجود خشونت در خانه، با شخص بیگانه رابطه برقرار کرده و بعداز قول قرار ازدواج شوهرش را به قتل میرساند. وی میگوید، از لحاظ جزایی برای این زنان راههای دیگری جز قتل نیز وجود دارد. بنا به گفتههای وی این افراد شامل فرمانهای عفو نمیگردند مگر در صورتی که طرف متضرر ابراء دهد.
در همین حال مسوولان در فرماندهی پلیس نیز به قضایای از قتل شوهر توسط زن اشاره کرده میگویند در سال1396 چهار قضیه در اداره فرماندهی پلیس به ثبت رسیده است.
انگیزههای متفاوت برای قتل
عبدالاحد ولیزاده سخنگویی فرماندهی پلیس هرات میگوید، نظر به بررسیهای ابتدائیه پلیس، این زنان برای قتل، انگیزههای متفاوتی چون خشونتهای خانوادگی و فساد اخلاقی داشته اند. وی به دو قضیهای اشاره میکند که زنان به دلیل رابطه نامشروع شوهران شان را به قتل رسانده اند.
در همین حال فعالان حقوق زنان دلیل این کجرویها از سوی زنان را نبود حاکمیت قانون دانسته و به این باور اند که همواره در قضیههای خشونت به صورت تک بعدی دیده شده است.
فاطمه جعفری فعال حقوق زن و عضو شورای ولایتی هرات، معتقد است که وقتی حاکمیت قانون به صورت صد درصد وجود نداشته باشد و قضیههای خشونت در برابر زنان به صورت درست بررسی نشود، نتایج بدی چون قتل را در پی خواهد داشت. خانم جعفری میافزاید، وقتی زنان به حق خود نرسند راهی به جز قتل برای شان باقی نمیماند.
به باور آگاهان امور اجتماعی، تحقیقات نشان میدهد که حاکم بودن روابط خشونتآمیز بین زن و شوهر، نتیجه ازدواجهای زود هنگام و تحمیلی است که بعداز ازدواج یا بعداز گذشت چند سال از ازدواج به وجود میاید.
علی کاوه، آگاه امور اجتماعی میگوید، به گونهای میتوان توجیه کرد که حتما عوامل و فشارهای بسیار جدی بالای زنان بوده که اقدام به قتل شوهر کرده اند چون کجرویهای چون سرقت، قتل و دیگر موارد بیشتر پدیدۀ مردانه است و در مسایل زنان به ویژه در افغانستان به ندرت اتفاق میافتد.
آقای کاوه دلیل این انحرافات از سوی زنان را عدم توجه ویژه دولت به مسایل خانواده و مدیریت خانواده میداند. او میگوید دولت هیچ اقدام ویژۀ را در این رابطه انجام نداده است و نهادهای غیر دولتی هم بصورت مقطعی کار کرده اند. وی افزود: ” ریاست امور زنان که خود تمام وظایف خود را به پالیسی سازی خلاصه کرده است که متاسفانه همانها را هم به درست انجام نمیدهد “.
به باور آقای کاوه، اقدام دولت برای کنترول و مدیریت این مسایل جدی نیست و بیشتر به صورت انفعالی عمل میکند.
این در حالیست که مسوولان در ریاست امور زنان انگیزۀ زنان برای از بین بردن همسران شان را ازدواجهای زودهنگام، خشونتهای خانوادگی و ازدواجهای تحمیلی عنوان کرده میگویند همه ساله قضیههای ازدواجهای اجباری در این اداره به ثبت میرسد.
سهیلا صبری مدیر ارتباطات ریاست امور زنان در این مورد میگوید، اداره آنان همواره برای حل این چالش راهکارهای داشته است. خانم صبری میگوید، آنان بودجهی مشخصی در اختیار ندارند تا بتوانند برنامههای طرح ریزی شدهی شان را عملی کنند.
گزارشگر : سودابه احراری