رومینا عثمانی: مبارزه کردم اما از تلاش دست نکشیدم

«من از سال 2008 تا حالا که در بخش زنان کار می‌کنم، چیزی را که می‌توان جز دست‌آوردهای من به حساب آورد، کارهای است که در ولسوالی‌ها و دورترین قریه‌ها برای زنان انجام دادم. جاهای که کسی با موتر پلیس هم رفته نمی‌توانست من با دو همکار خود رفته و برای زنان برخی از کارهای که لازم بود را انجام دادم ». بخشی از سخنان رومینا عثمانی معاون اتاق تجارت و صنایع زنان در حوزۀ غرب و مسوول مرکز تجارتی بانوان است که در ادامه می‌خوانید.  

معرفی

رومینا عثمانی هستم. مسوول کوپراتیف اقتصادی و خدماتی بانوان، و هم چنان معاون امور تجارتی در اتاق تجارت و صنایع در حوزه غرب.

در رابطه با تحصیلات خود باید بگویم که وقتی طالبان آمدند به مکتب رفته نمی‌توانستم اما از مبارزه در راه آموزش دست نکشیدم، زبان انگلیسی را نزد یک معلم خانگی آموختم. ما به واقعیت از رفتار طالبان در قبال زنان می‌ترسیدیم ولی زمانیکه موضوع درس بود هیچ­‌گونه هراسی مانع درس­‌خواندن­‌مان نمی­شد؛ شاید دلیل این بود که واقعاً به درس­‌خواندن علاقه‌ای خاص داشتم.  سرانجام بعد از سقوط رژیم طلبان، مکتب را با درجۀ عالی به اتمام رسانیدم. بعد از پایان مکتب شامل امتحان سرتاسری کانکور گردیدم و پس از فراز و نشيب‌های گوناگون، و ترديدهاي فراوان، پس از چند ماه خود را در دانشکده تعلیم و تربیه‌ای ولایت هرات پيدا کردم. نمي­‌دانم. در نهایت با کسب 98% نمره از دانشگاه هرات فارغ گردیدم.

از آن‌جای‌که عشق و علاقۀ من کار برای رشد و انکشاف، ارتقای ظرفیت و بهبود وضعیت زندگی زنان بود در جریان  تحصیل نیمه وقت و  به طور افتخاری در بنیاد زنان حقوقدان افغانستان که بیشتر شان دوستان من بودند آغازبه کار  نمودم.

فعالیت‌ها 

من از سال 2008 شروع به فعالیت نمودم و از همان ابتدا کار من همراه با زنان بود است. در همین سال به عنوان مدیر یک پروژه کار آموزی  برای خانم‌ها کار کردم. و بعدا کارهای نیمه وقت داشتم و بیشتر برای ارتقای ظرفیت زنان انجام دادم. در سال 2009 در موسسه هلپ به عنوان محقق استخدام شدم که همان کارم باز هم مربوط به خانم‌ها می‌شد. دو سال در ولسوالی کهسان به عنوان هماهنگ کنندۀ بخش زنان در قسمت توانمندسازی زنان کار کردم همچنان دو سال در ولسوالی زندجان همین کار را پیش بردم و در این مدت فعالیت‌های متفاوت و مفیدی را برای زنان انجام دادم. از سال 2013  تا به حال به عنوان مسوول مرکز بانوان که یک مرکز تجارتی برای بانوان است کار می‌کنم.

 برای رشد مهارت­‌های اقتصادی و تجارتی خانم‌­ها برای­‌شان سفرهای ساحوی طرح­­ ریزی و اجرا نمودم تا از هر طریق ممکن خانم­‌ها بتوانند مهارت­‌های خویش را انکشاف داده و مصدر خدمتی برای خانواده و جامعه گردند که در حال حاضر اکثریت خانم­‌های مستفید توانستند مسیر زندگی شان­را تغییر و وضعیت اقتصادی خود و خانواده را دگرگون سازند. درجریان این فعالیت­‌ها به تشویق و همکاری رئیس و همکاران خود در برنامه آموزشی مدیریت تجارت در یکی از دانشگاه­های معتبر و بین المللی بنام دانشگاه تندربرد اریزونای امریکا Thunderbird School of Global Management درخواست دادم. توانستم در بین چندین نامزد از سرتا سر کشور موفق شوم و چانس اشتراک در برنامه آموزشی یکماهه با 21 خانم دیگر  را بدست آورم. این سفر برایم یک محیط کاملاً متفاوت، مدرن و پیشرفته، سرتا سر آموزش و کسب تجربه بود. دیدار از تجارت­‌های زنان امریکا، از شرکت­‌های زنان تجارت پیشه و شنیدن داستان­‌های زنان موفق، اشتراک در جلسات زنان موفق امریکا و بهترین پروفسورها ایده و فکر من را بازتر و توانمندتر ساخت. در این سفر درک کردم که زنان در هر گوشه­‌ای این جهان دچار مشکل و تبعیض هستند و این مقاومت و پشت­کار آنان است که ایشان را موفق می‌­گرداند.

کوپراتیف بانوان

مرکز تجارتی بانوان در سال 2012 ایجاد شد و شامل چهارده بخش است و همۀ بخش‌ها تجارتی است. این مرکز دو سال از طرف موسسه هلپ حمایت می‌شد اما از چهار سال به این سو است که این مرکز مستقل شده است. بخش‌های که در این مرکز وجود دارد شامل باشگاه ورزشی، آموزش رانندگی، تولیدات خیاطی، عکاسی، گرافیک، آرایشگاه، خدمات آشپزخانه، فروشگاه صنایع دستی، فروشگاه لوازم بهداشتی، یکشنبه بازار و چهارشنبه بازار است تمام این بخش‌ها به صورت درصدی معاش دریافت می‌کنند. و درماه حدود هزار تا دو هزار هم از زنان و مردان از این بخش‌ها دیدن می‌کنند.

دست‌آوردها

یکی ازبزرگترین دست‌آوردهای من وجود مرکز تجارتی  بانوان در ولایت هرات است با ۱۴ بخش مختلف و متنوع و هزاران مستفید و بازدید کننده. در سرتا سر افغانستان چنین مرکز تجارتی نداریم و این مرکز را خیلی به خوبی مدیریت می‌کنم و به یاری خداوند توانستم آن را به یک مرکز نمونه در افغانستان مبدل سازم.

حالا با یک موسسه بین المللی قرار داد ارایه خدمات داریم که ماهانه صدها بانو از بخش‌های مختلف این مرکز مستفید می‌شوند. این موفقیت آسان نبوده است با خون دل عرق ریختن بدست آمده است. بخاطر رونق بخشیدن به این مرکز خواب و استراحت را بر خود حرام کردم تا توانستم چنین مرکزی با هزارها بازدید کننده بسازیم.

من از سال 2008 تا حالا که در بخش زنان کار می‌کنم، چیز دیگری را که می‌توان جز دست‌آوردهای من به حساب آورد، کارهای است که در ولسوالی‌ها و دورترین قریه‌ها برای زنان انجام دادم. جاهای که کسی با موتر پلیس هم رفته نمی‌توانست من با دو همکار خود رفته و برای زنان برخی از کارهای که لازم بود را انجام دادم.

مشکلات

مشکلات در همه جا است اما در افغانستان متفاوت است در ولایت متفاوت‌تر و در ولسوالی‌ها نیز به مراتب بیشتر است. مثلا وقتی به ولسوالی‌ها می‌رفتیم و چالش‌های زنان را بررسی می‌کردیم وقتی می‌خواستیم به آنان کمک کنیم محدودیت‌های از طرف خانواده‌ها ایجاد می‌شد. و بعداز نشست با خانواده‌ها، ولسوال‌ها و عالمان دین ما تلاش می‌کردیم تا حدی این چالش را برطرف کنیم ولی همیشه وجود داشته است. اما مشکلاتی که خودم با آن مواجه شدم بیشتر مشکلات امنیتی بود من چندین بار تهدید شدم راننده من چند بار تهدید شد چون من از طرف یک موسسه می‌رفتم من را به چشم خوب نمی‌دیدند. اما من تلاش کردم و تا این چالش‌ها را تا حدی کنار بزنم.

انگیزه کار با ز زنان

در جریان وظیفه افتخاری خود متوجه قضیه‌های شدم که زنان بخاطر فقر اقتصادی و نداشتن آگاهی و معلومات از حق و حقوق شان مورد انواع خشونت‌ها قرار می‌گیرند.

وقتی من دانشجو بودم در برخی از نهادها به صورت افتخاری کار می‌کردم بدون این که معاش دریافت کنم کرایه موتر را خودم پرداخت می‌کردم و علاقه داشتم تا با زنان کار کنم. در واقع می‌توان گفت که همین شوق و علاقۀ من سبب شد تا مشکلات زیادی را پشت سر کنم و به کار خود ادامه بدهم. همچنان در جریان این مدت کاری من دیدم که زنان در تمام عرصه‌ها مشکلات زیادی دارند و دلیل دیگر من همین موضوع بود تا بتوانم تا حدی در حل این مشکلات زنان را کمک نمایم.

ترتیب: سودابه احراری

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا