فرهنگ پادرمیانی و تشدید خشونت‌ در برابر زنان

دفتر نمایندگی سازمان ملل متحد، در افغانستان (یوناما) اعلام کرده پیامد‌های حقوق بشری استفاده گسترده از فرهنگ “پادرمیانی/ میانجیگری” در قضایای خشونت در برابر زنان مانع درک درست زنان از حقوق اساسی آنان شده است.

با وجود اینکه از سال 2009 به این سو قانون “محو خشونت علیه زنان” در افغانستات نافذ شده؛ اما با آن هم امرزوه، بیشتر قضایای خشونت به شکل سنتی حل می‌شوند؛ که به باور برخی از زنان در بیشتر مواقع  روش‌های سنتی عادلانه نیست، و زنان زیادی را بنابر دلایل گوناگون مجبور ساخته تا زیر بار ظلم قامت خم کنند.

و اما روایت‌های مختلفی در بین زنان، در مورد فرهنگ پادر میانی/میانجیگری وجود دارد. برخی از زنان به این باور اند که فرهنگ پادرمیانی در کشور‌های سنتی چون افغانستان، عدالت را زیر سوال برده و زنان در قضایای پا درمیانی، مدام به شکل نادرست و مقصر قضاوت شده و در نهایت قضیه بر علیه شان فیصله شده است.

 حل‌ و فصل قضایای گوناگون خانوادگی از جمله خشونت در برابر زنان، از سال‌ها به این سو تبدیل به یک قانون شده که هر دو طرف قضیه حال و آینده شان را می‌سپارند به قضاوت چند فردی  که از لحاظ سنی یا از لحاظ موقف اجتماعی به اصطلاح عام، چند پیراهنی را از دیگران  بیشتر کهنه کرده اند، و اما  پرسش اینجاست چگونه می‌توان به این فرهنگ غلبه کرد و عدالت  را از چنگال چند فردی که قضا و قانون نمی‌دانند در آورد؟

حسینه نیکزاد، مسوول شبکه زنان افغان در حوزه غرب،  به پاسخ این پرسش اینگونه پرداخته است.

“در بیشتر قضایای میانجیگری، زنان حضور ندارند و در همه این موارد این  مردان اند که فیصله ‌کننده‌گان نهایی هستند و این غیر عادلانه است “.

به باور خانم نیکزاد، برای از میان برداشتن پدیدۀ میانجگیری، که در بیشتر موارد عدالت را زیر سوال برده است باید مراکز مشوره‌دهی با مشاورانی که تلفیقی از زنان و مردان باشند ایجاد شود اینگونه می‌توان به قضایای خشونت در برابر زنان به عدالتی که حقه‌ی زنان است دست یافت.

و اما در این میان برخی از زنان به این باور اند که فرهنگ پادرمانی/ میانجگیری در جوامع سنتی برخاسته از ذهنیت مرد سالارانه و زن ستیز است، و مبارزه با این فرهنگ جا افتاده کاری بسا دشوار است و در تصمیم‌گیری زنان تاثیر زیادی دارد.

“سوسن بهبود‌زاده، فعال مدنی، معتقد است که در بیشتر موضوعات پادرمیانی در بین خانواده‌ها زنان مجبور به صلح برخلاف خواسته‌ی شان می‌شوند “.

خانم بهبودزاده می‌گوید؛ پادرمیانی‌های مکرر درقضایای خشونت در برابر زنان مولد خشونت‌های برزگتر شده و می‌شود چرا که در بیشتر قضایای میانجگیری عدالت نادیده گرفته می‌شود و مردان به نحوی احساس می‌کنند که قدرت بیشتر دارند و خشونت‌های بیشتری را  اعمال می‌کنند.

این در حالی است که در جوامع سنتی، اصل و اساس زندگی افراد را باور‌های دینی و عقیدتی تشکیل می‌دهد؛ و به همین منظور راه حل هر قضیه‌ای  در احکام دینی جستجو می‌‌شود  و حالا اینکه چقدر اشخاص فیصله کننده در موضوعات میانجیگری درک و فهم درستی از دین در ارتباط با قضیه دارند، موضوعی است که در هیچ یک از قضایای میانجیگری در نظر گرفته نمی‌شود که در اصل این را نقض عدالت و استفاده نادرست از نام دین می‌توان عنوان کرد.

این در حالی است آگاهان امور دین، عدالت را اصل و عنصر اساسی در هر موضوعی عنوان می‌کنند.

رسول عبدی، آگاه امور دینی، می‌گوید: “میانجیگری جنبه دینی دارد بر فرض اینکه هدف از اجرای آن رعایت عدالت باشد “.

گزارشگر: ضیاگل عظیمی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا