نداشتن بکارت دلیلی برای ارتکاب جرم نیست!

در جمعی زنانه و صمیمی، هر یک از زنان به نوعی شادی و دلخوشی از زندگی مشترک شان را تبارز می‌دهند و اما در گوشه‌ای از اتاق دختری نسبتاٌ زیبا با چشمانی درشت به صحبت‌های زنان گوش می‌هد.

 نامش زرغونه است او چون زنان این جمع حرفی از دلخوشی‌های زندگی مشترک نمی‌زند، او به دلیل باکره نبودن شب عروسی‌اش طلاق داده شد.

زرغونه با مردی که سه دهه از وی بزرگتر است مجبور به ازدواج شده است با چشمانی پر از اشک داستان از دست دادن بکارت‌اش را اینگونه بیان می‌کند.

“دوازده‌ ساله بودم وقتی خودی دخترعمه خو بازی می‌کردم  از بام  خونه رو چوب‌ها افتادم و بکارتم پاره شد ولی از ترس اینکه مادرمرا نزند به کسی در فامیل چیزی نگفتم “.

زرغونه می‌گوید؛ پدرش پس از لت و کوب زیاد یک هفته پس از عروسی‌اش او را به مردی که سی سال از او بزرگتر است واردار به ازدواج می‌کند.

او می‌گوید: “فقط زنده یم و منتظرم که زودتر زندگی مه ختم بشه “.

باکرگی کابوسی برای هر دختر افغانستانی است. دختران زیادی به سرنوشت بدتری از سرنوشت زرغونه  دچارمی‌شوند. بیشتری از این دختران زمانیکه نمی‌توانند در شب عروسی باکرگی خود را ثابت بسازند، وقتی از سوی شوهر طلاق داده می‌شوند خانواده‌های شان نیز آنان را نمی‌پذیرند.

فریما دختر دیگریست که زندگی و جوانی‌اش قربانی باور‌های نادرست در رابطه به باکرگی شده است.

فریما می‌گوید؛ شوهر اول‌اش پسر کاکایش بوده و به دلیل اینکه نتوانست در شب عروسی قناعت پسرکاکایش را در مورد باکرگی‌اش کسب کند دو سال پس از ازدواج طلاق داده شد.

او می‌گوید: “از شب عروسی به بعد دگه رفتار خوبی با مه نداشت  بهانه‌ میگرفت و مرا میزد هر روز به مه طعنه می‌داد که تو دختر خوبی نیستی از ننگ مردم تو طلاق نمیدم اما بعد از دوسال با اینکه یک طفل داشتیم مر طلاق داد و بچه مه هم از مه گرفت “.

فریما پس از طلاق از سوی خانواده‌اش پذیرفته نشد و مجبور شد که برای ادامه زندگی با مردی که میدانست معتاد است و زن‌اش به همین دلیل ترک‌اش کرده بود ازدواج کند.

او می‌گوید: “زندگی مه تباه شده چون هر روز از زندگی مه با زجر کشیدن  شروع و ختم میشه “.

 در همین حال به باور برخی از فعالان حقوق زن برخورد نادرست با زنان در رابطه به نداشتن بکارت خلاف تمام مقررات انسانی است و در واقع نقض حقوق زنان است.

فاطمه باقری، فعال حقوق زن، می‌گوید؛ نداشتن بکارت دلیلی برای ارتکاب جرم نیست و برخی از مردان با رفتار نادرست حقوق  زنان را نقض می‌کنند.

با این حال جامعه‌شناسان، دلیل تداوم رفتارها و باور‌های نادرست در مورد اینگونه مسایل  را ناآگاهی مردم از موضوعاتی چون بکارت  و جایگاهی که فرهنگ افغانستان برای زنان داده است عنوان می‌کنند.

مرضیه رحمانیار، جامعه‌شناس، در رابطه می‌گوید؛ زنان در فرهنگ  و جامعه افغانستان به عنوان نمادی از غیرت و ناموس در خانواده تلقی می‌شوند و زمانیکه مردان احساس کنند غیرت و ناموس شان در خظر افتاده دست به عملی می‌زنند که زندگی زنان را تا لبه مرگ می‌رساند.

وی اضافه می‌کند: “برای از میان برداشتن این گونه پدیده‌ها و باور‌های نادرست باید برای مردم از هر راه ممکن در مورد بکارت و موضوعات دیگر در ارتباط با زنان آگاهی دهی شود و همچنان با ارائه معلومات بین زوجین اعتماد سازی صورت گیرد “.

 این در حالی است که زرغونه، سرنوشت تلخ‌اش را حاصل بی اعتمادی شوهر اول‌اش عنوان می‌کند.

 زرعونه آهی عمیقی می‌کشد و می‌گوید؛ با وجودی که شوهر‌اش یک مدت طولانی با وی نامزد بود و خوب می‌دانست که زرغونه با کسی ارتباط ندارد با آن هم به حرف‌هایش اعتمادی نکرد و طلاق‌اش داد.

گزارشگر: ضیاگل عظیمی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا