دختری که از راه نوشتن طنز با عرفهای اجتماعی مبارزه میکند
ناهید احسانی، دختر هراتی که اکنون در آلمان زندگی میکند، وی برای مبارزه با مشکلات اجتماعی و عرفهای دستوپاگیر برای زنان، راه طنز را انتخاب کرده است، به همین دلیل، از چندی به این سو شاهد کلیپهای زیادی از این بانو در صفحات مجازی هستیم.
برای آشنایی بیشتر با او گفتوگویی ترتیب دادم که در ادامه میخوانید.
پرسش: معرفی کامل از خودتان داشته باشید.
پاسخ: ناهید احسانی هستم از شهر گوهرشادبیگم، دختری از شهر فلسفه، شعر و هنر. کودکیام را با تلخی و شیرینیاش در هرات گذراندم و از همان کودکی تا به امروز، شوخ و پر سر و صدا هستم. هنوز صدای مردم در گوش من میپیچد که به من توصیه میکردند به جای بازیهای کودکانه، کارهای خانه را یاد بگیرم و به زودی شوهر کنم.
پرسش: تحصیلات شما چقدر است و آیا در بخش طنز دانش دانشگاهی دارید؟
پاسخ: امسال مکتب را به اتمام میرسانم. کودکی ام را در هرات به وضعیت نامناسبی گذشتاندم برای همین برای این که در نوجوانی عذاب نکشم به آلمان آمدم.
پرسش: از چه زمانی به طنز روی آوردید و دلیل اش چه بود؟
پاسخ: همان طوری که اول ذکر کردم من از همان کودکی شوخ و با نشاط بودم و گفتار من هم نزدیکی با گفتار طنز داشت، گاهی مینوشتم اما برای کسی نمیخواندم چون که میدانستم کسی قدر طنز را نمیداند. در بین دوستانِ نزدیک، فامیل و همصنفیان خودم در مورد موضوعهای مختلف جامعه طنز میگویم و از راه طنز موضوعات مختلف را نقد و انتقاد میکنم.
در کودکی گاهی به تقلید از نمایندگان مجلس بطری آب را به طرف همصنفیان خودم پرتاپ میکردم و با صدای بلند میگفتم من نماینده مجلس تان هستم و اینجا پارلمان افغانستان است.
یا اینکه چادر برقع میپوشیدم و جلوی دروازهی خانه مان مینشستم و هر کسی که رد میشد، برایش یک کنایه میپراندم چون که زنان همیشه پشت برقع سانسور شده بودند به این دلیل میخواستم طوری این سانسور شدن را به چالش بکشم که من هم زیر برقع میتوانم مثل مردان صحبت کنم و دهان باز کنم.
پرسش: هدف شما از ساخت و نشر کلیپهای طنز در فیسبوک چیست؟
پاسخ: من هیچ وقت نمیخواستم کلیپهای خودم را به اشتراک بگذارم، هرگز فکر آن را نمیکردم و کلیپ اول را من پخش نکردم، بلکه پخش شد.
گاهی خودم کلیپ میساختم و به دوستان و فامیل خود میفرستادم و آن روز هم کلیپ در مورد دختران فیسبوکی ساختم و برایشان فرستادم و فردای آن روز شد که دیدم در تمام صفحات کلیپ من نشر شد.
اما از این که در دو ماه این همه طرفدار پیدا کردم، واقعا خوشحالم از پیامهای که مردم به من میفرستند و از من تعریف و تمجید میکنند مرا واقعا خوشحال میکند.
حالا از سر تا سر جهان پیام دریافت میکنم کسانی که سی سال میشود هرات را ندیدند اما دل و جان شان طرف هرات و لحجهی هرات است، با دیدن کلیپ من خنده بر لبهای شان میآید.
پرسش: تا کنون در بخش طنز به گونهی رسمی مثلا یک رسانه هم کار کرده اید؟
پاسخ: من هیچ وقت در کدام شبکه تلوزیون یا رادیو فعالیت نداشتم.
وقتی به هرات بودم چندین بار به افغان فیلم پیشنهاد دادم که میخواهم در فیلمهای شما کار کنم اما کدام دلچسپی نشان ندادند و در تیاتر مکتب هم جای برای من نبود چون که در گروپ تیاتر یک جمع دوستانه از دوستهای صمیمی بود و چون که من دوست شان نبودم در گروپ شان هم جای نداشتم. یک بار هم به شبکه رادیو و تلوزیون هرات رفتم و درخواست کردم که مجری برنامه کودک بشوم اما باز هم نشد.
پرسش: چرا برای مشکلات و باورهای غلط اجتماعی، طنز را انتخاب کرده اید؟
پاسخ: همیشه در فیسبوک در مورد موضوعهای اجتماعی مینویسم، اما اینگونه که دو کلیپ طنز من در صفحات مجازی طرفدار پیدا کرد، نوشتههای من در این چند سال این قدر طرفدار پیدا نکرد، در این یک ماه تقریبا دوهزار نفر من را فالو کردن برای همین هم من تصمیم گرفتم که بیشتر کلیپ بسازم و موضوعهای اجتماعی را مورد نقد و انتقاد قرار بدهم به طریقه نوشته که نتوانستم اما با طنز شاید بتوانم از طریق گفتار طنز تغییر مثبتی در بین مردم اجتماع بیاورم، طنز در حقیقت اعتراضیست بر مشکلات و نابسامانیهایی که در یک جامعه وجود دارد و گویی جامعه و مسوولان امر نمیخواهند این اعتراضها را مستقیم و بیپرده بشنوند از این رو وجدان بیدار و ضمیر آگاه شاعران و نویسندگان با بزرگنمایی و نمایانتر جلوهدادن جهات زشت و منفی و عیبها و نقصهای پدیدهها و روابط حاکم در حیات اجتماعی، در صدد تذکّر،اصلاح و رفع آنها برمیآیند، در افغانستان من نمیتوانستم صدایی برای بر قراری عدالت بلند کنم و تفکر زنان را تغییر دهم، چون به نظر من جای زن در آشپز خانه نیست طلا و جواهرات نشان از خوشبخت بودن زن نیست، بلکه به نظر من بردگی است اما بردگی به نوع داوطلبانه؛ یعنی اینگونه زنان بدبخت اند، اما دارند نقش زن خوشبخت را بازی میکنند و دهان باز نمیکنند چرا که از حرف مردم میترسند و این همه مرا آزار میدهد.
پرسش: از فعالیتهای دیگر تان برای مان بگویید؟
پاسخ: در کمپاین نامم کجاست کار کردم و عضو کمپاین منع خشونت در برابر زنان بودم، مدت سه سال عضو پارلمان جوانان حذب انگلا مرکل بودم.
وقتی که سیل پناهجویان به آلمان شروع شد، به طور رایگان برای زنان ترجمانی میکردم.
ترتیب: سیمین صدف