چرا دستآوردهای زنان افغانستانی برای مدت طولانی باقی نمیماند؟
پس از حضور نیروهای بینالمللی در افغانستان، و اعلام حمایت شان از حضور زنان در عرصههای سیاسی و اجتماعی، سازمانهای بین المللی شروع به فعالیت نمودند.
بدون حمایت جامعی بینالمللی در جامعۀ سنتی چون افغانستان حضور زنان در اجتماع و سیاست بعید به نظر میرسید. در جامعۀ که سالها جنگ اجازۀ تحصیل، کار و فعالیت را از زنان گرفته بود و سبب شده بود بسیاری از زنان در حاشیه ماندن را وظیفۀ خود بدانند، در همان ماههای اول بعداز سقوط طالبان حق برابر و مسوولیت برابر برای زنان در اجتماع در نظر گرفته شد و در واقع هیچ ممانعت قانونی برای مشارکت زنان در هیچ عرصهای و جود نداشت.
مقایسۀ از وضعیت زنان در افغانستان با سایر کشورها نشان میدهد که زنان افغان دستآوردهای بسیار زیادی را نسبت به زنان در دیگر کشورهای منطقه کسب کرده اند. زنان افغانستان در حالی از سهمیهی 27 درصدی در پارلمان و 17 درصدی در سنا و20 درصدی در شورای ولایتی برخوردار هستند که در عربستان سهم زنان از مجالس این کشور صفر است. در بسیاری از کشورهای عربی زنان حق رای ندارند و یا در خیلی از کشورهای همسایه زنان حق کاندیدا شدن در بسیاری از پستها را ندارند. در حالی که در افغانستان زنان هم در کابینۀ دولت هم در بخش خدمات دولتی در مقایسه با کشورهای منطقه سهم زیادی دارند.
در زمینۀ فعالیتهای اجتماعی واقتصادی به جرات میتوان گفت که سازمانهای حقوق زنان و مؤسسات و شرکتهایی که توسط زنان اداره میشوند اقبال بیشتری برای بدست آوردن حمایتهای جامعۀ جهانی را دارند و از این لحاظ نسبت به بسیاری از مؤسسات به رهبری مردان موفق تر نیز هستند. اما سوال این است که این دستآوردها و موفقیتها که در یک مدت کوتاه کسب شده اند چگونه بدست آمده اند؟ در پاسخ باید گفت که مشارکت بالای زنان در حوزههای مختلف فعالیتهای شان تنها با حمایت جامعۀ جهانی میسر بوده است.
تنها تحت فشار جامعۀ جهانی بوده است که وزارت امور زنان در کابینۀ دولت گنجانیده شده است یا برای زنان جهت حضور در پستهای انتخابی سهمیه در نظر گرفته شده است. تنها با فشارهای جامعۀ جهانی بود که دولت متعهد به افزایش 30 درصدی حضور زنان در ادارههای دولتی تا سال 2020 شده است. اما چرا این دستآوردهای زنان برای مدت طولانی باقی نماند؟
با روی کار آمدن حکومت وحدت ملی و خروج نیروهای خارجی از افغانستان وضعیت امنیتی کشور به شدت خراب شد برای اولین بار در سال 2015 طالبان توانستد مرکز یک ولایت را به تصرف خود در آورند و داعش نیز در همین سال در کشور ظهور کرد و ناامنی ها گسترش یافت. در چنین شرایطی زنان افغانستانی نیز به سرعت دستآوردهای خود را که طی یک دهه کسب کرده بودند را از دست دادند.
بسیاری از کارشناسان به این باوراند که در صورتی که جامعۀ بین الملل حمایتهای خود را از افغانستان دریغ کند، اگر دولت بتواند دوام بیاورد اولین و مهم ترین قربانیان همان زنان خواهند بود و تاریخ کشور گواه چنین حقیقتی نیز است.
متأستفانه باید گفت که حقوق زن و مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان در افغانستان از حمایت و استحکام کافی برخوردار نیست و به محض این که فشارهای بیرونی مبنی بر حمایت زنان برداشته شود کار، فعالیت و حضور زنان در اجتماع نیز محدود میشود.
در پایان میتوان گفت که زنان افغانستانی نمیتوانند در شرایط ناامن و فساد گسترده و افراطگرایی و فشارهای اجتماعی ناشی از باورهای ضد زن طاقت بیاورند.
سودابه احراری