هزار و یک زن چو من

مستند “هزار و یک زن چو من” جریان عدالت خواهی زنی را نشان می‌دهد که مورد تجاوز پدرش قرار گرفته است.  خاطره شخصیت اول این فیلم، خودش قربانی این تجاوز است، او اکنون از پدرش دو فرزند دارد. برای معرفی بیشتر این مستند با صحرا مانی فعال رسانه‌یی و کارگردان این مستند گفت‌گویی انجام دادم.

پرسش: از چه زمانی کار در سینمار را آغاز کردید؟

پاسخ: كار در رسانه را در سال ٢٠٠٤ شروع كردم و كار در سينما را حدودا يازده سال پيش.

پرسش: در فیلم “هزار و یک زن چو من” متوجه وقوع فاجعه‌ی در دل یک خانواده و یک جامعه‌ی اسلامی می‌شویم، اما برای زنان افغانستانی این، تبدیل به یک روزمرگی شده، چطور به ذهن تان خطور کرد از این ماجرا مستند بسازید؟

پاسخ: در ابتدا اصلا علاقه‌یی به ساخت اين فيلم نداشتم، به دو دلیل، اول این که از نظر احساسي برایم كار سختي بود كه خود را جاي شخصيت اصلي فيلم قرار دهم و ديگر اين‎كه  فكر نمي‌كردم بتوانم سينما را در اين قصه بيابم، چون فكر مي‌كردم شايد براي يك گزارش تلويزيوني مناسب باشد و براي يك فيلم بلند مستند سينمايی ظرفيت نداشته باشد.

 قبل از اين‌كه حتي مطمئن شوم كه در آن‌جا قصه‌یي كه مي‌خواهم وجود دارد يا نه؛ متوجه اهميت موضوع شدم. به اين معني كه در زمان تحقيق روي موضوع فيلم شاهد بودم كه زنان و دختران زيادي به دفاتر حقوقي مراجعه مي‌كردند و از درد و مشكل مشابه شكايت داشتند. حتي قضاياي وحشتناك‌تر از قضيه خاطره هم وجود داشت. آن‌جا بود كه به اهميت موضوع پی بردم و خودم را متقاعد كردم كه اين موضوع را بايد جدي گرفت و دنبال كرد. چون يقين داشتم كه اين يك قضيه كم‌ياب و خاص نيست بلكه بسيار فراگير است. چون متهم و متضرر مي‌دانند كه قرار نيست در مورد تجاوز حرفي زده شود. و قضيه مسكوت خواهد ماند و در نتيجه‌ی اين سكوتِ فراگير؛ زنان و دختران زيادي بدبخت مي‌شوند و حتي هيچ‌كس نه صداي شان را مي‌شنود و نه به حرف آن‌ها باور مي‌كند. بعد از اينكه با خودم قطعي كردم كه در هر شرايطي بايد فيلم را بسازم، نشستم و روي چگونگي روايت و لايه‌هاي متفاوت قصه كار كردم. مدتي طول كشيد تا خط داستان برايم مشخص شود.

پرسش: تا جایی که من اطلاع دارم شخصیت اول فیلم شما (خاطره) خودش قربانی تجاوز است، چطور توانستید او را راضی به کار در این فیلم کنید؟

پاسخ: من هيچ وقت براي راضي كردن خاطره تلاش نكردم. اصلا خاطره خودش مي‌خواست كه صدايش از طريق فيلم من و ديگر گزارش‌های خبرنگاران بلند شود. من هم سعي كردم تا جايي كه مي‌توانم حق مطلب را ادا كنم چون مطمينم كه هميشه در تاريخ جوامع اين فرصت كمتر پيش مي‌آيد كه زني بلند شود و تمام خطرها را بپذيرد و از يك تابو حرف بزند. شايد تا صد سال ديگر هم هيچ زني راضي به حرف زدن در مورد تجاوز به محارم نباشد.

حالا كه يك زن مي‌خواهد صدايش را بلند كند. چرا نبايد كمكش كرد؟ من هم تصميم گرفتم در ريسك خاطره شريك شوم و با او همراه شوم. اول او بود كه در اين راه قدم برداشت و من همراهي اش كردم. بعد ما يك تيم دو نفره شديم كه توانستيم يك وكيل خوب به نام قاضي محفوظه فولاد را پيدا كنيم و ديگر انسان‌هاي خوبي كه ما را همراهي كردند.

