زنانی که بعداز مرگ شوهر میراث میشوند
قوانین نا نوشته شده (رسم و رواجها) مختلف در بین خانوادههای افغانستانی، از دیر زمان به این سو توانسته است؛ مسیر زندگی زن و مرد این مرز و بوم را به جهتهای مختلف سوق دهد و هنوزهم با گذشت سالهای زیاد بقایای این رسم و رواجها با بسیار قدرت زندگی زنان زیادی را تحت شعاغ قرار داده است.
قانونهای نانوشتۀ قبیلوی و خانوادگی از گذشته تاکنون بیشترین تاثیر را روی زندگی زنان داشته است؛ طوریکه بیشتر زنان آسیب دیده از این رسم ورواجها نفرت و انزجار شان را از جنس مرد و ادامه زندگی بیان میکنند.
حلیمه، زن جوان و زیباییست او اکنون 32 دو سال سن دارد و اما شوهر حلیمه دو چند عمر حلیمه را دارد.
حلیمه میگوید؛ پانزده سال داشت که زن سوم مرد 44 سالهای شد؛ و از آن روز به بعد دیگر طعم خوش زندگی را نچشیده است.
او میگوید: “چندین بار خواستم طلاق بگیرم اما در بین قوم ما رسم است که دختر به لباس سفید به خونه شوهر میره و با لباس(کفن) از خانه شوهر بیرون میشود “.
او در ادامه، بغضی را که در گلو داشت فرو داد و با بی حوصلگی گفت: ” دگه از نسل مرد و ادامه زندگی بیزارم “.
و اما با گذشت چندین سال هنوز هم این رسم و رواجها قوانین دست و پاگیری را برای زنان وضع میکند و به اجرا در میآید.
ماریا، زن دیگریست که قربانی رسم و رواجهای خانوادگی شده است.
او میگوید؛ همه چی در زندگیاش خوب بود تا اینکه شوهراش از دنیا رفت دیگر از آن روز به بعد زندگی برایش رنگ عوض کرد و آسمان آبی زندگیاش تیره و ابری گشت.
ماریا بعد از وفات شوهراش به زور به عقد برادر شوهراش در میآید با وجود اینکه برادر شوهر او حدود ده سال از وی کوچکتر است.
وی میگوید: “پدر شوهرم روز سوم مرگ شوهرم به من گفت تو بیوه ما هستی و میراث ما هستی باید با این یکی پسرم ازدواج کنی و هیچ راهی جز قبول کردن نداری پس از ازدواج با برادر شوهرم دیگه روی خوشی ندیدم از طعنه زنی گرفته هر روز لت و کوباش را مجبورم تحمل کنم “.
این در حالی است که ریاست امور زنان در هرات، نیز عامل بیشتر خشونتها در برابر زنان را رسم و رواجهای عنوان میکنند که از گذشتهها برای نسل امروزی به میراث رسیده است.
عزیزه کریمی، سر پرست ریاست امور زنان ولایت هرات، میگوید: “بیشترین موارد ثبت شده از انواع خشونتها در برابر زنان ناشی از همین رسمرواجهای نا پسندی است که از گذشته مردان به آن عمل میکنند “.
با این که در پانزده سال اخیر، قوانین مختلفی جهت بهبود وضعیت زنان در افغانستان تصویب و توشیح شده است؛ اما بیشتری از مردان و زنان به این قوانین باور ندارند و کمتر موردی را میتوان سراغ داشت که پایبند این قوانین باشد.
و اما سوال اینجاست چرا اهمیت و اجرایی شدن قوانین نانوشته شده (رسم و رواجها) روز به روز با وجود وضع قوانین جدید در لایههای مختلف اجتماع ریشههای شان مستحکمتر میشود آیا در قوانین نوشته شده خلای وجود دارد؟
علی آزاد، استاد دانشکدۀ جامعه شناسی دانشگاه هرات، پاسخ این پرسش را این گونه بیان میکند.
در جوامعه سنتی رسم و رواجها، از جمله ارزشها و مقدسات به شمار میرود. و چون این رسم رواجها مردانه و بیانگر غیرت مردانه است اگر به آن پایند و وفا دار به اجرای آن نباشند آن را لکه ننگ و علامت بی غیرتی میدانند.
چون قوانین نوشته شده با مقایسه به قوانین نانوشته شده منفعت یک سری از افراد را به خطر مواجه میکند و در صورتی قوانین از سوی افراد پذیرفته یا رد میشود که در تقابل یا تعامل با منفعتهای شخص باشد. به همین دلیل قوانین نوشته شده کمتر مورد توجه و اجرا واقع میشود.
گزارشگر: ضیاگل عظیمی