پرسش: با توجه به این که در افغانستان فضای مناسب برای کار در بخش سینما وجود ندارد، در تهیه‌ی این فیلم با چه مشکلاتی برخوردید؟

پاسخ: افغانستان و سينمايش سراپا مشكل است. سراپا كمبود و نبود. از كجايش بگويم؟ همين كه ما توليد فيلم نداريم يا خيلي كم داريم خودش دال بر اين كمبودهاست.

پرسش: ثبت این مستند چقدر زمان برد؟

پاسخ: ثبت و توليد اين فيلم ٤ سال را در بر گرفت. طولاني شدن فيلم هم دو دليل داشت. يكي اينكه جريان محكمه در افغانستان خيلي طول كشيد و ديگر اينكه پيدا كردن هزينه ميكس و مونتاژ در فرانسه تقريبا كار وقت‌گيري است.

پرسش: فکر می‌کنید بازتاب چنین داستان‌هایی چقدر به کاهش این نوع خشونت‌ها کمک می‌کند؟

پاسخ: من فكر می‌كنم وقتي ما در مورد مسايل و مشكلات اجتماعي بتوانيم با جرأت صحبت كنيم، آن‌وقت قادر هستيم تا راه حل‌هاي احتمالي مشكل مورد نظر را هم بررسي كنيم.

به قول معروف پاك كردن صورت مسئله كمكي به حل مشكل نمي‌كند، اميدوارم نمايش اين فيلم و نقدهايي كه در موردش صورت گرفته زمينه را براي بررسي مشكلات پيرامون قربانیان تجاوز باز كند و حداقل اينكه ديگر به صورت يك تابو به او نگريسته نشود.

زنان زيادي هستند كه در گوشه و كنار سرزمين ما مورد تجاوز قرار ميگيرند ولي از ترس  آبرو خود و فاميل خود سكوت مي‌كنند و يا اين‌كه مي‌دانند اگر هم شكايت كنند صداي شان به جايي نمي‌رسد.

سيستم قضايي افغانستان با زنان قربانی تجاوز بسيار بي رحمانه رفتار مي‌كند. و مشكل مهم‌تر هم فساد در دستگاه قضايي افغانستان است كه آن‌ها را از شكايت به اين دستگاه باز مي‌دارد.

در آخر اگر گفتنی داشته باشید.

پاسخ: من مطمئنم هر حركتي هر چند كوچك و ناچيز باز هم مي‌تواند راه را براي حركت، يك قدم به جلو باز كند. من به اين فكر نمي‌كنم كه چطور يك فيلم مي‌تواند جامعه‌ی ما را تغيير دهد چون اين باور كمي خوش‌خيالي است. اما به اين فكر مي‌كنم كه فيلم مي‌تواند نظر فقط تعداد اندكي از مخاطبان را نسبت به شرايط سخت زنان متضرر تجاوز تغيير دهد.

در نتيجه با اين اميد پيش مي‌روم و اميدوارم بتوانم با كارزاري كه با اين فيلم راه‌اندازي می‌كنيم موفق شويم دولت را متقاعد كنيم كه دستگاه قضايي افغانستان به قضيه‌هاي تحاوز جنسي به سرعت رسيدگي كند و سيستم قضايي افغانستان اين قضايا را در اولويت قرار دهند. من گروه كوچكي دارم كه داوطلبانه در اين كارزار مرا همراهي مي‌كنند ولي اميد دارم كه تعداد بيشتري از زنان و مردان جامعه را با خود همراه كنم.

همين كه بتوانيم دولت را متقاعد كنيم كه بايد به قضاياي تجاوز جنسي خارج از نوبت و به سرعت رسيدگي كند بزرگترين دست‌آورد ما خواهد بود. اميدوارم ديگر سازمان‌هاي حقوق بشري هم با ما هم‌صدا شوند تا اين اتفاق بيفتد. آن وقت زنان زيادي جرات مي‌كنند تا در اين مورد صحبت كنند و رازهاي نهفته خود را با مردم در ميان بگذارند. اين گونه است كه ما مي‌توانيم از آمار تجاوزهای جنسي بكاهيم و جامعه سالم‌تري براي دختران و زنان  فراهم كنيم.

وقتي يك دختر در راه مكتب، در كوچه و خيابان يا حتي در پستوي خانه مورد تجاوز قرار مي‌گيرد، او جز جامعه‌ی افغانستان است و درد او درد همه‌ی زنان و مردان اين سرزمين است، نبايد از كنار دردش بي تفاوت بگذريم.

ترتیب: سیمین صدف

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا